< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1402/02/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: معونة الظالمین/ مصداق ظالم/ حرمت اعانه مطلق ظالم

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در علم فقه درباره حرمت معونة الظالمین بود. این عنوان، یکی از محرمات الهی و مکاسب محرمه است؛‌کسب برخی از مردم، در کمک‌کردن به ظالم است. درباره این‌که معونة الظالمین از مکاسب محرمه است، بحثی وجود ندارد؛ یعنی همه قبول دارند که تکلیفا و وضعا حرام است اما روشن‌شدن این‌که معنای دو واژه «معونة» و «ظالمین» چیست، نیاز به توضیح دارد. دیدگاه نخست این بود که مراد، کمک به خلفا و سلاطین جور است. روایاتی نیز دراین‌باره بیان شد که کمک به سلاطین جور، گناه بزرگی است. در برابر این دیدگاه گفتیم که حرمت کمک به سلطان جور، قدر مسلّم است و بحثی در آن نیست اما اختصاص به آن ندارد. دیدگاه دوم این بود که مراد، کمک بر هر گناه‌کاری است؛ زیرا کسانی که گناه می‌کنند، ظالم هستند اما نه ظالم به غیر بلکه ظالم به نفس خود. برخی از فقها این دیدگاه را پذیرفته و دلایلی را بر آن اقامه کرده‌اند اما ما این دیدگاه را نیز نمی‌پذیریم؛ زیرا ظهور ظالم،‌ در ظالم به غیر است. اگر در عرف از واژه ظالم استفاده شود، مراد این است که به غیرخودش ظلم کرده است اما به کسی که گناه می‌کند و به خودش ظلم کرده، ظالم گفته نمی‌شود.

تفاوت اعانه بر اثم و اعانه بر ظلم:

تفاوت اول

برای مشخص‌شدن این بحث نیاز است که به تفاوت «اعانه بر اثم» و «اعانه بر ظلم» توجه شود. اعانه بر اثم در جایی است که فاعل، گناهی مانند شرب خمر مرتکب می‌شود و شما به او انگور می‌فروشید تا شراب بسازد و بنوشد. اعانه بر ظلم در جایی است که فاعل به دیگری ظلمی می‌کند و شما به او کمک می‌کنید تا ظلم کند؛ چوب را به دست او می‌دهید تا بر سر مظلومی بکوبد.

اعانه بر اثم، عنوانی است که برخی از فقها قائل به حرمت آن شده و برخی از فقها مانند محقق خویی رحمه‌الله، حرمت آن را نپذیرفته‌اند. این فقها تعاون بر اثم را حرام می‌دانند اما اعانه را حرام نمی‌دانند؛ مثلا اگر باهم شراب می‌سازند، حرام است اما فروختن انگور به شراب‌ساز حرام نیست. ما در مباحث سابق اثبات کردیم که اعانه بر اثم نیز حرام است.

تفاوت دوم

اعانه بر اثم، تنها در محرمات است؛ یعنی می‌خواهد گناهی مرتکب شود و شما به او کمک می‌کنید اما اعانه بر ظلم ممکن است در مباحات باشد. مثلا فرد ظالم برای محبوبیت میان مردم می‌خواهد مسجد بسازد و شما به او کمک می‌کنید؛ هرچند ساخت مسجد مستحب است اما چون کمک به ظالم شده، حرام است و روایت از آن نهی کرده است. در روایتی که صفوان شترهایش را برای رفتن به حج به حاکم ظالم اجاره داد، کمک به حرام نبود اما امام علیه‌السلام این کار را حرام دانست و فرمود که از اعوان ظلمه و قرین آن‌ها در جهنم خواهی بود. در ساخت مسجد، چون باعث می‌شود که شوکت ظالم، بزرگ و تقویت شود، کار حرامی است.

دیدگاه سوم: حرمت اعانه مطلق ظالم

کمک به ظالم حرام است، خواه سلطان، استاندار، فرماندار، رئیس محله، رئیس خانواده یا ... باشد.

ظالم به کسی که یک بار ظلم کند گفته نمی‌شود بلکه کسی است که بارها ظلم کرده است.

به نظر ما دیدگاه حق، همین است؛ کمک به کسی که بارها به دیگران نه خودش ظلم کرده، حرام است؛ مانند کمک به راهزنان، حاکمان جور و ... . کسی که در محله‌ای ظلم می‌کند با القاء خصوصیت از ادله، او نیز ظالم است و کمک به او حرام است و اگر از راه کمک به ظالم، درآمدی به‌دست آید، حرام است.

دلیل دیدگاه سوم

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ[1] عَنْ أَبِيهِ[2] عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ[3] عَنْ بَشِيرٍ[4] عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ[5] قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، فَقَالَ له علیه السلام: أَصْلَحَكَ اللَّهُ إِنَّهُ رُبَّمَا أَصَابَ الرَّجُلَ مِنَّا الضَّيْقُ أَوِ الشِّدَّةُ، فَيُدْعَى إِلَى الْبِنَاءِ يَبْنِيهِ أَوِ النَّهَرِ يَكْرِيهِ‌ أَوِ الْمُسَنَّاةِ يُصْلِحُهَا، فَمَا تَقُولُ فِي ذَلِكَ؟ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: «مَا أُحِبُّ أَنِّي عَقَدْتُ لَهُمْ عُقْدَةً أَوْ وَكَيْتُ لَهُمْ وِكَاءً وَ إِنَّ لِي مَا بَيْنَ لَابَتَيْهَا لَا وَ لَا مَدَّةً بِقَلَمٍ إِنَ‌ أَعْوَانَ‌ الظَّلَمَةِ يَوْمَ‌ الْقِيَامَةِ فِي‌ سُرَادِقٍ‌ مِنْ نَارٍ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَ الْعِبَاد».[6]

راوی می‌گوید: خدمت امام صادق علیه‌السلام بودم که مردی از اصحاب وارد شد، امام را دعا کرد و گفت: گاهی زندگی بر انسان فشار می‌آورد و انسان ظالمی می‌خواهد که برایش بنایی بسازیم یا نهری را حفر کنیم یا سیل‌بندی را تعمیر کنیم، درباره انجام این کارها نظر شما چیست؟ امام صادق علیه‌السلام فرمود: من خوش ندارم براى ستمگران حتّى گرهى ببندم، يا سر مشكى را محكم كنم، گر چه از شرق تا غرب عالم را به من دهند و حتّى قلمى را برايشان در مركّب زنم! همانا ياران ستمگران روز قيامت در چادرى از آتش به سر برند تا آن‌كه خداوند در ميان بندگان داورى كند.

در چند روایت مانند این روایت، از تعبیر «اعوان ظلمه» استفاده شده است. اعنوان ظلمه تنها سلطان جور نیست بلکه اطلاق آن شامل هرکسی است که ظالم باشد.

کمک به ظالم گاهی در همان ظلمی است که مرتکب می‌شود و اگر عنوان ظالم را داشت در کار مباحی که باعث تقویت اوست نیز نباید کمک شود بلکه باید از او دوری کرد.

امام خمینی رحمه‌الله ‌گوید: «فإنّ صدرها و إن كان في مورد الدخول في أعمال خلفاء الجور أو الأمراء من قبلهم، لكن ذيلها بمنزلة كبرى كلّية تشمل جميع الظلمة، سواء كانوا منهم، أو مثل سلاطين الجور و الحكّام من قبلهم، أو مثل قطّاع الطرق و أمثالهم ممّن شأنهم و شغلهم الظلم».[7]

دیدگاه سید طباطبایی

صاحب ریاض رحمه‌الله گوید: «لو قلنا باختصاص تحريم الإعانة بالأمور المحرّمة، فلا ريب في انسحاب الحكم في معونة مطلق العصاة الظلمة، حتّى الظالم لنفسه بعصيانه مع حرمانه عن الرئاسة و خذلانه. و إن قلنا بالعموم و لو في نحو المباحات، فالظاهر من النصوص سياقاً اختصاص الحكم بمعونة الظلمة من أهل السنّة، فلا يحرم إعانة سلاطين‌ الشيعة في الأمور المباحة و يجوز حبّ بقائهم لإيمانهم و دفع شرور أعدائهم إلّا أنّ عبارات الأصحاب مطلقة. و لعلّه لتخصيص التحريم فيها بالإعانة في الأمور المحرّمة و ذلك ممّا لا يدانيه شبهة».[8]

وی سلطان را به دو گروه شیعه و غیرشیعه تقسیم کرده است. از دیدگاه وی اگر سلطان شیعه باشد، چون از اسلام و شیعه حمایت می‌کند، دشمن را نابود می‌کند و امنیت را برای شیعه فراهم می‌کند، معاونت و اعانه آنان اشکالی ندارد اما اگر سنی یا کافر باشد، اشکال دارد.

وی قصد دارد بگوید که سلطان، غالبا مرتکب ظلم می‌شود اما شیعه باشد، محاسن بسیاری دارد.

این دیدگاه با توجه به ادله سابق، پذیرفته نمی‌شود. هر سرزمینی نیاز به حاکم دارد اما اگر ظالم باشد، کمک به او حرام است. در زمان پهلوی برخی دیگاهشان مانند صاحب ریاض بود اما مرحوم امام خمینی با این دیدگاه مخالف بود و معتقد بود که باید با آن مبارزه کرد.

 


[1] عليّ بن إبراهیم بن هاشم القمّي: امامی و ثقه است.
[2] إبراهیم بن هاشم القمّي: اختلافی است اما بنا بر اقوا، امامی و ثقه است.
[3] محمّد بن أبي عمیر زیاد الأزدي: امامی، ثقه و از اصحاب اجماع است.
[4] امامی و ثقه است.
[5] امامی و ثقه است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo