< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1402/02/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مدح و ذم نابجا /مدح نابجا/ مدح کسی که مستحق مدح نیست

خلاصه جلسه گذشته: بحث در علم فقه درباره «مدح من لایستحق المدح» بود؛ کسی که استحقاق مدح ندارد را اگر مدح کنیم، حرام است. یکی از محرماتی که مرحوم شیخ انصاری در مکاسب محرمه بیان کرده، همین عنوان است. آیه و روایاتی دراین‌باره بیان شد و ضوابطی برای آن گفته شد که اگر مصداق کذب، تقویت ظالم، تضعیف مظلوم یا اغراء به جهل باشد، حرام است. اگر مصداق هیچ‌کدام از این‌ها نباشد، مانند این‌که برای تحبیب قلوب یا رفع کدورت از دوست خود به صفتی که در او وجود دارد تعریف کنید، جایز است و اشکالی ندارد.

حکم اضطرار

شیخ انصاری رحمه‌الله می‌گوید: «مقتضى هذه الأدلّة حرمة المدح طمعاً في الممدوح. و أمّا لدفع شرّه فهو واجب و قد ورد في عدّة أخبار: «شَرُّ النَّاسِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ الَّذِينَ يُكْرَمُونَ اتِّقَاءَ شَرِّهِمْ»[1] ».[2]

مدح کسی که مستحق مدح نیست، حرام است اما اگر مدح برای این باشد که از شرّش در امان بمانی وگرنه جان، مال یا آبروی شما در خطر است و شما را آزار می‌دهد، مدح او واجب است. در روایاتی نیز بیان شده: بدترین مردم در روز قیامت کسانی هستند که مردم از ترس شرّشان آن‌ها را اکرام می‌کنند.

اشکال به سخن شیخ انصاری رحمه‌الله

پرسش این است که مدح چنین انسانی جایز است یا واجب؟ خداوند انسان را تا جایی تکلیف می‌کند که توان داشته باشد ﴿لَا يكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا﴾.[3] اگر از این انسان تعریف نکنم، زندگی من را مختل می‌کند و جان، مال، آبرو، زن و فرزند من در خطر می‌افتد، تکلیف من در این صورت چیست؟ براساس آیه، ﴿لَا يكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا﴾ آن حرام دیگر حرام نیست اما آیا حکم آن جایز می‌شود یا واجب؟ ﴿وَمَا جَعَلَ عَلَيكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾،[4] دین اسلام حرجی نیست، حال اگر من از این انسان تعریف نکنم در حرج می‌افتم در دین اسلام نیز حرج جعل نشده است. در زمستان که آب سرد است و برای وضو یا غسل باید یخ را شکست و مشکلات دیگری دارد، خداوند حرج را برداشته و دستور به تیمم داده است. اگر کسی مشکلات را پذیرفت و وضو گرفت، آیا وضویش صحیح است؟ حرج در اسلام برداشته شده اما اگر کسی حرج را پذیرفت، اشکالی ندارد و وضویش درست است. ﴿وَلَا يرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ﴾،[5] خداوند در دین عسر و سختی قرار نداده است و نباید خود را به سختی بیاندازیم ﴿يرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيسْرَ﴾،[6] احکام اسلام سهل است؛ معنایش این است که اگر در سخی قرار گرفتید، واجب نیست که آن را انجام دهید. اصحاب امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا می‌دانستند که کشته می‌شوند، چگونه رفتند و کشته شدند. می‌توانستند به این آیات استدلال کنند و جان خود را به خطر نیاندازند اما جان خود را فدای آقا اباعبدالله علیه‌السلام کردند. عمّارها، اباذرها و مقدادها برای این‌که به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله یا امیرالمؤمنین علیه‌السلام اهانت نشود، چه شکنجه‌ها که تحمل کردند. اگر می‌خواستند به این آیات استدلال کنند، نباید این شکنجه‌ها را تحمل می‌کردند. برداشت شما از دین چیست؟ آیا تقیه واجب است یا جایز؟ در زمان پهلوی نیز برخی را می‌گرفتند و می‌گفتند به امام خمینی اهانت کنید. برخی اهانت می‌کردند و نجات پیدا می‌کردند اما برخی اهانت نمی‌کردند و شکنجه می‌شدند. وظیفه شرعی در این موارد چیست؟ ظاهر عبارت شیخ انصاری رحمه‌الله این است که تقیه بر انسان واجب می‌شود اما محقق خویی رحمه‌الله جایز می‌داند.

در روایتی امام معصوم علیه‌السلام درباه اصحابی که تقیه نکردند و کشته شدند اصحابی که تقیه کردند و نجات یافتند فرمود: «آن‌ها راه بهشت را به‌سرعت طی کردند و این‌ها راه فقاهت را در پیش گرفتند». پس معلوم می‌شود که تقیه‌نکردن جایز است و می‌توان راه عاشقی را در پیش گرفت و اهانت نکرد. اگر کسی تحمل کرد و راه شکنجه‌شدن را پذیرفت، کار حرامی مرتکب نشده است.

این کلام محقق خویی رحمه‌الله صحیح است که گفت: «لا يخفى أنّ حرمة مدح من لا يستحقّ المدح على وجه الإطلاق أو فيما انطبق عليه عنوان محرّم إنّما هي فيما إذا لم يلتجئ إلى المدح؛ لدفع خوف أو ضرر بدنيّ أو ماليّ أو عرضيّ و إلّا فلا شبهة في الجواز. و يدلّ عليه قولهم علیهم السلام في عدّة روايات: «شَرُّ النَّاسِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ الَّذِينَ يُكْرَمُونَ اتِّقَاءَ شَرِّهِمْ» و کذلك تدلّ عليه أخبار التقيّة؛ فإنّها تدلّ على جوازها في كلّ ضرورة و خوف».[7]

مسأله بیست‌وسوم: معونة الظالمین

یکی از گناهان بزرگ، کمک به ظالم است. ابتدا باید مشخص شود معنای «معونة» چیست؟ آیا اگر نانوا به ظالم نان بفروشد به ظالم کمک کرده است؟ آیا اگر قصاب یا صاحب مغازه‌ای به ظالم چیزی بفروشد، کمک به ظالم است؟ اگر بنّا برای او خانه بسازد، کمک به اوست؟

سپس باید مراد از ظالمان مشخص شود. آیا فاسقان نیز از جمله ظالمان هستند؟ فاسق که گناه شخصی می‌کند، ظالم به نفس است نه ظالم به غیر آیا او هم از جمله ظالمان محسوب می‌شود؟ تفاوت معونة الظالمین با اعانه بر اثم چیست؟ در اعانه بر اثم کسی گناه می‌کند و دیگری به او کمک می‌کند اما در اینجا اعانه بر ظلم است. آیا ظالمان تنها سلاطین جور هستند یا مراد، مطلق ظالم است؟ کسی در خانواده، محل یا منطقه‌ای ظلم می‌کند، آیا او هم مصداق این بحث است؟

حتی عالمی مانند محقق خویی رحمه‌الله که اعانه بر اثم را حرام نمی‌داند، بلکه تعاون بر اثم را حرام می‌داند، معونة الظالمین را حرام می‌داند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo