درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1402/02/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مدح و ذم نابجا /مدح نابجا/ مدح کسی که مستحق مدح نیست
مدح کسی که مستحق مدح نیست
بحث در علم فقه درباره «مدح من لایستحق المدح» است. در بحث سابق، درباره «مدح من یستحق الذم» صحبت شد؛ کسی که مستحق مذمت است را مدح کنیم اما بحث امروز درباره کسی است که مستحق مدح نیست و او را مدح کنیم. همانگونه که بحث سابق از محرمات الهی بود، مدح کسی که مستحق مدح نیست نیز از محرمات الهی است.
صور بحث
در این مبحث، دو صورت قابل تصویر است:
مستحق مدح نیست، مستحق ذم نیز نیست. خوبی برای مدح ندارد اما بدی برای تکذیب و مذمت نیز ندارد؛ «لایستحق المدح و الذم».
مستحق مدح نیست بلکه مستحق مذمت است؛ «من لایستحق المدح، یستحق الذم».
پس عنوان «مدح من لایستحق المدح» عام است و شامل دو صورت بالا میشود. مثلا درباره ظاهر برخی از افراد گفته میشود که عیبی در چهره خود ندارد اما زیبا هم نیست، اما گاهی ممکن است گفته شود که چون عیب دارد، زیبا نیست. در جهات معنوی نیز همینگونه است، ممکن است مستحق تعریف نباشد و جهات تکذیب نیز نداشته باشد؛ مثلا عالم یا شجاع نیست اما گفته شود که عالم یا شجاع است.
حکم محل بحث
گاهی به مدح بیانشده عناوینی مانند «کذب»، محقق میشود؛ مثلا انسانی که بخیل است، او را سخی معرفی کنند یا عنوان «تقویت ظالم»، «تضعیف مظلوم» یا «اغراء به جهل» بر این مدح صدق میکند، با تحقق این عناوین، چنین مدحی حرام است. اگر این عناوین صدق نکرد، آیا بازهم حرام است؟ آیا قابلتصویر است که از کسی تعریف کرد که مستحق مدح نیست و یکی از این عناوین صدق نکند؟
جملات انسان، خبری یا انشائی است. کسی که سخنرانی میکند و میگوید فلانی عالم، عادل و متدیّن است، از جمله خبریه استفاده کرده که گاهی صدق و گاهی کذب است. گاهی مدحکننده اشعاری را در وصف عالم میخواند و نمیگوید که این شخص، عالم است اما وضع قرارگیری آن شخص در بالای مجلس و مقام بهگونهای است که شنوندگان برداشتشان این است که مراد مدّاح، آن شخص است. چنین سخنی، اخبار نیست بلکه انشاء است. اگر جمله خبریه بر آن صدق نکند، کذب بر آن صدق نمیکند اما اغراء به جهل است؛ یعنی بهگونهای سخن گفته میشود که برداشت این است که آن شخص، عالم است.
دیدگاهها
اگر قرار نیست که مردم به آن شخص رأی بدهند با منافعی را به دست بیاورد و عناوین کذب، تقویت ظالم، تضعیف مظلوم و اغراء به جهل صدق نکند، آیا حرام است؟
دیدگاه اول: مطلقا حرام
برخی از علما معتقدند که «مدح من یستحق المدح» مطلقا حرام است. هر کسی باید در جایگاه خودش قرار گیرد و اگر از کسی که مستحق مدح نیست، تعریف شود و از جایگاه خودش بالاتر قرار گیرد، باعث فساد در جامعه میشود. مطلقا یعنی خواه جمله خبری باشد یا انشائی، خواه این شخص مستحق ذم باشد یا عیبی نقصی ندارد ولی مستحق مدح نیست.
دلیل دیدگاه اول
دلیل این دیدگاه، آیه ﴿وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ﴾[1] است.
اشکال: آیا مدح کسی که مستحق مدح نیست، رکون و اعتماد به آن شخص است؟ پولی به شما داده که از او تعریف کنید، به این کار اعتماد و تکیهکردن گفته نمیشود شما نیز شعری در وصف عالم خواندهاید اما نگفتهاید که آن شخص، عالم است ولی براشت مردم این بوده که عالم است. آیا آن شخص، ظالم است؟ اگر ظالم باشد، مستحق الذم است نه لایستحق المدح؛ مذمتی ندارد، تعریفی نیز ندارد. حداقل این است که دلیل، اخص از مدعا است؛ زیرا لایستحق المدح، گاهی ظالم است و گاهی ظالم نیست. اگر ظالم نباشد، دلیل، شامل آن نمیشود. ازطرفی سخنی که شما درباره کسی میگویید، گاهی بهصورت کلی مدح میشود که مستحق مدح نیست و گاهی تنها از جهت صفت خاصی که گفته میشود، مستحق مدح نیست؛ مثلا درباره سخاوت سخنرانی میکنید و اشعار، آیات و روایات میخوانید درحالیکه این شخص، بخیل یا سخی نیست.
دیدگاه دوم: حرمت اگر مصداق عناون حرامی باشد
کسی که از دیگری تعریف میکند باید دقت کند که کلامش مصداق هیچ کدام از عناوین کذب، تقویت ظالم، تضعیف مظلوم و اغراء به جهل نباشد. شما که متدین و مؤمن هستید باید مراقب کلام خود باشید که درباره این شخص که رئیس جمهوری، وزیر، وکیل مجل.. است، چه میگویید. این عناوین، محرماتی است که ممکن است در گفتار شما تحقق یابد.
نکته
آیه ﴿وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ﴾[2] ذیلی نیز دارد ﴿وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ﴾؛ یعنی ولی شما باید خدا باشد ﴿اللَّهُ وَلِي الَّذِينَ آمَنُوا﴾[3] ، حق ندارید ظالم را ولی خود قرار دهید؛ پس اگر ظالم را ولی خود قرار دهید، رکون و اعتماد بر ظالم است.
روایتی نیز این بحث دارد که «مَنْ عَظَّمَ صَاحِبَ دُنْيَا وَ أَحَبَّهُ لِطَمَعِ دُنْيَاهُ سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ كَانَ فِي دَرَجَتِهِ مَعَ قَارُونَ فِي الْبَابِ الْأَسْفَلِ»[4] پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: کسی که دنیایی دارد و شما او را تعظیم کنید و به او اظهار محبت کنید تا شاید از ثروت و داراییش چیزی به شما برسد، خداوند بر شما غضب میکند و در جهنم همدرجه با قارون میشوید.
خدایی که همیشه، جان، آبرو و مالت را حفظ کرده، رها کردهای و به انسان ظالم صاحب دنیا، احترام میگذاری برای طمع دنیا! اگر طمع دنیا داری، دست به دامن خداوند بزن و از او بخواه نه کسی که صاحب دنیا است. احترامکردنهایتان حسابوکتاب داشته باشد. تعظیم، احترام و عظمت را برای هرکسی قائل نشوید. اگر این گناه از روحانیت سربزند، گناهش خیلی بیشتر از مردم عادی است. هرکسی را بهاندازه خودش احترام کنید نه بیشاز اندازه؛ زیرا او را در جایگاهی قرار میدهید که ممکن است از آن سوءاستفاده کند. ممکن است این فرد ظالم بر مردم حاکم شود که باعثش شما هستید. خداوند متعال به همه ما توفیق دهد که بتوانیم مراقب زبان و اعمالمان باشیم. گاهی مشکلاتی که در جوامع اسلامی بهوجود میآید ناشی از همین سهلانگاریهایی است که گمان میکنیم چیز بزرگی نیست.