< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1401/12/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: لهو/حکم تکلیفی لهو/ حکم موسیقی در مجلس ختنه و عروسی

 

خلاصه جلسه گذشته: بحث در علم فقه درباره این بود که استفاده از آلات موسیقی اگر مطرب باشد، حرام است اما قدمای اصحاب، استفاده از این آلات در ختنه و عروسی را استثنا کرده‌اند و گفته‌اند که استعمال آلات موسیقی در این موارد جایز است. برخی از سخنان این قدما را در جلسه گذشته بیان کردیم.

مهم‌ترین روایاتی که دراین‌باره وجود دارد، دو روایت عامی است. روایت اول را در جلسه گذشته بیان کردیم:

روایت اول: حَدَّثَنَا نَصْرُ بْنُ عَلِيٍّ الْجَهْضَمِيُّ[1] وَ الْخَلِيلُ بْنُ عَمْرٍو[2] قَالَا: حَدَّثَنَا عِيسَى بْنُ يُونُسَ، عَنْ خَالِدِ بْنِ إِلْيَاسَ[3] ، عَنْ رَبِيعَةَ بْنِ أَبِي عَبْدِ الرَّحْمَنِ[4] ، عَنْ الْقَاسِمِ، عَنْ عَائِشَةَ، عَنْ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله قَال: ‌«أَعْلِنُوا النِّكَاحَ‌ و اضْرِبُوا عليه‌ بالغِرْبال‌».[5] روایت کرده‌اند که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: عروسی را با سروصدا اعلام کنید و در آن دف بنوازید.

«اضربوا» صیغه امر است؛ یعنی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله امر به نواختن موسیقی می‌کند. روایت هرچند سند معتبری ندارد اما دلالتش خوب است.

روایت دوم: أَخْبَرَنَا مُجَاهِدُ بْنُ مُوسَى الْبَغْدَادِيُّ[6] ، قَالَ: حَدَّثَنَا هُشَيْمٌ يَعْنِي ابْنَ بَشِيرٍ الْوَاسِطِيَّ[7] عَنْ أَبِي بَلْجٍ وَ اسْمُهُ يَحْيَى بْنُ أَبِي أَنِيسَةَ[8] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَاطِبٍ قَالَ: قَالَ رسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: «فَصْلُ مَا بَيْنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ الدُّفُّ وَ الصَّوْتُ فِي النِّكَاحِ».[9] روایت کرده‌اند که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: فاصله میان حلال و حرام دف و صدای در عروسی است.

دو روایت معتبر نیز درباه اجر زن آوازخوان در عروسی است که شیخ انصاری رحمه‌الله نیز در کتاب مکاسب آن‌ها را بیان کرده است. در این روایات از امام معصوم علیه‌السلام درباره مزد زن آوازخوان در عروسی پرسیده شده که حضرت پاسخ داده است که اشکالی ندارد.

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: «الْمُغَنِّيَةُ الَّتِي‌ تَزُفُ‌ الْعَرَائِسَ‌ لَا بَأْسَ بِكَسْبِهَا».[10]

روایت دیگر این است: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: «أَجْرُ الْمُغَنِّيَةِ الَّتِي تَزُفُّ الْعَرَائِسَ لَيْسَ بِهِ بَأْسٌ لَيْسَتْ بِالَّتِي يَدْخُلُ عَلَيْهَا الرِّجَالُ».[11]

سید علی طباطبایی نیز بر همین اساس استدلال می‌کند که چون در روایت معتبر داریم که غناء جایز است، به‌طریق‌اولی آلات موسیقی جایز است؛ زیرا غناء از گناهان کبیره است و کسی درباره آن اختلافی ندارد اما درباه آلات موسیقی بحث است که آیا از گناهان کبیره است یا نه؟ برخی در اصل حرمت آن بحث داشتند.[12]

براساس این بیان، به نظر می‌رسد که فتوای به جواز استفاده از آلات موسیقی در عروسی، پشتوانه علمی دارد؛ هم از نظر روایی و هم از نظر اقوال علما.

دیدگاه دوم

گروه قلیلی از فقها معتقدند که نمی‌توان پذیرفت که موسیقی در مواردی جایز باشد. این فقها همین استدلال را درباره غناء نیز داشتند که لهو، عمل قبیحی است و نمی‌تواند جایز شود.

به نظر ما در اینجا افراط و تفریط شده است. ما باید تابع امام معصوم باشیم. اگر ما از پیش خودمان موسیقی را در این موارد استثنا می‌کردیم، کلام این فقها درست بود اما روایاتی دراین‌باره وجود دارد و شارع برای اهمیت ازدواج، اجازه این عمل را داده است. ما نباید کاسه داغ‌تر از آش باشیم. منقول از حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نیز هست که فرمودند بروید و سروصدا کنید.

احتیاط شخصی خوب است اما در مضیقه قراردادن مردم در دینی که سهل است، خلاف احتیاط است. انسان می‌تواند در اعمال خود احتیاط کند اما نمی‌توان نسبت داد که دین، شریعت و مذهب ما این است. چون قدمای بزرگ ما مانند شیخ طوسی، مرحوم علامه و بسیاری از قدما که از ما مقدس‌تر بودند و احتیاط بیشتری داشتند همه استثنا کرده‌اند، احتیاط، خلاف احتیاط است. عمل اصحاب به روایت ضعیف، باعث جبران ضعف سند آن می‌شود؛ پس چاره‌ای نداریم که این روایات را بپذیریم. به‌نظر ما نیز موسیقی در ختنه و عروسی استثنا شده اما نباید مجلس را به مجلس لهوولعب تبدیل کرد.

نکته: در روایات ما مسأله ختنه وجود ندارد و فقط عروسی وجود دارد و دلیل بیان ختان این است که یکی از بزرگان ما گفته: «والمرویّ فی الختان». این روایت مرسل است و سندی ندارد اما گفته شده که روایت وجود دارد. از طرفی همه فقهایی که عروسی را استثنا کرده‌اند، ختنه را نیز استثنا کرده‌اند؛ زیرا ختنه شعار شیعه است و با این کار، شعار شیعه اعلان می‌شود.

 


[1] نصر بن عليّ بن نصر الجهضمي: مهمل است.
[2] مهمل است.
[3] خالد بن إلیاس بن صخر العدوي: مهمل است.
[4] فرّوخ التيميّ المدني:‌ عامّی است.
[5] سنن ابن ماجه، ج3، ص338، ح1895.
[6] مهمل است.
[7] هشيم بن بشير بن القاسم بن دينار السلميّ الواسطي‌: مهمل است.
[8] ضعیف است.
[9] السنن الکبری، ج3، صص331- 332.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo