< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1401/11/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: لهو/حکم تکلیفی لهو/ گوش‌کردن موسیقی

 

خلاصه جلسه گذشته: بحث در علم فقه درباره حرمت گوش‌کردن آلات لهو و دلایل آن بود. به آیه ﴿إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤٰادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كٰانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً﴾[1] و روایاتی دراین‌باره استدلال شد.

دلیل دوم: روایات:

روایت ششم: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ[2] عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ[3] عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِيَادٍ[4] قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي إِنَّنِي أَدْخُلُ كَنِيفاً لِي وَ لِي جِيرَانٌ عِنْدَهُمْ جَوَارٍ يَتَغَنَّيْنَ‌ وَ يَضْرِبْنَ‌ بِالْعُودِ، فَرُبَّمَا أَطَلْتُ الْجُلُوسَ اسْتِمَاعاً مِنِّي لَهُنَّ، فَقَالَ علیه السلام: «لَا تَفْعَلْ» فَقَالَ الرَّجُلُ وَ اللَّهِ مَا آتِيهِنَّ إِنَّمَا هُوَ سَمَاعٌ أَسْمَعُهُ بِأُذُنِي، فَقَالَ علیه السلام: «لِلَّهِ أَنْتَ أَمَا سَمِعْتَ اللَّه يَقُولُ: ﴿إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤٰادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كٰانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً﴾[5] فَقَالَ: بَلَى وَ اللَّهِ لَكَأَنِّي لَمْ أَسْمَعْ بِهَذِهِ الْآيَةِ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ مِنْ أَعْجَمِيٍّ وَ لَا عَرَبِيٍّ لَا جَرَمَ أَنَّنِي لَا أَعُودُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ أَنِّي أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ، فَقَالَ علیه السلام لَهُ: «قُمْ فَاغْتَسِلْ وَ سَلْ مَا بَدَا لَكَ، فَإِنَّكَ كُنْتَ مُقِيماً عَلَى أَمْرٍ عَظِيمٍ مَا كَانَ أَسْوَأَ حَالَكَ لَوْ مِتَّ عَلَى ذَلِكَ إحْمَدِ اللَّهَ وَ سَلْهُ التَّوْبَةَ مِنْ كُلِّ مَا يَكْرَهُ، فَإِنَّهُ لَا يَكْرَهُ إِلَّا كُلَّ قَبِيحٍ وَ الْقَبِيحَ دَعْهُ لِأَهْلِهِ؛ فَإِنَّ لِكُلٍّ أَهْلاً».[6]

راوی می‌گوید: من خدمت امام صادق علیه‌السلام بودم که مردی به حضرت گفت: فدایت شوم! من وارد توالت خود می‌شوم درحالی‌که همسایه‌هایم کنیزانی دارند که آواز می‌خوانند و موسیقی می‌نوازند. گاهی نشستن را طولانی می‌کنم تا به آن‌ها گوش کنم. امام علیه‌السلام فرمود: این کار را نکن. آن مرد گفت: من برای آن‌ها آنجا نرفته‌ام بلکه صدایی است که با گوشم می‌شنوم. امام علیه‌السلام فرمود: آیا این آیه را نشنیدی که خداوند فرمود: از انسان درباره گوش، چشم و قلب پرسیده می‌شود. آن مرد گفت: به‌خداوند سوگند تاکنون این آیه را از هیچ عرب و عجمی نشنیده‌ام. اگر خداوند بخواهد من دیگر این کار را نمی‌کنم. من از این کار خود استغفار می‌کنم. امام علیه‌السلام فرمود: برخیز غسل کن و توبه کن که دیگر این کار را نمی‌کنی. تو در جریان بزرگی قرار گرفته بودی. اگر در این حالت می‌مردی حالت خیلی بد بود. خداوند را ستایش کن و طلب توبه کن از آنچه ناپسند می‌داند. خداوند چیزی را ناپسند نمی‌داند مگر چیز زشت را. کارهای زشت را برای اهل آن واگذار؛ برای هر چیزی اهلی وجود دارد (تو انسان خوبی هستی و نباید به‌دنبال این کارها باشی).

سند روایت صحیح است و دلالت خوبی دارد. روایت بر حرمت گوش‌کردن غنای زن و موسیقی باهم دلالت دارد؛ «جَوَارٍ يَتَغَنَّيْنَ‌ وَ يَضْرِبْنَ‌ بِالْعُودِ» اما دلالت بر حرمت گوش‌کردن به آلات موسیقی به‌تنهایی ندارد.

دلیل سوم: اشتغال به ملاهی

محقق نراقی رحمه‌الله می‌گوید: «حرمة استماع أصوات آلات اللهو کأنّه لصدق الاشتغال المصرّح به في رواية الفضل».[7] روایت فضل که دلالت بر حرمت اشتغال به ملاهی داشت برای حرمت گوش‌کردن به موسیقی کافی است؛ زیرا گوش‌کردن موسیقی نیز اشتغال به ملاهی است.

اشکال: برخی اشکال کرده‌اند که اشتغال به ملاهی شامل مجرد استماع موسیقی نمی‌شود؛ اگر مداومت بر این کار باشد اشتغال به ملاهی است اما در مقطع کوتاه، شمول آن مورد تردید است.

آیت‌الله گلپایگانی می‌گوید: «لا حاجة‌ الى التمسك برواية الفضل، بل ان نفس أدلة حرمة الاستعمال [الاشتغال] كافية في الدلالة على حرمة الاستماع، لما تقدم من أن الاشتغال بها انما حرّم لأجل التلهي بالصوت و الالتذاذ المحرم الحاصل من ذلك، و لا ريب في حصول ذلك لمستمعه، بل قد يحصل له ما لا يحصل لفاعله».[8]

نیازی به روایت فضل نیست؛ بلکه همین ادلّه‌ای که حرمت اشتغال را بیان می‌کند برای حرمت گوش‌کردن موسیقی کافی است. آن کسی که موسیقی را می‌شنود بیشتر از کسی که می‌نوازد لذت حرام برایش حاصل می‌شود و اشتغال به ملاهی دارد.

دلیل چهارم: اجماع

فقها اجماع دارند که گوش‌کردن به موسیقی حرام است. برخی نیز از این دلیل به «عدم خلاف» تعبیر کرده‌اند.

با توجه به ادله بیان‌شده تردیدی باقی نمی‌ماند که استماع موسیقی حرام است.

دیدگاه دوم: حرمت استماع موسیقی مطرب و لهوی

اشتغال به ملاهی باید صدق کند و انواع موسیقی متفاوت است؛ برخی از موسیقی‌ها لهو اشتغال به ملاهی بر آن‌ صدق می‌کند، به‌ویژه اگر با رقص و غنا نیز همراه باشد، اما برخی از موسیقی‌ها مانند سرود برای شهدا، لهو و مطرب بر آن صدق نمی‌کند که گوش‌کردن به چنین موسیقی‌هایی حرام نیست.

مرحوم امام خمینی می‌گوید: «یحرم استماع الموسیقيّ المطرب».[9] اگر مطرب باشد حرام است و غیرمطرب اشکالی ندارد.

محقق خویی رحمه‌الله می‌گوید: «إذا لم يكن من نوع اللهوي (أي تناسب مجلس اللهو و الطرب) فلا بأس [في استماعه]» .[10]

آیت‌الله فاضل رحمه‌الله می‌گوید: «إنّما يحرم استماع الموسيقيّ اللهوي».[11]

آیت‌الله تبریزی رحمه‌الله می‌گوید: «لا يجوز استماع الموسیقيّ إذا كانت لهويّةً».[12]

مقام معظّم رهبری دام‌ظله می‌گوید: «أمّا الموسيقيّ فهي العزف على آلاتها، فإن كانت بالشكل المتعارف في مجالس اللهو و العصيان، فهي محرّمة على عازفها و على مستمعها أيضاً و أمّا إذا لم تكن على ذلك النحو، فهي جائزة في نفسها و لا بأس فيها».[13] ایشان قید مناسب مجالس لهو و گناه را بیان می‌کند.

مطرب آن چیزی است که حال انسان را دگرگون کند و کارهای مست را مرتکب شود و از خود بی‌اختیار شود نه اینکه صرفاً شادی‌آور باشد.

حکم سماع (به‌گوش‌رسیدن)

استماع آن است که با اختیار به آن توجه کرده و گوش می‌کند و سماع آن است که به گوش انسان می‌رسد و شخص توجهی به آن ندارد.

در جلسه آینده در این باره بحث می‌کنیم.

 


[2] عليّ بن إبراهیم بن هاشم القمّي: امامی و ثقه است.
[3] هارون بن مسلم بن سعدان: امامی و ثقه است.
[4] امامی و ثقه است.
[9] توضیح المسائل، ج2، ص913.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo