درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1401/11/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: لهو/حکم تکلیفی لهو/ گوشکردن موسیقی
خلاصه جلسه گذشته: بحث در علم فقه درباره استعمال آلات لهو بود. دیدگاه مشهور بلکه اجماع بر حرمت مطلق موسیقی بود، برخی نیز میان موسیقی مطرب و غیرمطرب، تفصیل قائل شده بودند. بحث دیگری که بیان شد درباره این بود که آیا از گناهان کبیره یا صغیره است؟ مشهور دراینباره قائل به این است که از گناهان کبیره است اما برخی از فقها مانند مرحوم نراقی و مرحوم سبزواری قائل به این بودند که از گناهان صغیره است که مداومت بر آن از گناهان کبیره است. بحث دیگر درباره این است که آیا گوشکردن به موسیقی نیز از گناهان کبیره است؟
گوشکردن موسیقی:
دیدگاه اول: حرمت مطلقا
دیدگاه مشهور این است که گوشکردن به موسیقی از گناهان کبیره است. فقها گفتهاند:کسی که موسیقی مینوازد کارش حرام است و کسی هم که به او گوش میکند نیز کارش حرام است. فقها میان فاعل و گوشکننده تفصیل قائل نشدهاند.
ابوالصلاح حلبی رحمهالله میگوید: «يحرم سماع العود و الطنبور و كلّ ذي وتر مطرب و الطبول و المزامير و سائر الأغاني و آلاتها؛ كالقصب».[1]
محقق حلی رحمهالله میگوید: «الزمر و العود و الصنج و غير ذلك من آلات اللهو حرام يفسّق فاعله و مستمعه».[2]
علامه حلی رحمهالله میگوید: «يحرّم استماع آلات اللهو؛ كالزمر و العود و الصنج و القصب و غيرها و يفسّق فاعله و مستمعه».[3]
شهید اول رحمهالله میگوید: «يفسّق ... اللاهي بالعود و الزمر و الطنبور و شبهه، فاعلاً و مستمعاً».[4]
شهید ثانی رحمهالله میگوید: «كما يحرم فعل الغناء يحرم استماعه، كما يحرم استماع غيره من الملاهي».[5]
بسیاری دیگر از فقها نیز همین دیدگاه را بیان کردهاند.
ادله دیدگاه اول:
دلیل اول: آیه
﴿إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤٰادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كٰانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً﴾.[6] از انسان درباره گوش و چشم و دل، پرسیده میشود.
روایات مفسّر این آیه، مسأله غناء و موسیقی را بیان کردهاند. خود آیه از موسیقی چیزی نمیگوید اما از کلی بحث سخن میگوید که پرسیده میشود که به چه چیزی گوش میدهید.
دلیل دوم: روایات:
روایت اول: «حَدَّثَنَا يَزِيدُ[7] ، أَخْبَرَنَا فَرَجُ بْنُ فَضَالَةَ[8] ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ رَافِعٍ[9] ، عَنْ أَبِيهِ[10] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو[11] ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: إنّ اللّه حَرَّم على أُمَّتي ... و الكُوبة و القنّين».[12]
در چنین روایاتی که درباره حرمت آلت موسیقی است، معلوم نیست که حرمت برای استعمال آلات است یا گوشکردن به آن یا هردو؟
روایت دوم: حَدَّثَنَا أَبُو سَعِيدٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْفَضْلِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ الْمُذَكِّرُ[13] ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو يَحْيَى الْبَزَّازُ النَّيْسَابُورِيُّ[14] فِيمَا أَجَازَهُ لَنَا، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حُسَامِ بْنِ عِمْرَانَ الْبَلْخِيُّ[15] ، قَالَ: حَدَّثَنَا قُتَيْبَةُ بْنُ سَعِيدٍ[16] ، قَالَ: حَدَّثَنَا فَرَجُ بْنُ فَضَالَةَ[17] عَنْ يَحْيَى بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ[18] عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: «إِذَا عَمِلَتْ أُمَّتِي خَمْسَ عَشْرَةَ خَصْلَةً حَلَّ بِهَا الْبَلَاءُ. قِيلَ: وَ مَا هِيَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله؟ قَالَ صلی الله علیه و آله: «إِذَا كَانَ الْمَغْنَمُ دُوَلاً وَ الْأَمَانَةُ مَغْنَماً وَ الزَّكَاةُ مَغْرَماً وَ أَطَاعَ الرَّجُلُ زَوْجَتَهُ وَ عَقَّ أُمَّهُ وَ بَرَّ صَدِيقَهُ وَ جَفَا أَبَاهُ وَ ارْتَفَعَتِ الْأَصْوَاتُ فِي الْمَسَاجِدِ وَ كَانَ زَعِيمُ الْقَوْمِ أَرْذَلَهُمْ وَ ضَرَبُوا بِالْمَعَازِفِ وَ لَعَنَ آخِرُ الْأُمَّةِ أَوَّلَهَا، فَلْيَرْتَقِبُوا عِنْدَ ذَلِكَ رِيحاً حَمْرَاءَ أَوْ خَسْفاً أَوْ مَسْخاً».[19]
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: هرگاه که امت من پانزده کار را انجام دهد، به بلا گرفتار میشود. کسی پرسید که این پانزده کار چیست؟ حضرت فرمود: هرگاه که غنایم و درآمدها در دست عدهای خاص قرار میگیرد (و به دست فقرا نمیرسد) از امانت سوءاستفاده میشود، زکات را خسارت میدانند، مرد از همسر خود اطاعت میکند (مرد تابع زن خود است)، عاق مادر میشود، با دوستش مهربان است اما به پدرش جفا میکند، صداها در مساجد بلند میشود، زمامدار مردم، پستترین آنها است، موسیقی مینوازند، پستترین مردم، بهترین مردم را لعنت میکنند (در آن زمان، خوارج، امیرالمؤمنین را لعنت کردند) ... .
شاهد مثال ما در جایی است که یکی از عوامل نزول بلا، نواختن موسیقی دانسته شده است.
اشکال اول: سند روایت ضعیف است.
اشکال دوم: دلالت خوبی نیز ندارد؛ زیرا بحث استماع را ندارد. «ضَرَبُوا بِالْمَعَازِفِ» درباره کسی است که موسیقی مینوازد نه کسی که گوش میکند؛ هرچند ممکن است گفته شود لازمه آن این است که عدهای گوش میکنند.
اشکال سوم: همه آنچه در روایت آمده حرام نیست. مثلا اطاعت مرد از همسرش حرام نیست؛ اگر زنی خوشفکر است یا در چند مورد اطاعت کردن اشکالی ندارد.
روایت سوم: عَنْهُ[20] عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ سَمَاعَةَ[21] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ[22] عَنْ سَمَاعَةَ[23] قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: «لَمَّا مَاتَ آدَمُ علیه السلام وَ شَمِتَ بِهِ إِبْلِيسُ وَ قَابِيلُ، فَاجْتَمَعَا فِي الْأَرْضِ، فَجَعَلَ إِبْلِيسُ وَ قَابِيلُ الْمَعَازِفَ وَ الْمَلَاهِيَ شَمَاتَةً بِآدَمَ علیه السلام فَكُلُّ مَا كَانَ فِي الْأَرْضِ مِنْ هَذَا الضَّرْبِ الَّذِي يَتَلَذَّذُ بِهِ النَّاسُ، فَإِنَّمَا هُوَ مِنْ ذَاكَ».[24]
امام صادق علیهالسلام فرمود: هنگامی که حضرت آدم علیهالسلام فوت کرد، ابلیس و قابیل، شماتت کردند، در زمین جمع شدند و از روی شماتت حضرت آدم علیهالسلام، آلات موسیقی نواختند. هر اینگونه نواختنی در روی زمین باشد از این داستان است.
شماتت یعنی انسان با کسی دشمن باشد و از بلایی که بر او رسیده شادمان شود. فضل خداوند بسیار و بیپایان است پس چرا انسان حسادت داشته باشد؟ شما هم درس بخوان تا عالم باشی، او پول دارد شما نیز میتوانی داشته باشی. حسادت و دشمنیهایی که مخالف با نص روایات است بهدلیل کوتهفکری انسانها است. حسادت کار ابلیس است.
اشکال اول: سند روایت ضعیف است.
اشکال دوم: دلالت خوبی نیز ندارد؛ زیرا بحث استماع را ندارد و بحث نواختن آلات موسیقی است.
روایت چهارم: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ[25] عَنْ أَبِيهِ[26] عَنِ النَّوْفَلِيِّ[27] عَنِ السَّكُونِيِّ[28] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِصلی الله علیه و آله: «أَنْهَاكُمْ عَنِ الزَّفْنِ وَ الْمِزْمَارِ وَ عَنِ الْكُوبَاتِ وَ الْكَبَرَاتِ».[29]
در این روایت نیز فقط از آلات موسیقی نهی شده است.
روایت پنجم: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ[30] عَنْ أَبِيهِ[31] عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى[32] عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ جَرِيرٍ[33] قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ: «إِنَّ شَيْطَاناً يُقَالُ لَهُ الْقَفَنْدَرُ إِذَا ضُرِبَ فِي مَنْزِلِ الرَّجُلِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً بِالْبَرْبَطِ وَ دَخَلَ عَلَيْهِ الرِّجَالُ وَضَعَ ذَلِكَ الشَّيْطَانُ كُلَّ عُضْوٍ مِنْهُ عَلَى مِثْلِهِ مِنْ صَاحِبِ الْبَيْتِ ثُمَّ نَفَخَ فِيهِ نَفْخَةً، فَلَا يَغَارُ بَعْدَ هَذَا حَتَّى تُؤْتَى نِسَاؤُهُ، فَلَا يَغَارُ».[34]
امام صادق علیهالسلام فرمود: شیطانی است که به او «قفندر» گفته میشود. اگر در خانه کسی چهل روز موسیقی نواخته شود و مردم (برای شنیدن موسیقی) وارد آن خانه شوند، این شیطان هر عضوش را بر همان عضو صاحبخانه میگذارد، سپس در او میدمد که بر اثر آن، غیرتی برای او باقی نمیماند تا جایی که همسر خود را به دیگران میدهد و غیرتی ندارد.
سند روایت درست است اما دلاتش درست نیست؛ زیرا مشروط به این است که چهل رروز در آن خانه موسیقی نواخته شود و مردان برای موسیقی به آنجا بیایند؛ پس این خانه فساد است. چنین حالتی مسلّما حرام است و بحثی در آن نیست. شاهد مثال ما استماع موسیقی بود که از این روایت استفاده نمیشود.
مرحوم نراقی نیز کلامی دارد که در آینده آن را بررسی میکنیم که ایشان میگوید اگر مداومت داشته باشد، حرام است.