< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1401/11/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: لهو/حکم تکلیفی لهو/ تأثیر قصد در جواز

 

خلاصه جلسه گذشته: بحث در علم فقه درباره آلات لهو بود.

عدم تأثیر قصد در جواز

آیا قصد نوازنده در جواز استفاده از آلات لهو تأثیر دارد؟ گاهی نوازنده می‌داند و قصد لهو از نواختن موسیقی دارد و گاهی قصد لهو ندارد؛ مثلا موسیقی می‌نوازد تا حیوانات در جایی وارد شوند یا نشوند، یا آلت موسیقی را به‌صورت عصا ساخته تا با کمک آن راه برود، آیا این موارد حرام است؟

در این بحث باید به نکته‌ای توجه نمود که در همه مباحث فقه کارآمد است. هر چیزی منافع غالب و منافع نادر دارد. آیا ملاک حرمت فقط منافع غالب است یا منافع نادر نیز موضوع حرمت قرار می‌گیرد؟

دیدگاه اول: حرمت مطلق

در زمان شاه، رادیو و تلویزیون را حرام می‌دانستند؛ زیرا منافع غالب آن، تبلیغ برای شاه ظالم و موسیقی بود. منافع نادری هم داشتند که حرام نبود. از مراجع استفتاء می‌شد که آیا خریدوفروش رادیو و تلویزیون جایز است؟ مراجع پاسخ می‌دادند که جایز نیست؛ ‌زیرا منافع غالب آن حرام است. وقتی منافع غالب آن حرام بود، منافع نادر هم حرام بود؛ ازاین‌رو رادیوها را می‌شکستند.

شیخ مفید می‌گوید: «كلّ ما حرّمه الله- تعالى- و خطره على خلقه، فلا يجوز الاكتساب به و لا التصرّف فيه، فمن عمل العيدان و الطنابير و سائر الملاهي محرّم و التجارة فيه محظورة».[1]

مرحوم کاشف الغطاء می‌گوید: «لا فرق في حرمة الانتفاع بها بين كون الانتفاع بها في ما وضعت له أو في غيره و بين كون المنفعة محلّلة أو محرّمة؛ كما يقضي به اطلاق الأخبار المتقدّمة».[2]

دیدکاه دوم: حلیت منافع نادر

دیدگاه دیگر آن است که اگر منافع نادر حلال دارد و انسان به قصد استفاده از منافع نادر خریداری کند، حلال است اما اگر به قصد منافع غالب حرام بگیرد، حرام است.

بررسی روایات

برای رسیدن به حقیقت مسأله نیاز است که روایات این باب را ببینیم.

روایت اول: «... فَكُلُّ أَمْرٍ يَكُونُ فِيهِ الْفَسَادُ مِمَّا هُوَ مَنْهِيٌّ عَنْهُ مِنْ جِهَةِ أَكْلِهِ‌ وَ شُرْبِهِ‌ أَوْ كَسْبِهِ‌ أَوْ نِكَاحِهِ أَوْ مِلْكِهِ أَوْ إِمْسَاكِهِ أَوْ هِبَتِهِ أَوْ عَارِيَّتِهِ أَوْ شَيْ‌ءٍ يَكُونُ فِيهِ وَجْهٌ مِنْ وُجُوهِ الْفَسَادِ نَظِيرُ الْبَيْعِ بِالرِّبَا لِمَا فِي ذَلِكَ مِنَ الْفَسَادِ أَوِ الْبَيْعِ لِلْمَيْتَةِ أَوِ الدَّمِ أَوْ لَحْمِ الْخِنْزِيرِ أَوْ لُحُومِ السِّبَاعِ مِنْ صُنُوفِ سِبَاعِ الْوَحْشِ أَوِ الطَّيْرِ أَوْ جُلُودِهَا أَوِ الْخَمْرِ أَوْ شَيْ‌ءٍ مِنْ وُجُوهِ النَّجِسِ، فَهَذَا كُلُّهُ حَرَامٌ وَ مُحَرَّمٌ؛ لِأَنَّ ذَلِكَ كُلَّهُ مَنْهِيٌّ عَنْ أَكْلِهِ وَ شُرْبِهِ وَ لُبْسِهِ وَ مِلْكِهِ وَ إِمْسَاكِهِ وَ التَّقَلُّبِ فِيهِ بِوَجْهٍ مِنَ الْوُجُوهِ لِمَا فِيهِ مِنَ الْفَسَادِ، فَجَمِيعُ تَقَلُّبِهِ فِي ذَلِكَ حَرَام‌ ...».[3]

از این عبارت استفاده می‌شود اگر چیزی منافع غالبش حرام بود، همه‌اش حرام می‌شود. اما در ادامه روایت می‌گوید: «... إِنَّمَا حَرَّمَ اللَّهُ الصِّنَاعَةَ الَّتِي حَرَامٌ هِيَ كُلُّهَا الَّتِي يَجِي‌ءُ مِنْهَا الْفَسَادُ مَحْضاً نَظِيرَ الْبَرَابِطِ وَ الْمَزَامِيرِ وَ الشِّطْرَنْجِ‌ وَ كُلِّ مَلْهُوٍّ بِهِ وَ الصُّلْبَانِ‌ وَ الْأَصْنَامِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ مِنْ صِنَاعَاتِ الْأَشْرِبَةِ الْحَرَامِ وَ مَا يَكُونُ مِنْهُ وَ فِيهِ الْفَسَاد مَحْضاً وَ لَا يَكُونُ فِيهِ وَ لَا مِنْهُ شَيْ‌ءٌ مِنْ وُجُوهِ الصَّلَاحِ، فَحَرَامٌ تَعْلِيمُهُ وَ تَعَلُّمُهُ وَ الْعَمَلُ بِهِ وَ أَخْذُ الْأَجْرِ عَلَيْهِ وَ جَمِيعُ التَّقَلُّبِ فِيهِ مِنْ جَمِيعِ وُجُوهِ الْحَرَكَاتِ كُلِّهَا».[4]

در این عبارت گفته شده که باید فساد محض باشد و هیچ وجه صلاحی در آن نباشد؛ دراین‌صورت، تعلیم، تعلّم و ... حرام می‌شود؛ بنابراین اگر وجه صلاح در آن باشد، جایز می‌شود و می‌توان از منافع نادر حلال استفاده نمود. از صدر روایت، حرمت مطلق استفاده شد اما از ذیل، حلیت منافع نادر حلال استفاده شد.

در زمان شاه نیز انسان‌های متدین و برخی از طلبه‌ها رادیو داشتند و اخباری مانند رادیو لندن را گوش می‌کردند و اطلاعاتی را به‌دست می‌آوردند.

سند روایت ضعیف است اما مشهور به آن عمل کرده‌اند.

به نظر می‌رسد که دیدگاه دوم، درست است؛ یعنی منافع غالب حرام است اما منافع نادر اشکالی ندارد و می‌توان بیع را انجام داد.

روایت دوم: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ[5] عَنْ أَبِيهِ[6] وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى[7] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[8] وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا[9] عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ[10] جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ[11] عَنْ خَالِدِ بْنِ جَرِيرٍ[12] عَنْ أَبِي الرَّبِيعِ الشَّامِيِّ[13] قَالَ علیه ‌السلام: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: «إِنَّ اللَّهَ بَعَثَنِي‌ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ‌ وَ لِأَمْحَقَ الْمَعَازِفَ وَ الْمَزَامِيرَ ... ».[14]

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: خداوند بلندمرتبه من را مبعوث ساخت تا رحمت برای جهانیان باشم و آلات موسیقی را نابود کنم.

نابودکردن، مؤید دیدگاه نخست است که مطلق استعمال آلات را حرام می‌داند، حتی منافع نادر حلال باشد.


[5] عليّ بن إبراهیم بن هاشم القمّي: امامی و ثقه است.
[6] إبراهیم بن هاشم القمّي: اختلافی است اما بنا بر اقوا امامی و ثقه است.
[7] امامی و ثقه است.
[8] أحمد بن محمّد بن عیسی الأشعري: امامی و ثقه است.
[9] هم أبو الحسن عليّ بن محمّد بن إبراهيم بن أبان الرازيّ [امامی و ثقه] و أبو الحسين محمّد بن أبي عبد اللّه جعفر بن محمّد بن عون الأسديّ الكوفيّ [امامی و ثقه] و محمّد بن الحسن بن فرّوخ الصفّار القمّيّ [امامی و ثقه] و محمّد بن عقيل الكليني [اختلافی است اما بنا بر اقوا امامی و ثقه است].
[10] الآدمي، الرازي، أبو سعید: اختلافی است اما بنا بر اقوا امامی و ثقه است.
[11] الحسن بن محبوب السرّاد: امامی، ثقه و بنا بر قولی از اصحاب اجماع است.
[12] امامی و ثقه است.
[13] العنزي: خُليد [خلیل، خالد] بن أوفى: ‌ ظاهرا امامی و ثقه است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo