< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1401/11/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: لهو/حکم تکلیفی لهو/ تفصیل در حرمت آلات لهو

 

خلاصه جلسه گذشته: بحث در علم فقه درباره آلات لهو بود که آیا استعمال آلات لهو و گوش کردن به آن مطلقا حرام است یا درصورت مطرب‌بودن حرام است؟ یا اگر مناسب مجالس لهو باشد حرام است؟ دو دیدگاه حرمت مطلق و حرمت فی‌الجمله در این مسئله وجود دارد که هر دیدگاه برای مدعای خود به روایات استناد می‌کند. دیدگاه دوم که مرحوم امام خمینی، مقام معظم رهبری و گروهی از فقها آن را پذیرفته‌اند این است که آلات لهو مطلقا حرام نیست بلکه درصورتی‌که مناسب مجالس لهو یا مطرب باشد، حرام است. این دیدگاه، حرمت را مقید می‌کند و مطلقا را نمی‌پذیرد.

دلایل حرمت مقیّد:

دلیل اول: حرمت اشیاء، دایرمدار منافع غالب اشیاء است؛ یعنی وقتی چیزی حرام شد، منافع غالب آن حرام است نه منافع نادر آن. هر چیزی منافع غالب و منافع نادر دارد. منافع غالب شراب، شرب است؛ وقتی گفته می‌شود: «الخمر حرام» یعنی «یحرم شربه» اما اگر کسی پایش زخم شود و دکتر بگوید که آن را برای درمان به پایت بمال، حرام نیست. مثال دیگر:‌ اگر گفته می‌شود که حیوانی حرام است، مراد خوردن آن است اما استفاده دیگری از آن حرام نیست. گاهی از منافع نادر اشیاء نیز استفاده می‌شود. شارع وقتی چیزی را حرام می‌کند، منافع غالب آن را حرام می‌کند نه منافع نادر آن را.

اگر این قانون پذیرفته شود، در محل بحث نیز قابل اجرا است. وقتی گفته می‌شود آلات لهو حرام است، استفاده آن در لهو حرام است نه در غیر لهو. اگر از موسیقی برای تشویق جنگجویان برای جنگ استفاده شود، در لهو استعمال نشده است. اگر برای خواندن سورد ملی استفاده شود، لهو نیست. اگر برای انجام بهتر ورزشی که برای سلامتی مفید است، از این آلات استفاده شود، لهو نیست.

هم در متن روایات و هم در کلمات بزرگان از قید «لهو» استفاده شده است؛ معنایش این است که منفعت غالب استفاده از این آلات در لهو است که در آن رقص و مانند آن است نه برای ورزش، جنگ و ... .

این بحث در وادی مصالح نباید برود؛ زیرا ما به مصالح واقعی دسترسی نداریم. ممکن است حدس بزنیم مصلحت چیزی این است اما معلوم نیست که درست گفته باشیم. از طرفی دیدگاه افراد در مصالح، ممکن است متفاوت باشد؛ شخصی چیزی را مصلحت بداند اما دیگری آن را منفعت نداند. ممکن است شارع چیزی را مصلحت دانسته باشد که ما آن را ندانیم؛ مثلا نماز صبح دو رکعت است و ما نمی‌دانیم که مصلحت آن چیست بلکه تعبّد است اما آنچه ما درباره منافع غالب گفتیم، قانون است.

اگر ما حکم استعمال آلات را به دست آوردیم، مسائلی مانند حکم خریدوفروش، تعلیم و تعلم و نگهداری این آلات بر همین مسئله مترتب می‌شود.

در روایات برای حرمت این آلات، مسئله زنا بیان شده است؛ یعنی مجلس موسیقی برپا می‌شد تا موسیقی، مقدمه زنا را فراهم کند. اگر مجلس موسیقی، زمینه گناه را فراهم می‌کند، به‌یقین حرام است اما اگر به جنگ، شهادت، ورزش و ... تشویق می‌کند نه شهوت‌رانی، جایز است. اگر مجلس لهو باشد که زمینه گناه را فراهم می‌کند، حرام است. قید لهو، اشاره به منافع غالب دارد نه منافع نادر.

در روایت تحف العقول نیز به‌صراحت مقدمیت فساد بیان شده است: «... إِنَّمَا حَرَّمَ اللَّهُ الصِّنَاعَةَ الَّتِي حَرَامٌ هِيَ كُلُّهَا الَّتِي يَجِي‌ءُ مِنْهَا الْفَسَادُ مَحْضاً نَظِيرَ الْبَرَابِطِ وَ الْمَزَامِيرِ وَ الشِّطْرَنْجِ‌ ...».[1] اگر آلت موسیقی، زمینه‌ساز فساد برای شما، فرزندانتان و جامعه باشد، باید از آن عبور کنید و وارد مجلس نشوید اما اگر زمینه فساد ندارد بلکه برای سرود ملی، عشق به وطن، نظام و مملکت باشد، اشکالی ندارد.

در عروسی‌ها ممکن است زمینه فساد نباشد اما اگر موسیقی مناسب مجالس لهو باشد، بازهم حرام است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo