درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1401/10/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: لهو/حکم تکلیفی لهو/ آلات موسیقی
خلاصه جلسه گذشته: بحث در علم فقه درباره حکم استعمال آلات موسیقی بود که آیا استعمال آن مطلقا حرام است یا تنها در حالت خاصی حرام است؟ دیدگاه نخست که شاید دیدگاه مشهور فقها باشد این بود که موسیقی مطلقا حرام است؛ اگر یک لحظه نیز موسیقی گوش کنید، حرام است. برای این مدعا دلایلی بیان شده که روایات زیادی را دراینباره بررسی کردیم.
روایت دوازدهم: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى[1] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[2] عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ[3] وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ[4] عَنْ أَبِيهِ[5] عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ[6] جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ[7] عَنْ حُمْرَانَ[8] قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: «... رَأَيْتَ الْمَلَاهِيَ قَدْ ظَهَرَتْ يُمَرُّ بِهَا لَا يَمْنَعُهَا أَحَدٌ أَحَداً وَ لَا يَجْتَرِئُ أَحَدٌ عَلَى مَنْعِهَا و ... رَأَيْتَ الْمَعَازِفَ ظَاهِرَةً فِي الْحَرَمَيْن ...».[9]
امام صادق علیهالسلام پیشبینی میکند: زمانی میآید که ملاهی در میان مردم آشکار و کسترش مییابد. از کنار آنها رد میشوند اما کسی دیگری را از آن نهی نمیکند و کسی جرأت بر منع آن ندارد. آلات موسیقی را آشکارا در حرمین شریفین (مسجد الحرام و مسجد النّبی) میآورند.
ملاهی دو معنا ممکن است داشته باشد: کارهای لهوی، آلات لهو و موسیقی. با معنای دوم، شاهد مثال بحث ما است.
اشکال اول: سند روایت اشکال دارد؛ هرچند برخی آن را پذیرفتهاند.
اشکال دوم: اگر معنای «ملاهی»، کارهای لهو باشد نه آلات موسیقی، مراد از روایت، گسترش کارهای لهو در میان مردم است.
اشکال سوم: بر اساس روایت، بردن آلات در حرمین، اشکال دارد نه در سایر مکانها.
براساس روایت چیز خوبی نیست که موسقی، عمومی شود و گسترش یابد؛ این عمومیت، مطلوب شارع نیست اما آیا مطلقا حرام است یا تنها درصورتی که مردم را به فساد بکشاند حرام است، جای بحث دارد.
روایت سیزدهم: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: «يُحْشَرُ صَاحِبُ الطُّنْبُورِ[10] يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَسْوَدَ الْوَجْهِ وَ بِيَدِهِ طُنْبُورٌ مِنْ نَارٍ وَ فَوْقَ رَأْسِهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ بِيَدِ كُلِّ مَلَكٍ مِقْمَعَةٌ يَضْرِبُونَ رَأْسَهُ وَ وَجْهَهُ وَ يُحْشَرُ صَاحِبُ الْغِنَاءِ مِنْ قَبْرِهِ أَعْمَى وَ أَخْرَسَ وَ أَبْكَمَ وَ يُحْشَرُ الزَّانِي مِثْلَ ذَلِكَ وَ صَاحِبُ الْمِزْمَارِ مِثْلَ ذَلِكَ وَ صَاحِبُ الدَّفِّ مِثْلَ ذَلِك».[11]
صاحب طنبور کسی است که همیشه مصاحب و همراه با طنبور است نه اینکه آن را خریداری کرده است.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: صاحب طنبور فردای قیامت با روی سیاه محشور میشود درحالیکه در دستش طنبوری از آتش است، هفتادهزار فرشته بالای سر او ایستادهاند که در دست هرکدام گرزی است و بر سر او میکوبند. اهل غناء محشور میشود درحالیکه کور، کر و لال است (توانایی پاسخ ندارد). اهل زنا، اهل مزمار و اهل دف نیز همینگونه محشور میشوند.
اشکال: سند روایت ضعیف است و دلالت آن هم مربوط به کسانی است که مصاحب موسیقی باشند و همیشه موسیقی مینوازند یا گوش میکنند اما شمول آن برای کسانی که چند دقیقه قرین موسیقی باشند، بعید است.
در ابتدای انقلاب درباره موسیقی از مرحوم امام خمینی استفتا شد. ایشان به خود نوشت که مطلق موسیقی حرام است اما برخی از بزرگان مانند شهید بهشتی و اصحاب رسانه با ایشان صحبت کردند و مرحوم امام قانع شد که استفاده از موسیقی در جایی که زمینه گناه نباشد یا مطرب نباشد، اشکال ندارد. مطرب از دیدگاه مرحوم امام خمینی جایی است که اختیار از دست انسان خارج میشود و حرکات انسان مست را مرتکب میشود. سرودی که درباره شهید مطهری خواندند را نیز مرحوم امام، اجازه داد.
مفاد برخی از روایات این است که موسیقی مطلقا حرام است اما برداشت این است که موسیقی اگر منجر به فساد شود، حرام است اما اگر تقویت حکومت و اسلام باشد، اشکالی ندارد.