درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1401/09/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: لهو/حکم تکلیفی لهو/ آلات موسیقی
خلاصه جلسه گذشته: بحث در علم فقه درباره حکم استعمال آلات لهو بود که آیا استعمال آن مطلقا حرام است و شنونده نیز همان حکم استعمال را دارد یا استعمال در برخی موارد حلال است؟ دیدگاه نخست این بود که استعمال آلات لهو، مطلقا حرام است. این دیدگاه مشهور فقها است. روایاتی دراینباره وجود دارد اما این روایات بین مطلق و مقید هستند؛ برخی از روایات، برخی از آلات موسیقی را بیان و از آنان نهی میکنند و برخی از روایات، قیودی را برای حرمت، بیان میکنند. برخی از فقها میان این دو گروه از روایات، جمع کرده و با روایات مقیّد، روایات مطلق را قید میزنند. نیاز است که ما نیز روایات را از جهت سند و دلالت بررسی کنیم.
روایت هشتم: «أنه من أبقى في بيته طنبوراً أو عوداً أو شيئاً من الملاهي من المِعْزَفَة و الشطرنج وأشباهه ـ أربعين يوماً ـ فقد باء بغضب من الله ، فإن مات ـ في أربعين ـ مات فاجراً فاسقاً ، مأواه النار وبئس المصير».[1]
کسی که در خانهاش چهل روز آلات موسیقی، شطرنج [آلت قمار] و مانند آن را نگه دارد، غضب خداوند را همراه خود کرده است. اگر در این چهل روز بمیرد، فاسق فاجری مرده که جایگاهش آتش است که بد مقصدی است.
اشکال اول: روایت بهدلیل مرفوعه بودن، ضعیف است؛ ازطرفی کتاب «فقه الرضا» انتسابش به امام رضا علیهالسلام معلوم نیست.
اشکال دوم: روایت میگوید که اگر چهل روز نگه دارد غضب خداوند را به همراه دارد، این عبارت دلالت ندارد که آلات موسیقی مطلقا حرام است. این قید نشان از آن دارد که منزل فسادی بوده که موسیقی در آن نواخته میشده و مردم رفتوآمد میکردهاند؛ بنابراین روایت شامل کسی که چندساعتی آلت موسیقی را نگهدارد نمیشود. در برخی از روایات از تعبیر «صاحب العود» استفاده شده، کسی که در جایی رفته و چند دقیقه موسیقی شنیده، این تعبیر شاملش نمیشود.
روایت نهم: قال الصادق علیه السلام: «... إِنَّمَا حَرَّمَ اللَّهُ الصِّنَاعَةَ الَّتِي حَرَامٌ هِيَ كُلُّهَا الَّتِي يَجِيءُ مِنْهَا الْفَسَادُ مَحْضاً نَظِيرَ الْبَرَابِطِ وَ الْمَزَامِيرِ وَ الشِّطْرَنْجِ وَ كُلِّ مَلْهُوٍّ بِهِ وَ الصُّلْبَانِ وَ الْأَصْنَامِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ مِنْ صِنَاعَاتِ الْأَشْرِبَةِ الْحَرَامِ وَ مَا يَكُونُ مِنْهُ وَ فِيهِ الْفَسَاد مَحْضاً وَ لَا يَكُونُ فِيهِ وَ لَا مِنْهُ شَيْءٌ مِنْ وُجُوهِ الصَّلَاحِ، فَحَرَامٌ تَعْلِيمُهُ وَ تَعَلُّمُهُ وَ الْعَمَلُ بِهِ وَ أَخْذُ الْأَجْرِ عَلَيْهِ وَ جَمِيعُ التَّقَلُّبِ فِيهِ مِنْ جَمِيعِ وُجُوهِ الْحَرَكَاتِ كُلِّهَا إِلَّا أَنْ تَكُونَ صِنَاعَةً قَدْ تَنْصَرِفُ إِلَى جِهَاتِ الصَّنَائِع ...».[2]
خداوند آن صناعتی را که فساد محض باشد، حرام کرده است.
در این روایت از تعبیر «يَجِيءُ مِنْهَا الْفَسَادُ مَحْضاً» استفاده شده است. مجالس رقص و پایکوبی که ترویج سلاطین جور باشد، باعث ایجاد فساد محض است. مجالسی که رقص و پایکوبی برای شهوترانیهای حرام باشد نیز باعث ایجاد فساد محض است. «يَجِيءُ مِنْهَا الْفَسَادُ» یعنی خود عمل، فساد محض نیست بلکه زمینهساز فساد است. «برابط» خودش فساد محض نیست بلکه زمینه فساد را فراهم میکند.
درباره این قید، دو احتمال وجود دارد: 1- قید توضیحی باشد؛ 2- قید احترازی باشد. اگر قید توضیحی باشد، این آلات موسیقی همیشه مقدمه حرام است؛ اینگونه نیست که گاهی مقدمه فساد نباشد. اگر نماز شب هم بخواند ولی موسیقی گوش کند، بازهم مقدمه فساد میشود.
احتمال دوم این است که اگر موسیقی مقدمه شد، حرام است و اگر مقدمه فساد نشد، حرام نیست. اصل در قیود این است که احترازی باشند؛ ازاینرو دیدگاه مقام معظم رهبری و برخی از فقها این است که اگر موسیقی زمینهساز فساد شود، حرام است. اگر قید را احترازی بدانیم، آلات موسیقی دو گونهاند:
1- «يَجِيءُ مِنْهَا الْفَسَادُ»؛ مجلس فسق و فجوری است که مینوازند و میرقصند یا ترویج ظلم و جور است.
2- باعث فساد نیست؛ مثلا سرودی خوانده میشود و موسیقی نیز در کنار آن نواخته میشود و زمینه فسادی نیست.
شیخ انصاری رحمهالله این روایت را در ابتدای کتاب مکاسب محرمه بیان کرده و آن را قابل اعتماد میداند. اگر این روایت پذیرفته شود، مقیّد روایات مطلق است. در زمان صدور روایات، غالبا در مجالس فسق و فجور، موسیقی مینواختند.
روایت دهم: أَخْبَرَنَا ابْنُ الصَّلْتِ[3] قَالَ: أَخْبَرَنَا ابْنُ عُقْدَةَ[4] قَالَ: أَخْبَرَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ أَبُو الْحَسَنِ الْحُسَيْنِيُّ[5] قِرَاءَةً عَلَيْهِ، قَالَ: حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى[6] ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَلِيٍّ[7] ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُوسَى علیه السلام عَنْ أَبِيهِ علیه السلام عَنْ جَدِّهِ علیه السلام عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام عَنْ عَلِيٍّ علیه السلام قَالَ: «كُلُ مَا أَلْهَى عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ، فَهُوَ مِنَ الْمَيْسِر».[8]
هر چیز که از یاد خداوند بازدارد، میسر است. قرآن نیز که میسر را حرام دانسته است: ﴿يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾.[9]
در این روایت چند روای مهمل وجود دارد که باعث ضعف سند آن میشود اما دلالت آن عام است.
روایت یازدهم: قال النبيّ صلی الله علیه و آله: «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ لِكُلِ مُذْنِبٍ إِلَّا لِصَاحِبِ عَرْطَبَةٍ أَوْ كُوبَة».[10]
خداوند هر کسی را میبخشد مگر کسی که صاحب آلات موسیقی باشد.
گفته شده: صاحب آلت موسیقی کسی است که شغلش نواختن موسیقی است. صاحب کسی است که همیشه همراه چیزی است.
اشکال اول: سند روایت ضعیف است.
اشکال دوم: روایت فقط شامل کسی است که همیشه موسیقی مینوازد نه کسی که در اختیارش نیست و فقط برخی مواقع با آن برخورد میکند.
اشکال سوم: آیا گناه موسیقی آنقدر زیاد است که خداوند مثلا گناه زنا، لواط، ظلم و ... را میبخشد اما آن را نمیبخشد؟ پذیرش این امر که موسیقی اکبر کبایر باشد، بعید است.
از مجموع روایات بیانشده به دست نمیآید که مطلق استعمال آلات موسیقی حرام است.