< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1401/08/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کهانت/ عرّاف/

 

نکته‌ها:

نکته اول: عرّاف:

لفظ دیگری در روایات بیان شده که درباره آن اختلاف وجود دارد. همان‌گونه که روایاتی داشتیم که مراجعه‌کننده به کاهن اگر او را تصدیق کند از دین پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بری است[1] روایاتی با همین سیاق درباره «عرّاف» وجود دارد.[2]

تعریف عرّاف

عرّاف به معنای قیافه‌شناس است؛ یعنی کسی که قیافه‌ها را می‌بیند و مصادیقی را بر اساس آن بیان می‌کند. برای شناخت معنای واژه عرّاف که در روایات آمده، نخست باید به کتب لغت مراجعه شود. پس‌از آن باید معنای عرّاف را در اصطلاح علما که برگرفته از آیات و روایات است، ملاحظه کرد.

معانی لغوی

علمای لغت درباره معنای عرّاف اختلاف دارند.

معنای اول: «مَن كَانَ يَزْعمُ أَنَّهُ يَعْرِف الْأُمُورَ بمُقَدِّمات أسْباب يَسْتَدلُّ بِهَا عَلَى مَواقِعها مِنْ كَلَامِ مَن يَسأله أَوْ فِعْلِه أَوْ حَالِهِ، وَهَذَا يَخُصُّونه بِاسْمِ العَرَاف، كَالَّذِي يَدَّعِي مَعْرِفَةَ الشَّيْءِ المَسْروق، وَمَكَانِ الضَّالَّة وَنَحْوِهِمَا».[3]

هر کس که ادعا کند چیزهایی را از مقدمات دلایلی می‌داند این فهم از راه پرسش از او، کارهایی که فرد می‌کند یا از روحیات اوست. مانند کسی که ادعا می‌کند می‌تواند بفهمد که مال دزدی یا گمشده کجاست.

برخی افراد آموزش‌دیده در اداره آگاهی، می‌توانند با چند پرسش و توجه به حالات فرد، تشخیص دهند که این شخص دزد است یا نه.

در این تعریف، ارتباط با غیب بیان نشده است.

معنای دوم: «العرّاف كالكاهن إلّا أنّ‌ العرّاف يختصّ بمن يخبر بالأحوال المستقبلة و الكاهن بمن يخبر بالأحوال الماضية».[4]

عرّاف مانند کاهن است با این تفاوت که عرّاف از آینده و کاهن از گذشته خبر می‌دهد.

معنای اصطلاحی

«كذلك يحرم إتيان العرّاف و هم أحد أقسام الكهنة».[5] عراف یکی از افراد کاهن است.

حکم کاهن

تاکنون دو گونه تعریف عراف بیان شد: به‌وسیله پرسش و مشاهده افعال و رفتار شخص، برخی از چیزها را متوجه می‌شود؛ یکی از افراد کاهن است. به نظر ما اگر از قسم اول باشد که هیچ ادعای ارتباط با غیبی ندارد، حرام نیست اما اگر مانند کاهن است و ادعای ارتباط با غیب دارد، حرام است.

اگر عراف ادعای ارتباط با غیب ندارد اما سخن او دخالت در دین دارد، نباید او را تصدیق کرد و به سخن او ترتیب‌اثر داد. «مَنْ أَتَاهُ وَ صَدَّقَهُ فَقَدْ بَرِئَ مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ».[6]

برخی از فقها گفته‌اند: «إنّ الظاهر أنّ العرّاف من كان يعتمد على غير القواعد التجريبيّة و السنن الطبيعيّة العلميّة».[7] عرّاف کسی است که تکیه بر علوم غیرتجربی و علمی می‌کند.

آنچه در روایات از آن نهی شده، کسی است که ارتباط با غیب دارد. کسی هم که از روی علم و تجربه، سخنانی را می‌گوید، نمی‌تواند حکم شرعی کند، مثلا بگوید که این کودک فرزند این شخص نیست؛ زیرا نسب باید با دلایل شرعی اثبات یا نفی شود. اگر جنبه شرعی ندارد اما باعث فتنه می‌شود نیز کار حرامی است اما حرمتش به‌عنوان عراف نیست بلکه به‌عنوان ایجاد فتنه حرام است.

دلیل حرمت عمل عراف

قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَيْهِ الْقُمِّيُّ الْفَقِيهُ نَزِيلُ الرَّيِّ مُصَنِّفُ هَذَا الْكِتَابِ رُوِيَ عَنْ شُعَيْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیه‌ السلام) عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب(علیه‌ السلام) قَال‌: «... نَهَى ( صلی الله علیه و آله) عَنْ إِتْيَانِ الْعَرَّافِ‌ وَ قَالَ: «مَنْ‌ أَتَاهُ‌ وَ صَدَّقَهُ‌، فَقَدْ بَرِئ‌ مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ ( صلی الله علیه و آله) ...».

پیامبر (صلی الله‌علیه‌وآله) از مراجعه به عرّاف نهی کرد و فرمود: کسی که به عراف مراجعه کند و او را تصدیق کند از آنچه خداوند بر پیامبرش نازل کرده، بری شده است.

 


[4] مفردات ألفاظ القرآن، ص562.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo