درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1401/07/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کهانت/ مفهومشناسی/
کهانت
مرحوم شیخ انصاری، درباره چیزهایی بحث میکرد که تکسّب به آنها حرام است زیرا خودش حرام است. وقتی ذات چیزی حرام شد، تکسّب به آن نیز حرام میشود. حرام بودن خودش، حرام تکلیفی است و حرمت تکسّب با آن، حرمت وضعی است. یکی از مصادیق این موضوع، کهانت است. در روایات، مسأله کهانت وارد شده است «الکاهن کالکافر». باید بحث شود که کهانت چیست؟ مصادیق آن کدام است؟ شروط و قیود آن چیست؟
برای تقریب به ذهن، برخی افراد بهعنوان پیشگویی، چیزهایی درباره احوال افراد میگویند. این عمل ممکن است بهوسیله ارتباط با جن یا شیاطین باشد یا با زیرکی که دارند، چیزهایی را احوال شخص به دست میآورند و به خود او تحویل میدهند. مجتهدی که میخواهد حکم به حرمت عمل کهانت کند، باید دلایلی داشته باشد.
مفهومشناسی
اگر واژهای در آیات یا روایات، وارد شده و میخواهیم حکم آن را به دست آوریم، مسیر اجتهادی این است که ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی آن را به دست آوریم که در این بحث «کاهن» و «کهانت» است؛ پس باید به کتب متعدد لغت مراجعه شود. اگر معانی بیانشده یکی باشد، مشکل زیادی وجود ندارد اما اگر معانی متفاوتی بیان شود، قدرمتیقّنی وجود دارد که باید آن را اخذ کنید. اگر چند کتاب لغت، قیدی را بیان کرده و همه در آن قید مشترک هستند اما در قیودی اختلاف دارند، آن قیدی را که همه بیان کردهاند، قدرمتیقّن است. قیودی که اختلافی است، موارد مشکوک است؛ در این موارد، نیاز به اجتهاد است که آیا لازم است یا نه؟
تعریف لغوی
آیا «کِهانت» با کسره صحیح است یا «کَهانت» با فتحه؟ در کتب لغت، هر دو بیان شده است اما برخی بزرگان توضیح دادهاند که با فتحه، مصدر است و با کسره، اسم مصدر است. مصدر آن است که در لغت فارسی آخر آن، «دن» یا «تن» دارد و عملی است که انجام شود اما اسم مصدر میتواند نام حرفه یا صنعتی باشد؛ بنابراین شخص، آن عمل را میتواند انجام دهد اما انجام دادن آن بحث جدایی است. ممکن است انسان چیزی را بداند اما آن را انجام ندهد.
اگر گفته شود «کِهانت» حرام است، در این صورت، انجام این عمل حرام است. گاهی ممکن است گفته شود، یادگیری آن هم حرام است در این صورت «کَهانت» حرام است.
برخی گفتهاند: «الكاهن الذي يتعاطى الخبر عن الكائنات في مستقبل الزمان»[1] کاهن کسی است که ادعا میکند از آینده خبر میدهد. بر اساس این تعریف اگر کسی از گذشته یا حال افراد خبر دهد، آیا به او کاهن و به عمل او کهانت گفته میشود؟ برخی از بزرگان قید مستقبل را ندارند و خبر از غیب را برای صدق عنوان، کافی میدانند.
مصباح المنیر میگوید: «كهن يكهن- من باب قتل- كهانةً- بالفتح- فَهُوَ كَاهِنٌ و الْجَمْعُ كَهَنَةٌ و كُهَّانٌ؛ مِثْلُ كَافِرٍ و كَفَرَةٍ و كُفَّارٍ و تَكَهَّنَ مِثْلُهُ، فَإِذَا صَارَتِ الكَهَانَةُ لَهُ طَبِيعَةً و غَرِيزَةً، قِيلَ: كَهُنَ- بالضمّ- و الكهانة- بالكسر- الصناعة».[2] کهانت در جایی است که عمل کهانت، طبیعت و غریزه شخص شده باشد؛ بنابراین کسی که یک بار از آینده خبر بدهد را کاهن نمینامند بلکه کاهن کسی است که پیشگویی را پیشه خود کرده باشد.
گاهی برای برخی ملکه است؛ مثل کسی که ملکه اجتهاد را دارد اما اکنون بالفعل، اجتهاد نمیکند اما گاهی عمل خاصی، پیشه و شغل کسی است و با آن کسب درآمد میکند که شیخ انصاری از همین زاویه بحث میکند. اگر ملکه کهانت حرام باشد، تعلیم و تعلّم آن هم حرام است اما اگر گفته شود که اجرای آن در جامعه حرام است، ممکن است گفته شود که برخی از مسائل درباره آن حرام نباشد.
قیود کهانت:
قید اول: خبر دادن از غیب؛ خواه از گذشته، حال یا آینده باشد.[3]
قید دوم: برخی قید دیگر را «صنعت بودن» بیان کردهاند.[4]
قید سوم: برخی از کاهنها حکم قطعی میکنند؛ میگویند که صددرصد فلان اتفاق میافتد. برخی نیز حکم را با ظن و گمان بیان میکنند؛ مثلا شصتدرصد این اتفاق میافتد. آیا عمل هر دو گروه حرام است؟ این مسأله قابل بحث است. از عبارت «القضاء بالغيب» استفاده میشود که اگر حکم قطعی بود، حرام است.