درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1401/02/31
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: پیشگیری از جرم/ وجوب دفع منکر/ ملاک اهم
خلاصه جلسه قبل: صحبت در علم فقه درباره قاعده اهم و مهم در بحث پیشگیری از جرم بود. معیارها و ملاکهایی برای تعیین اهم و مهم بیان شد.
معیار چهارم
نیازهای انسان به چند دسته، درجه یک، درجه دو و درجه سه تقسیم میشود. نیاز انسان به آب و غذا، نیاز ضروری درجه یک است. مسکن نیاز ضروری درجه دو است؛ هر انسانی باید خانهای داشته باشد اما نیازی نیست که حتما این خانه شخصی باشد بلکه میتواند در خانه استیجاری هم زندگی کند. نیاز درجه سه هم چیزهایی است که برای ما رفاه است؛ مثل خودرو حداقلّی. بر این اساس مصالح و مفاسد نیز به درجه یک، دو و سه تقسیم میشود.
حکومت اگر بتواند باید همه نیازها را برای مردم تأمین کند اما اگر به هر دلیلی فقط میتواند یک نیاز را برآورده کند، نیاز درجه یک مقدم بر سایر نیازها است. تا زمانی که نیاز درجه یک را تأمین نکرده نمیتواند نیاز درجه دو یا سه را تأمین کند. هر شخص هم برای تأمین نیازهای خانواده خود همین اولویتها را قرار میدهد.
برای دوری از مفاسد هم باید این درجهبندی را قرار داد. کشته شدن مردم، مفسده درجه یک است که باید زودتر از سایر مفاسد جلوی آن گرفته شود تا جامعه امنیت داشته باشد. مفسده درجه دو، مشکلات و مفاسد اقتصادی مانند رشوه، فقر و ... است. فقر باعث فساد در جامعه میشود. مفسده درجه سوم، فحشا و منکرات است. باید با همه این مفاسد مبارزه کرد و ماده فساد را هم باید از بین برد.
معیار پنجم
تقدم مصلحت بلندمدت بر مصلحت کوتاهمدت. مثلا برای تأمین نیازهای مردم، استخراج نفت و معادن لازم است اما نفت و معادن تا چندین سال آینده تمام میشود؛ بنابراین برنامهریزی بهگونه میشود که برای تأمین برخی از نیازها این استخراج بهصورت محدود صورت گیرد تا برای آیندگان نیز باقی باشد. مصلحت کوتاهمدت، استخراج زیاد میخواهد اما برای مصلحت بلندمدت باید مراعات کرد و استفاده محدود از منابع داشت.
مرجع تقلید میتواند برای رفع نیاز طلبهها هرچه وجوهات دارد را در همان ماه بین طلبهها تقسیم کند و ماه بعد اگر چیزی بود به آنها بدهد اما تفکر دیگر آن است که برای رفع برخی از نیازها مقداری شهریه بدهد و مقداری را برای ماههای آینده ذخیره کنند تا با مشکل مواجه نشوند؛ زیرا ممکن است وجوهات آورده نشود.
در هر مقامی که هستید چه بهعنوان پدر خانواده یا رئیس فلان ارگان یا سازمان، باید به تقدّم مصلحتهای بلندمدت نسبت به مصلحتهای کوتاهمدت توجه داشته باشید.
قاعده اهم و مهم، قاعدهای عقلی است اما بحث «توکل» موضوعی اخلاقی است. برخی ایثارگر هستند و فرش خانه یا حتی عبای دوش خود را هم ممکن است به فقیر بدهد. اگر در تزاحم اهم و مهم وظیفه شرعی وجود داشته باشد، نمیتوان آن را با موضوع اخلاقی انجام داد؛ همانگونه که هر شخصی در زندگی عادی خود هم برای آینده خود، اندوختهای دارد. من در زندگی شخصی خودم بیشتر بر اساس توکل رفتار میکنم و نتیجه خوب آن را هم دیدهام اما کسی که مثلا حوزه علمیه را اداره میکند باید بهگونه دیگری رفتار کند. هرچه در راه خدا ایثار کنید، خداوند بیشتر آن را به شما میدهد.