درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1401/02/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: پیشگیری از جرم/ وجوب دفع منکر/ قاعده اهم و مهم
خلاصه جلسه قبل: صحبت در علم فقه درباره استدلال برای پیشگری از جرم بهوسیله قاعده اهم و مهم بود که یکی از قواعدی است که مورد تأیید آیات قرآن، روایات، بنای عقلا و اجماع است. عقلای عالم برایشان پذیرفته شده است که اگر دو مصلحت باهم تزاحم کردند، باید مصلحت اهم را انجام دهند و مصلحت مهم را ترک کنند یا اگر دو مفسده باهم تزاحم کردند، افسد را ترک میکنند و آنکه مفسده کمتری دارد را انجام میدهند.
آیتالله مکارم (سلّمهالله) هم معتقد است که بر این قاعده اجماع داریم و همه پذیرفتهاند؛ مثلا در تمام جهان، برای رفع مفسد بزرگتر بیماری، بدن خود را به مفسده کمترِ تیغ جراحی میسپارند؛ تمامی جراحیهایی که عقلای عالم روزانه انجام میدهند بر اساس قانون اهم و مهم است که در مواردی از آن به قانون «دفع افسد به فاسد» هم تعبیر میکنند.
مؤیدات قاعده در دیدگاه فقها:
مؤید اول: غیبت حرام است و در روایات داریم که «الْغِيبَةُ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا»[1] اما همین گناه کبیره درباره کسی که بدعت در دین میگذارد، جایز است.[2]
مؤید دوم: در بحث امر به معروف و نهی از منکر گفتهاند در صورتی واجب است که به انسان ضرری نرسد وگرنه واجب نیست اما فقهایی مانند مرحوم امام خمینی گفتهاند اگر امر به معروف و نهی از منکر در امر مهمی باشد، هرچند که ضرر داشته باشد هم واجب است.
«لو كان المعروف و المنكر من الامور التي يهتمّ بها الشارع الأقدس، كحفظ نفوس قبيلة من المسلمين، وهتك نواميسهم، أو محو آثار الإسلام ومحو حجّته؛ بما يوجب ضلالة المسلمين، أو إمحاء بعض شعائر الإسلام، كبيت اللَّه الحرام بحيث يُمحى آثاره ومحلّه، وأمثال ذلك، لا بدّ من ملاحظة الأهمّية».[3]
مؤید سوم: در ولایت جائر و ظالم، شخصی مانند «علی بن یقطین» با اذن امام معصوم (علیهالسلام) منسبی را میپذیرد تا بتواند مشکلات مسلمانان را برطرف کند.
شیخ انصاری (رحمهالله) میگوید: «ثم إنّه يسوّغ الولاية المذكورة أمران: أحدهما القيام بمصالح العباد، بلا خلاف، على الظاهر المصرّح به في المحكي عن بعض».[4] این امر اختلافی هم نیست. شیخ انصاری در ادامه به این آیه استناد میکند: ﴿اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ﴾.[5] حضرت یوسف هم در حکومت سلطان جائر، شغلی را پذیرفت و درخواست کرد که خزائن آن سرزمین در اختیارش قرار گیرد.
مؤید چهارم: یادگیری سحر حرام است اما اگر نیاز است کسی برای مبارزه با سحر ساحرها و کمک به مردم، سحر بیاموزد، جایز است.
شیخ انصاری (رحمهالله) میگوید: «بقي الكلام في جواز دفع ضرر السحر بالسحر. و يمكن أن يستدلّ له مضافاً إلى الأصل بعد دعوى انصراف الأدلّة إلى غير ما قصد به غرض راجح شرعاً بالأخبار».[6]
در این بحث، همیشه تزاحم دو مفسده یا تزاحم دو مصلحت نیست بلکه ممکن است همراهی مصلحت با مفسده باشد؛ مثلا اگر مصلحت را انجام دهد، مفسده هم به سراغ انسان میآید اما اگر بخواهد مفسده را مرتکب نشود، مصلحت از دست میرود؛ در این صورت برخی گفتهاند که دفع مفسده اولی از جلب منفعت است؛ مثل دریافت ربا که منفعت دارد اما مفسده هم دارد.
توجیه وسیله
منافقین بر این باور هستند که هدف، وسیله را توجیه میکند؛ برای رسیدن به هدف خود، میتوان از هر وسیلهای استفاده کرد. آیا قاعده اهم و مهم هم همین باور است؟ معاویه و سایر منافقین برای رسیدن به هدف خود از وسیلهای چه حلال و چه حرام، استفاده میکردند.
اشکالات
در این باور «هر وسیلهای برای هر هدفی» دو کلّیت وجود دارد که پذیرفته نیست:
هدف باید مقدس باشد. هدفی باید باشد که خدایی است و مورد توجه خداوند است. برای رسیدن به اهداف مادی و شهوانی نباید از هر وسیلهای استفاده کرد. قاعده اهم و مهم، هدف مقدس را ملاک قرار میدهد اما باور منافقین، توجهی به نوع هدف ندارد. منافق میخواهد با دروغ و نردبان گناه به مقامی مادی و دنیوی برسد و توجیه میکند که بعد از رسیدن به این هدف، به دیگران هم کمک میکند. جایگاهی که او میخواهد به دست بیاورد چون لایق آن نیست، مقدس نیست.
برای رسیدن به هدف مقدس باید تا جایی که امکان دارد از وسایلی استفاده کرد که حلال باشد مگر اینکه مجبور باشد که مثلا با رعایت قانون اهم و مهم با غیبت کردن از بدعتگذار به هدف مقدس دست یابد.
اکثر کشورهای دنیا در عصر حاضر برای دستیابی به منافع ملی خود، از هر راهی استفاده میکنند، هرچند ظلم به دیگران باشد اما ما رسیدن به منافع ملی را فقط در دایره حلال، جایز میدانیم.