< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1401/02/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: پیشگیری از جرم/ وجوب دفع منکر/ شرایط حسم ماده فساد

خلاصه جلسه قبل: صحبت در علم فقه درباره ادله وجوب پیشگیری از جرم و از بین بردن ماده فساد بود. در این بحث از تعبیراتی مانند لزوم «حسم» و «قلع» ماده فساد استفاده کردیم. باید آن‌چه شارع مقدس حرام دانسته در جامعه وجود نداشته باشد. برای اثبات آن به دلایلی از آیات و روایات مختلف تمسک کردیم.

یکی از ادله‌ای که مقداری از آن بحث کردیم این بود که مقدمه موصله به حرام، حرام است. هر حرامی مقدماتی دارد. مقدمات نیز دو قسم هستند: مقدمات غیرموصله مقدمات موصله.

مقدمات غیرموصله آن مقدماتی است که برای رسیدن به ذی‌المقدمه، اراده و اختیار فاصله است؛ یعنی ممکن است این مقدمه انجام شود اما ذی‌المقدمه انجام نشود. درخت انگور را می‌کارند تا وقتی بزرگ شد از میوه آن شراب درست کنند. کاشتن درخت انگور مقدمه ساخت شراب است اما مقدمه موصله نیست؛ زیرا ممکن است پشیمان شوند. به عبارت دیگر، ملازمه‌ای نیست که حتما این مقدمه، منتهی به ذی‌المقدمه می‌شود.

گاهی مقدمه به‌گونه‌ای است که با تحقق مقدمه، ذی‌المقدمه هم محقق می‌شود. این تلازم نیز گاهی تلازم عقلی و گاهی تلازم عرفی است. به این گونه از مقدمات، مقدمات موصله گفته می‌شود.

برخی از فقها، مقدمه موصله را حرام می دانند اما مقدمه غیرموصله را حرام نمی‌دانند. حال آیا این حرمت عقلی است یا هم حرمت عقلی و هم حرمت شرعی، مباحثش در اصول وجود دارد. چیزی که ما قصد داریم از آن استفاده کنیم این است که در حسم ماده فساد اگر مقدمه‌ای موصله بود، اطمینان داریم که این مقدمه منتهی به حرام خواهد شد، مثلا می‌دانیم که این خانه قرار است برای انجام زنا، شرب خمر یا قمار استفاده شود، در این صورت که هنوز حرامی محقق نشده آیا می‌توانید با آن مبارزه کنید یا باید حرامی در خارج محقق شود تا با آن مبارزه کنید؟

باید به این نکته توجه نمود که فساد دو قسم است: فاسد؛ مفسد. فاسد آن است که این شخص، انسان بدی است و خودش در این خانه گناه می‌کند اما به کسی کاری ندارد اما اگر می‌خواهد که در جامعه افساد کند، مثلا می‌خواهد جوان‌ها را به این منزل بیاورد و به فساد منتهی شود، این شخص هم فاسد و هم مفسد است.

در جایی ما حکم به قلع ماده فساد می‌کنیم که دو خصوصیت وجود داشته باشد:

مقدمه موصله باشد؛ پس اگر احتمال می‌دادیم که خانه فساد است، تکلیف حسم ماده فساد، منجّز نیست. مقدمه باید ملازمه عقلی یا عرفی با تحقق حرام داشته باشد. مگر این‌که محتمل، اهمیت زیادی دارد؛ مثلا احتمال می‌دهیم که می‌خواهد کسی را بکشد، در این صورت کاری می‌کنیم که به یقین برسیم و جلو کشته شدن را بگیریم. یا احتمال می‌دهیم که قصد مبارزه با توحید یا معاد را دارد که در این صورت باید جلوی او گرفته شود.

باید افساد را از بین برد؛ فسادی که قرار است جامعه را به فساد بکشاند. گاهی حرامی در خارج محقق می‌شود که باید با آن مبارزه کنیم که به آن «رفع المنکر» گفته می‌شود اما بحث ما در جای است که هنوز منکری در خارج محقق نشده و فقط زمینه آن فراهم شده است.

شخصی است که افکار منحرفی دارد و افکار خود را در جامعه نشر می‌دهد تا باعث ضلالت مردم شود. وظیفه حاکمان چیست؟ حاکمان باید کاری کنند که نتواند تفکرات منحرف خود را ترویج کند. اگر نتوانید جلوی نشر افکارش را بگیرید باید به شبهات او پاسخ دهید. گاهی مانند حضرت ابراهیم، بت را می‌شکنید که حسم ماده فساد است اما گاهی برخورد این‌گونه امکان ندارد و مفاسدی را در پی دارد، بنابراین کاری می‌کنید که این مقدمه از موصله بودن خارج شود. بنابراین در حسم ماده فساد باید طرق عقلایی را پیش‌بینی کنید و آن‌ طرق را به وجود بیاورید.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo