< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1400/12/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: پیشگیری از جرم/ وجوب دفع منکر/ دلیل عقل بر حسم ماده فساد

خلاصه جلسه قبل: صحبت در علم فقه درباره حسم ماده فساد بود. به آیات و روایات استدلال شد.

دلیل سوم: حکم عقل

اگر به عقل هر انسانی مراجعه شود، قابل درک است که ماده فساد باید ریشه‌کن شود؛ عقل هر انسانی تشخیص می‌دهد که ماده فساد باید از بین برود. شیخ انصاری در مباحث مختلف به دلیل عقل و حسم ماده فساد اشاره دارد ازجمله در بحث «هیاکل العبادة» که می‌گوید بت‌ها و صلیب‌ها را باید نابود کرد استناد می‌کند که عقل به لزوم حسم ماده فساد حکم می‌کند؛ «يدلّ عليه مضافاً إلى حكم العقل بوجوب قطع مادة الفساد».[1] در بحث حرمت حفظ کتب ظلال نیز شیخ انصاری استناد می‌کند که عقل به قطع ماده فساد حکم می‌کند.

محدوده حکم عقل به قطع ماده فساد

آیا عقل بر مطلق حسم ماده فساد حکم می‌کند یا فقط در مواردی واجب است که ماده فساد از بین برود.

اشکالات بر اطلاق:

اشکال اول: محقق ایروانی (رحمه‌الله) می‌گوید: کشتن کافر واجب نیست مگر این‌که محارب باشد؛ درحالی‌که کافر یکی از ماده‌های فساد است؛ پس نمی‌توان گفت که ماده فساد مطلقا باید نابود شود.

اشکال دوم: محقق ایروانی (رحمه‌الله) در مثال دیگر می‌گوید: اگر مال مردم در حال تلف شدن باشد آیا بر ما واجب است که جلوی تلف آن را بگیریم؟ هرکسی وظیفه دارد که اموال خودش را حفظ کند اما وظیفه نداریم که جلوی فساد اموال دیگران را بگیریم. در موارد خاصی قطع ماده فساد را قبول داریم اما در همه‌جا این‌گونه نیست.[2]

پاسخ: اشکال ایشان وارد نیست؛ زیرا مراد از ماده فساد کسی یا چیزی است که در جامعه ایجاد فساد می‌کند نه کسی که فاسد است. مبارزه با فاسد قطع ماده فساد نیست؛ زیرا افرادی فساد دارند اما مفسد نیستند. باید میان فاسد و مفسد تفاوت بگذاریم؛ مثلا کسی ممکن است در خانه خود شراب‌خوار باشد اما به دیگران کاری ندارد و فسادی در جامعه ایجاد نمی‌کند یا فردی کافر و منکر خدا است اما کاری به کسی ندارد. مفسد کسی است که دیگران را هم به فساد می‌کشاند. کتب ظلال هم اگر باعث انحراف مردم شود، باید نابود شود.

اشکال سوم: محقق خویی می‌گوید: اگر دلیل قطع و حسم ماده فساد، حکم عقل باشد، از باب قبح ظلم و حسن عدل است؛ پس ماده فساد چون ظلم است باید نابود شود ولی عمومیت ندارد که هر ماده فسادی باید نابود شود. «والا لوجب على الله وعلى الانبياء والاوصياء الممانعة عن الظلم تكوينا، مع أنه تعالى هو الذي أقدر الانسان على فعل الخير والشر، وهداه السبيل اما شاكرا واما كفورا».[3]

اگر باید با تمام مصادیق ظلم مبارزه کرد و فساد باید از ریشه قطع شود خداوند متعال نباید خودش ظلم را خلق می‌کرد. در این دنیا باید این چیزها باشد و این‌گونه نیست که باید با هرظلمی مبارزه کرد بلکه باید با ظلم‌های بزرگ مبارزه کرد. خداوند راه حق و باطل را به انسان‌ها نشان داده است برخی به دنبال حق می‌روند و برخی به دنبال باطل.

پاسخ: ما نگفتیم هرفاسدی باید از بین برود بلکه مفسد باید از بین برود. خداوند هم فساد را ایجاد کرده تا اختیار مردم محفوظ باشد. اگر هیچ ظلمی نباشد و تکوینا جلوی ظلم و فساد گرفته شود، اختیار معنایی ندارد. دنیا دار امتحان و اختیار است، کسی به تکامل معنوی می‌رسد که بتواد فاسد شود اما فاسد نشود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo