درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1400/11/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: پیشگیری از جرم/ اعانه بر اثم/ حسم ماده فساد
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در علم فقه درباره حسم ماده فساد بود. یکی از ادلهای که در پیشگیری از جرم مورد توجه است، مسأله حسم ماده فساد است. آیا از آیات و روایات برداشت میکنیم که باید ریشه فساد از بین برود. در مبحث گذشته، آیات و روایاتی را در این باره بیان کردیم. بحث امروز ما هم درباره چند روایت دیگر است.
مؤید پنجم: «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى[1] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[2] عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ[3] عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ[4] قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ رَجُلًا مِنْ بَنِي عَمِّي وَ هُوَ رَجُلٌ مِنْ صُلَحَاءِ مَوَالِيكَ أَمَرَنِي أَنْ أَسْأَلَكَ عَنِ النَّبِيذِ فَأَصِفَهُ لَكَ فَقَالَ ع لَهُ أَنَا أَصِفُهُ لَكَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كُلُّ مُسْكِرٍ حَرَامٌ فَمَا أَسْكَرَ كَثِيرُهُ فَقَلِيلُهُ حَرَامٌ قَالَ قُلْتُ فَقَلِيلُ الْحَرَامِ يُحِلُّهُ كَثِيرُ الْمَاءِ فَرَدَّ عَلَيْهِ بِكَفِّهِ مَرَّتَيْنِ لَا لَا».[5]
راوی از امام صادق (علیهالسلام) درباره حکم نبیذ (شراب خرما یا کشمش) پرسید. امام صادق (علیهالسلام) از رسول خدا نقل فرمود: هر مسکری حرام است. هرچیزی که زیاد آن مسکر است، کم آن نیز حرام است. راوی پرسید: اگر کمی از آن را در آب بریزیم و حل شود آیا حلال میشود؟ حضرت فرمود: نه! نه!
علما علت حرمت قلیل خمر در آب که مسکر نیست را بررسی کردهاند. کتاب مسالک میگوید: «حسما لمادة الفساد».[6] علت این است که ریشه فساد را از بین ببرند. یک قطره خمر اسکار نمیآورد، اما اگر این ماده در میان مردم باشد، کمکم آن را زیاد میکنند و زمینه را برای فساد ایجاد میشود. شهید ثانی مثال میزند به حرمت خلوت با اجنبیه. در خانهای که هیچکس جز زن اجنبی نیست، نماز هم در آنجا باطل است حتی اگر شخصی است که به زنها توجهی ندارد اما شارع برای اینکه زمینه فساد ایجاد نشود، نهی از این خلوت میکند.
صاحب ریاض (رحمهالله) میگوید: «ولا خلاف في أن المعتبر في التحريم إسكار كثيره فيحرم قليله ولو كان مستهلكا، كما في الأخبار، حسما لمادة الفساد، وللنصوص المستفيضة، بل المتواترة».[7]
مؤید ششم: روایتی است که مرحوم شیخ در بحث مستثنیات غیبت بیان کرده است: «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى[8] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ[9] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ[10] عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ[11] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: إِذَا رَأَيْتُمْ أَهْلَ الرَّيْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بَعْدِي فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَكْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَ الْقَوْلَ فِيهِمْ وَ الْوَقِيعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ كَيْلَا يَطْمَعُوا فِي الْفَسَادِ فِي الْإِسْلَامِ وَ يَحْذَرَهُمُ النَّاسُ وَ لَا يَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ يَكْتُبِ اللَّهُ لَكُمْ بِذَلِكَ الْحَسَنَاتِ وَ يَرْفَعْ لَكُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِي الْآخِرَةِ».[12]
روایاتی را که امام صادق (علیهالسلام) از پیامبر نقل میکند، مقبول اهل سنت هم هست؛ اهل سنت امام بودن امام صادق را قبول ندارند اما صادق بودنش را قبول دارند؛ ازاینرو گاهی در استدلال علیه اهل سنت در احکام به روایات امام صادق (علیهالسلام) استناد میکنیم.
رایت میگوید: اگر کسانی را دیدید که در دین بدعت میگذارد، از آنها تبری بجویید، سب کنید و نقایشان را بیان کنید. با آنها مباحثه کنید و آنها را مغلوب خود کنید. نگذارید در جامعه نفوذ کنند تا نتوانند در اسلام فساد ایجاد کنند، مردم از آنها دوری کنند و از بدعتهای آنها چیزی فرانگیرند. اگر در مقابل بدعت بایستید خداوند برای شما حسنات مینویسد و مقامات شما در آخرت تکامل مییابد.
شیخ انصاری در کتاب مکاسب، علت را حسم ماده فساد میداند. با اینکه غیبت اشد از زنا است اما برای بدعتگذار اجازه داده شده که غیبت او شود و نقایصش گفته شود؛ زیرا این شخص در جامعه فساد میکند و باید جلوی فساد را گرفت: «و منها: قصد حسم مادّة فساد المغتاب عن الناس، كالمبتدع الذي يُخاف من إضلاله الناسَ».[13]
محقق خویی (رحمهالله) میگوید: «الرابع: قصد حسم مادة الفساد عن الناس كاغتياب المبدع في الدين الذي يخاف إضلاله للناس، وقوده إياهم إلى الطريقة الباطلة».[14]
مؤید هفتم: «ابن أبي عمير[15] عن علي الصيرفي[16] عن المفضل بن عمر الجعفي[17] قال: كنت عند أبي عبد الله عليهالسلام فألقي بين يديه دراهم فألقى إلي درهما منها فقال أيش هذا؟ فقلت ستوق قال وما الستوق؟ فقلت: طبقتين فضة وطبقة نحاس وطبقة من فضة فقال : اكسر هذا فإنه لا يحل بيع هذا ولا إنفاقه».[18] در نزد امام صادق (علیهالسلام) درهمهایی بود، ایشان یکی از آنها را برداشت و به طرف من انداخت و فرمود: این چیست؟ گفتم: ستوق است. حضرت فرمود: ستوق چیست؟ گفتم: دو لایه نقره، یک لایه برنج و یک لایه نقره است. حضرت فرمود: این را بشکن. بیع با این پول و انفاق آن حلال نیست.
این پول مقداری نقره دارد و ارزش دارد اما اگر به دست مردم بیفتد ماده فساد است. پول تقلبی باید نابود شود تا دستبهدست نشود.
مؤید هشتم: «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ سِجَادَةَ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام فَإِذَا دَنَانِيرُ مَصْبُوبَةٌ بَيْنَ يَدَيْهِ فَنَظَرَ إِلَى دِينَارٍ فَأَخَذَهُ بِيَدِهِ ثُمَّ قَطَعَهُ بِنِصْفَيْنِ ثُمَّ قَالَ لِي أَلْقِهِ فِي الْبَالُوعَةِ حَتَّى لَا يُبَاعَ شَيْءٌ فِيهِ غِشٌّ».[19] دینارهایی نزد امام کاظم (علیهالسلام) بود. ایشان دیناری را برداشت و آن را نصف کرد و سپس به من فرمود: این را در چاه فاضلاب بیانداز. چیزی که در آن غش وجود دارد نباید با آن معامله شود.
پول تقلبی نباید به دست مردم بیفتد و فساد ادامه یابد؛ پس باید ریشه فساد نابود شود.
شیخ انصاری (رحمهالله)در این باره میگوید: «و منها: الدراهم الخارجة المعمولة لأجل غشّ الناس إذا لم يفرض على هيئتها الخاصّة منفعة محلّلة معتدّ بها، مثل التزيّن، أو الدفع إلى الظالم الذي يريد مقداراً من المال كالعَشّار و نحوه بناءً على جواز ذلك و عدم وجوب إتلاف مثل هذه الدراهم و لو بكسرها من باب دفع مادّة الفساد».[20]
درهم تقلبی را حق ندارید به کس دیگری بدهید و حتی حق ندارید به قیمت پایینتر بفروشید بلکه باید نابود شود؛ زیرا ریشه فساد است.
محقق نائینی میگوید: این درهمی که مقداری از آن نقره است، آیا واجب است شکسته شود یا میتوان آن را نگه داشت و برای تزیین از آن استفاده کرد یا آن را (مثلا برای مالیات) به ظالم یا کافر حربی داد؟ اقوا این است که باید از بین برود (زیرا ظالم هم آن را به دیگی میدهد و فساد ادامه پیدا میکند). در این باره اطلاق روایات در وجوب حسم ماده فساد داریم.
از این عبارات معلوم میشود که حسم ماده فساد از نظر فقها مفروض و مفروغعنه است.
مرحوم امام میگوید: «الدراهم الخارجة عن الاعتبار، أو المغشوشة المعمولة لأجل غشّ الناس، تحرم المعاملة بها وجعلها عوضاً أو معوّضاً في المعاملات مع جهل من تدفع إليه، بل مع علمه واطّلاعه أيضاً- على الأحوط لو لم يكن الأقوى- إلّاإذا وقعت المعاملة على مادّتها، واشترط على المتعامل كسرها، أو كان موثوقاً به في الكسر؛ إذ لايبعد وجوب إتلافها ولو بكسرها؛ دفعاً لمادّة الفساد».[21]
مرحوم امام نیز میگوید که درهمهای تقلبی را باید شکست بهدلیل حسم ماده فساد.