< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1400/11/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: پیشگیری از جرم/ وجوب دفع منکر/ حسم ماده فساد

 

خلاصه جلسه قبل: صحبت در علم فقه درباره پیشگیری از جرم و دفع منکر بود که به دلیل حسم ماده فساد برای وجوب دفع استناد شد. حسم یا به معنای قطع یا به معنای قلع است. قلع یعنی ریشه‌کن کردن ماده فساد در جامعه. دلیل قلع ماده فساد را باید در قرآن، روایات و حکم عقل جست‌وجو کنیم.

ادله حسم و قلع ماده فساد:

آیات:

آیه اول: ﴿وَقَالَتِ الْيهُودُ يدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ ... وَيسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا يحِبُّ الْمُفْسِدِينَ﴾[1] یهود که می‌گوید: «دستان خدا بسته است»، خداوند آن‌ها را لعنت کرده است. این یهود در زمین فساد می‌کند و خداوند متعال، مفسدها را دوست ندارد.

آیه دوم: ﴿وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ﴾[2] [3] .

در این آیه به انسان‌ها گفته می‌شود که در زمین تبهکاری و فساد نکنید. و از مجموع آیات استفاده می‌شود که خداوند، فساد و مفسدین را دوست ندارد و مبغوض او است؛ وقتی فساد مبغوض خداوند است پس نباید بگذاریم در جامعه تحقق یابد.

روایات:

روایت اول: روایت معروف «لا ضرر و لاضرار» که درباره داستان درخت سمرة بن جندب وارد شده است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دستور داد که درخت را از ریشه بکنند. «عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ سَمُرَةَ بْنَ جُنْدَبٍ كَانَ لَهُ عَذْقٌ وَ كَانَ طَرِيقُهُ إِلَيْهِ فِي جَوْفِ مَنْزِلِ رَجُلٍ مِنَ الْأَنْصَارِ فَكَانَ يَجِي‌ءُ وَ يَدْخُلُ إِلَى عَذْقِهِ بِغَيْرِ إِذْنٍ مِنَ الْأَنْصَارِيِّ فَقَالَ لَهُ الْأَنْصَارِيُّ يَا سَمُرَةُ لَا تَزَالُ تُفَاجِئُنَا عَلَى حَالٍ لَا نُحِبُّ أَنْ تُفَاجِئَنَا عَلَيْهَا فَإِذَا دَخَلْتَ فَاسْتَأْذِنْ فَقَالَ لَا أَسْتَأْذِنُ فِي طَرِيقٍ وَ هُوَ طَرِيقِي إِلَى عَذْقِي قَالَ فَشَكَا الْأَنْصَارِيُّ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَأَرْسَلَ إِلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ ص فَأَتَاهُ فَقَالَ لَهُ إِنَّ فُلَاناً قَدْ شَكَاكَ وَ زَعَمَ أَنَّكَ تَمُرُّ عَلَيْهِ وَ عَلَى أَهْلِهِ بِغَيْرِ إِذْنِهِ فَاسْتَأْذِنْ عَلَيْهِ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَدْخُلَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَسْتَأْذِنُ فِي طَرِيقِي إِلَى عَذْقِي فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص خَلِّ عَنْهُ وَ لَكَ مَكَانَهُ عَذْقٌ فِي مَكَانِ كَذَا وَ كَذَا فَقَالَ لَا قَالَ فَلَكَ اثْنَانِ قَالَ لَا أُرِيدُ فَلَمْ يَزَلْ يَزِيدُهُ حَتَّى بَلَغَ عَشَرَةَ أَعْذَاقٍ فَقَالَ لَا قَالَ فَلَكَ عَشَرَةٌ فِي مَكَانِ كَذَا وَ كَذَا فَأَبَى فَقَالَ خَلِّ عَنْهُ وَ لَكَ مَكَانَهُ عَذْقٌ فِي الْجَنَّةِ قَالَ لَا أُرِيدُ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّكَ رَجُلٌ مُضَارٌّ وَ لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ عَلَى مُؤْمِنٍ قَالَ ثُمَّ أَمَرَ بِهَا رَسُولُ اللَّهِ ص فَقُلِعَتْ ثُمَّ رُمِيَ بِهَا إِلَيْهِ وَ قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص انْطَلِقْ فَاغْرِسْهَا حَيْثُ شِئْتَ»[4] سمرة بن جندب در خانه یکی از مسلمانان انصار درخت خرمایی داشت که برای سرکشی به آن آداب ورود به خانه را رعایت نمی‌کرد. مرد انصاری به او اعتراض کرد و گفت: چرا یک‌باره و بدون اذن وارد خانه می‌شوی. ما دوست نداریم که یک‌باره وارد خانه شوی. [زن و فرزندان من شاید حجاب نداشته باشند.] سمرة بن جندب با لجبازی گفت: من اجازه نمی‌گیرم. درخت خرما متعلق به من است و معبر هم برای من است که به درختم سرکشی کنم.

مرد انصای خدمت رسول اکرم رفت و داستان را عرض کرد. حضرت به دنبال سمرة بن جندب فرستاد و او آمد. حضرت به سمره فرمود: این مرد انصاری از تو شکایت دارد و گمان می‌کند که بدون اذن بر او و خانواده‌اش وارد می‌شوی. هرگاه خواستی از درختت سرکشی کنی برای ورود به خانه اذن بگیر. سمره گفت: این راه من برای رسیدن به درخت خرما است، چرا باید اذن بگیرم؟ حضرت فرمود: تو این درخت را رها کن من در فلان مکان به تو درخت خرمایی می‌دهم. سمره گفت: نه من درخت خرمای خود را می‌خواهم. حضرت فرمود: من به جای آن درخت، دو درخت خرما به تو می‌دهم. سمره گفت: نه. حضرت فرمود: سه درخت به تو می‌دهم: سمره بازهم قبول نکرد و حضرت تا ده درخت خرما پیشنهاد داد اما هربار سمره نپذیرفت و گفت: من درخت خرمای خود را می‌خواهم و اذن هم نمی‌گیرم. حضرت فرمود: من در بهشت درخت خرمایی به تو می‌دهم. سمره بازهم نپذیرفت. (سمره آن‌قدر معرفت ندارد که بداند این چه مقام بالایی است که هم بهشت و هم درخت خرما به او داده می‌شود) در این هنگام بود که رسول الله فرمود: تو انسان ضررزننده‌ای هستی. ضرر و ضررزننده‌ای بر مؤمن نیست. رسول خدا دستور داد که ریشه درخت را بکنند و آن را به سمت سمره انداختند. حضرت به او فرمود: هرجا که می‌خواهی درختت را بکار.

مشهور فقها به این روایت عمل کرده‌اند و علمای اصول نیز آن را پذیرفته‌اند. وقتی پیامبر دید که سمره برای مرد انصاری مزاحمت ایجاد می‌کند و فساد می‌کند، دستور داد که ریشه درخت را بکنند تا ریشه فساد کنده شود. به این عمل قلع ماده فساد گفته می‌شود نه این‌که قطع باشد و مقداری با فساد مبارزه شود.

بر اساس این روایت قاعده نفی ضرار بر احکام اولی حاکم می‌شود. حکم اولی آن است که سمره می‌تواند برای سرکشی به درخت خرمایش وارد خانه دیگری شود اما چون باعث ضرر شد، دلیل نفی ضرر، حاکم بر حکم اولی جواز شد و آن را از بین برد.

این داستان به ما می‌آموزد که تذکر دادن، خوب و درست است. ما همه باید در برابر فساد تذکر دهیم؛ اگر همه همراهی کنند و تذکر بدهند می‌توان جلوی فساد را گرفت.

با بررسی این مباحث، محدوده ورود مردم و حکومت در دفع منکر مشخص می‌شود و پس‌از آن می‌توان راهکار برای دفع منکر پیشنهاد داد. گاهی تذکر داده می‌شود برای نهی از انجام فساد؛ این نوعی مبارزه با فساد است اما قلع ماده فساد چیز بالاتری است؛ یعنی باید فساد از ریشه خشک شود. یکی از آن‌ها رادیو و تلویزیون است که اگر در آن‌ها برنامه‌های نامناسب و فسادانگیز پخش نشود، تربیت فرزندان ما در اختیار خود ما خواهد بود اما اگر برنامه‌های نامناسب به نام فرهنگ اسلامی پخش شود، فرزندان از پدر و مادر خود هم حرف‌شنوی نخواهند داشت. مقام معظم رهبری هم بارها تذکر داده‌اند اما هنوز نتوانسته‌ایم فرهنگ اسلامی خالص را در رسانه‌ها برای مردم بیان کنیم. برخی از مباحث ممکن است گفته شود اما برخی از فیلم‌ها و برنامه‌ها کاملا خلاف آن حرف‌هایی است که فلان منبری زحمت کشیده و بیان کرده است.

مرحوم امام خمینی هم مکرر در کلام خود گفته است که باید حسم ماده فساد شود.

محقق خویی (رحمه‌الله) این روایت را بیان کرده و می‌گوید: آنچه مشکل ایجاد کرده آیا درخت خرما است یا دخول بدون اذن؟ درخت خرما مشکل نیست بلکه درخت خرما بهانه برای دخول بدون اذن بوده است؛ حضرت هم باید جلوی دخول بدون اذن را می‌گرفت اما حضرت دستور داد که درخت را از ریشه بکنند و جلوی او بیاندازند؛ زیرا ریشه فساد است.

محقق خویی اشکالی بیان می‌کند که در جلسه آینده بیان می‌شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo