درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1400/11/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: پیشگیری از جرم/ وجوب دفع منکر/ سیره
خلاصه جلسه قبل: صحبت در علم فقه درباره اقوالی بود که در بحث دفع منکر بیان شده است. در بحث گذشته کلام آیتالله تبریزی را ذکر کردیم اما سخن ایشان در ابتدا و انتهای بحث متفاوت است.
کلام آیتالله تبریزی
ایشان در ابتدا میگوید: دفع قولی واجب است و دفع عملی واجب نیست. اگر کسی زمینه گناه برایش فراهم است شما باید با زبان به او تذکر بدهید اما اینکه عملا جلوی او را بگیرید و از عمل بازدارید، واجب نیست. بازداشتن دیگری از منکر اگر تمکن بر آن داشته باشید واجب است و عقل هم بر این حکم میکند. وقتی کسی قدرت دارد باید مانع از این بشود که کسی جرمی مرتکب شود. عقلای عالم هم همین حکم را کردهاند. حکم منع کتب ضلال از همین باب است؛ نباید گذاشت کتابی که مردم را گمراه میکند، چاپ شود.
«هذا بالنسبة إلى المنع القوليّ، وأمّا المنع الخارجيّ في مقابل المنع الإنشائيّ والقوليّ، فلا دليل على وجوبه لا عقلًا ولا نقلًا، إلّا أنّه ربّما يقال باستفادة وجوبه من فحوى دليل النهي عن المنكر، بدعوى كون ملاك وجوب النهي عنه سدّ طريق الفساد والمنع عن حصوله خارجاً».[1]
اینکه گفتیم نسبت به منع قولی است نه خارجی (و عملی). منع خارجی واجب نیست؛ دلیل عقلی یا نقلی بر وجوب آن وجود ندارد. مگر اینکه گفته شود بالاخره عقل حکم می کند که باید جلوی ماده فساد را گرفت. اگر تذکر زبانی مانع نشد باید عملا مانع شد.
خود ایشان از این حرف برمیگردد: «وفيه: أنّه لا يمكننا استفادة وجوبه فيما إذا كان المنع المزبور ملازماً أو موقوفاً على ارتكاب عمل لا يجوز ذلك العمل بمقتضى سائر الأدلّة الشرعيّة، كما إذا كان منع شخص عن الإفطار في نهار شهر رمضان موقوفاً على دخول بيته بدون إذنه ورضاه».
اگر عمل، ملازم با حرام باشد (مثلا لازم باشد وارد خانه او شوید، به نامحرم دست بزنید یا ضرب و جرح صورت گیرد) جایز نیست. نمیشود با گناه مانع گناه شوید. هر عملی که بخواهید انجام دهید، خودش یک خلاف شرع است. مثلا اگر کسی در ماه رمضان میخواهد روزهخواری کند اگر بخواهید بدون اجازه او وارد منزلش شوید تا مانع او شوید، تصرف در مال غیر است که از نظر شرعی حرام است.
«نعم، بعض الامور الفاسدة والمنكرات الّتي نعلم بعدم رضا الشارع بحصولها خارجاً بأيّ حال حتى فيما إذا حصل الفساد من غير المكلّف، كرواج القمار وشرب الخمور علناً وقتل النفوس ونهب الأموال وسائر أنواع الفساد مما يختلّ به نظام اجتماع المسلمين، فيجب منعها قولًا وعملًا. وفيما إذا كان منعها موقوفاً على ارتكاب أمر لا يجوز ذلك الأمر بمقتضى الأدلّة الشرعيّة يكون المقام من المتزاحمين، فيجب فيهما رعاية الأهم أو محتمل الأهميّة».[2] مگر اینکه گناه خیلی بزرگی باشد؛ گناهان بزرگ و مهم را باید عملی هم وارد شد و جلوی آن را گرفت؛ مثل قتل نفوس، دزدی، شرب خمر، قمار و ... در این موارد باید قولا و عملا جلوی آن را گرفت؛ بنابراین باید به اهم و مهم توجه شود.
این کلام آیتالله تبریزی خیلی خوب است که باید در منع از گناه به اهم و مهم توجه نمود و اهم را انجام داد و مهم را ترک کرد.
نکته
دو تعبیر تعجیز و تجهیز داریم که نیاز به توضیح دارد:
تعجیز آن است که کاری کنید که آن شخص نتواند کاری کند. مثلا میخواهد قمار بازی کند شما وضعیت را بههم میریزید، داد و فریاد میکنید یا تهدید میکنید که با پلیس تماس میگیرید. تعجیز یعنی او را از ارتکاب عمل عاجز کنید. آیا این عمل واجب است؟
تجهیز یعنی وسایل را برای او فراهم کنیم؛ کاری کنیم که زمینه گناه برای آنها فراهم شود.
تجهیز بر گناه یقینا جایز نیست؛ مثلا میخواهد کسی را بکشد و ما چاقو را در اختیار او قرار میدهیم. محل بحث ما در تعجیز است که آیا تعجیز واجب است؟ اگر واجب است، تعجیز به وسیله زبان باید باشد یا تعجیز عملی هم واجب است؟
به نظر ما با بررسی ادله، تجهیز بر گناه جایز نیست، تعجیز به وسیله زبان، واجب است اما تعجیز عملی را جایز نمیدانیم؛ زیرا باعث هرجومرج میشود و هرکسی که با دیگری دشمنی دارد به بهانه گناه، ممکن است او را بزند یا تهمت بزند تا بلایی بر سر او بیاورد؛ در این صورت اختلال نظام به وجود میآید. برخورد عملی وظیفه حکومت و نیروی انتظامی است.
در برخورد با منکر فرقی بین این نیست که شما او را تجهیز کرده باشید یا خودش مقدمات گناه را فراهم کرده باشد؛ در هر دو صورت، وظیفه این است که مانع از تحقق ماده فساد شوید.