درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1400/10/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: پیشگیری از جرم/ اعانه بر اثم/ وجوب دفع منکر در آیات قرآن
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در علم فقه درباره آیاتی بود که میگوید خداوند متعال احکامی بیان کرده که دلالت دارد بر اینکه باید پیشگیری از جرم شود. قبل از اینکه جرمی انجام شود باید با آن مبارزه کرد. نگذاریم در جامعه اسلامی، گناهی به وجود بیاید. قبل از ایجاد مشکل باید ریشهیابی شود و از ریشه از بین برود.
آیه ششم
﴿يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَاينْتُمْ بِدَينٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيكْتُبْ بَينَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ ... وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَينِ مِنْ رِجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يكُونَا رَجُلَينِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ ... وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايعْتُمْ﴾.[1] ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر میخواهید تا زمان مشخصی قرضی بدهید آن را بنویسید؛ انسان عادلی آن را برای شما ثبت کند ... دونفر شاهد نیز بر این مطلب بگیرید. اگر دو مرد نبودند یک مرد و دو زن را شاهد بگیرید. ... همچنین هنگام خرید و فروش هم شاهد بگیرید.
این احکام برای این است که اختلافی بعد از قرارداد پیش نیاید. بسیاری از اختلافهایی که در دادگاهها میبینید برای این است که قراردادهای قرض یا خریدوفروش درست نوشته نشده است و در مبلغ، زمان یا سایر شرایط اختلاف به وجود میآید.
این هم از آیاتی است که دلالت دارد دفع منکر ضروری است حتی منکراتی که از محرمات نیست اما باعث اختلاف است.
مرحوم طبرسی در در ذیل آیه ﴿وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ﴾[2] میگوید: اگر دفع واجب نباشد، فساد جامعه را فرا میگیرد. «ولولا أن يدفع الله بعض الناس * (ببعض ل) * غلب المفسدون و * (فسدت الأرض) * وبطلت منافعها».[3]
آیتالله جوادی عاملی (دامتبرکاته) هم در ذیل این آیه و آیات دیگری، وجوب دفع منکر را بیان کرده است.
آیات خوف
در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که در آنها مسئله خوف بیان شده است. اگر خوف ضرر وجود داشته باشد، روزه گرفتن حرام است. اگر در مسافرت رفتن خوف ضرر وجود دارد، سفر معصیت است. خوف عقلایی به تنهایی کافی است نه اینکه حتما ضرر وجود دارد. علمای ما بسیاری از احکام را مبتنی بر خوف ضرر میکنند. اگر خوف ابتلا به بیماری کرونا وجود دارد واجب است که ماسک زد، فاصله اجتماعی را رعایت کرد و واکسن تزریق کرد. خوف ضرر بر سایر احکام، حاکم است.
یکی دیگر از احکام، این است که اگر نامحرمی در منزلی تنها است، رفتن به داخل آن منزل حرام است؛ زیرا خوف بر گناه وجود دارد.
تمام ادلهای که مسئله خوف را بیان کرده ناظر بر دفع المفسده است؛ یعنی ما وظیفه داریم که جلوی مفسده را بگیریم نه اینکه مفسده وجود پیدا کند و سپس بخواهیم آن را درمان کنیم.
آیه اول خوف: ﴿وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَينِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يرِيدَا إِصْلَاحًا يوَفِّقِ اللَّهُ بَينَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيراً﴾.[4] هرگاه ترسیدید که زن و شوهری با هم اختلاف پیدا کنند حَکمی از طرف زن و حکمی از طرف مرد بر امر آن دو قرار دهید اگر قصد اصلاح دارید ... .
صحبت در این نیست که بگذارید اختلاف ایجاد شود بلکه همینکه زمینه اختلاف وجود داشت این کار را باید کرد. آیه دلالت بر این مطلب دارد که علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد.
آیه دوم خوف: ﴿حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ؛ فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ﴾.[5]
مراقب نمازهایتان باشید (و آنها را در وقت بخوانید) مخصوصا نماز ظهر. نمازها را با حالت خضوع و حال خوش بخوانید. اگر در جنگ قرار گرفتید و ترسیدید (که کشته شوید) در حال راه رفتن یا سواره نماز را بخوانید. هنگامی که ایمنی یافتید خدا را یاد کنید (نماز کامل بخوانید) همانگونه که خداوند، چيزهايی را که نمیدانستيد، به شما تعليم داد.
«رجالا» در اینجا به قرینه «رکبانا» جمع راجل به معنای پیاده است نه جمع رجل به معنای مرد. این آیه مربوط به نماز خوف است. خداوند دستوری نمیدهد که به ضرر شما باشد بلکه خداوند هر دستوری بدهد، منافع شما را در آن در نظر گرفته است.
در این آیه هم مسئله ترس بیان شده است؛ میترسم که به من تیر بزنند نه اینکه تیر زدهاند. همینکه احتمال عقلایی ضرر دادید، نماز خوف بخوانید و جان خود را حفظ کنید؛ پس با ضرر قبل از اینکه واقع شود باید مبارزه کرد.
آیه سوم خوف: ﴿الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا يحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيتُمُوهُنَّ شَيئًا إِلَّا أَنْ يخَافَا أَلَّا يقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَنْ يتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾.[6]
طلاق (رجعی) دو مرتبه است (مرتبه سوم، طلاق بائن میشود) بعد از هر کدام از این دو طلاق به طور شایسته از همسر خود نگهداری کنید یا با نیکی او را رها کنید. بعد از طلاق، آن مهریهای که دادهاید را نمیتوانید پس بگیرید و برای شما حلال نیست. مگر اینکه بترسید نتوانید دستورهای خدا را انجام دهید؛ مثلا زندگی به جایی میرسد که زن نمیتواند به دستورهای شرعی خود عمل کند و شوهرش او را مجبور میکند که باید بیحجاب باشد. یا ممکن است مشکل از طرف زن باشد و مرد از دین خود میترسد. اشکالی ندارد که فدیهای بدهد، مثلا زن بگوید که مهریه خود را میبخشم و خود را از دست تو نجات میدهم. حدود خدا از همهچیز بالاتر است و بعد از آن، اطاعت از همسر واجب است.
در این آیه مسئله خوف مطرح شده است نه اینکه گفته باشد وقتی در فحشا افتادی طلاق بگیر. وقتی میترسی که نتوانی احکام شرعی را با این شوهر مراعات کنی، طلاق بگیر؛ پس دفع منکر واجب است.