درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1400/09/07
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: پیشگیری از جرم/ اعانه بر اثم/ شرایط اعانه بر اثم
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در علم فقه درباره پیشگیری از جرم و اقوالی بود که در بحث صدق اعانه بر اثم بیان شده است.
قول ششم
آیتالله مظاهری (سلّمهالله) در کتاب عوائد القواعد الفقهیه، بیان کرده است:
شرط اول: در صدق اعانه بر اثم، قصد لازم است، باید قصد وجود داشته باشد تا اعانه بر اثم، صدق کند.
مثال: اگر دو نفر با هم دعوا دارند، شما که انسان خیرخواهی هستی یکی از دو نفر را میگیری تا به کناری برده و دعوا خاتمه یابد اما دیگری از این وضعیت ِگرفتهشدن طرف دعوا توسط شما سوء استفاده میکند و ضربهای به صورت او میزند. در اینجا گناهی محقق شد و مقدمه این حرام توسط شما محقق شد. اگر شما او را نگرفته بودی از خودش دفاع میکرد.
مقدمه حرام و خود حرام ایجاد شد اما آیا قصد شما اصلاح بود یا یاری ظالم بود؟ خدا میداند که قصد شما چه بوده است ولی عمل شما این بوده است که ظالم، ضربهای به مظلوم زد. اگر قصد شما این بوده که به ظالم کمک کنید، قطعا حرام است اما اگر قصد شما این نبوده، آیتالله مظاهری (سلّمهالله) میگوید در تحقق اعانه قصد لازم است؛ پس در این صورت اعانه صدق نمیکند.
شرط دوم: اتیان مقدمات قریب؛ یعنی یکی از مقدمات قریب گناه را انجام دهد. کار حرامی انجام داده؛ زیرا مقدمات نزدیک گناه را برای فاعل فراهم کرده است.
مثال: کسی میخواهد درخت انگور بکارد، دیگری را اجیر میکند که در کاشتن درخت به او کمک کند. صاحب باغ قصد دارد بعد از به ثمر رسیدن، از انگور درختان، شراب درست کند یا به کسانی بفروشد که با آن شراب درست میکنند. آیتالله مظاهری (سلّمهالله) میگوید: کسی که در کاشت کمک میکند هرچند قصد اعانه بر اثم داشته باشد، اعانه بر اثم صدق نمیکند؛ زیرا مقدمه آن قریب نیست بلکه مقدمه بعید است.
بنابراین از دیدگاه ایشان، برای صدق اعانه بر اثم دو شرط لازم است: ۱_ قصد اعانه بر اثم وجود داشته باشد؛ ۲_ مقدمه قریب را انجام دهد.[1]
در ادامه ایشان قائل است که در صدق عنوان اعانه، تحقق خارجی گناه لازم نیست؛ یعنی ممکن است اصلا اثمی در خارج محقق نشود. مثلا شما طرف دعوا را گرفتهای تا دیگری او را کتک بزند اما او نیامد این کار را کند، در این صورت چون قصد وجود دارد و مقدمه قریب بر ظلم است، اعانه بر اثم محقق است.
اشکالات قول ششم
اشکال اول: در مباحث گذشته بیان کردیم که قصد اعانه بر اثم در مقام ثبوت لازم است اما در مقام اثبات لازم نیست. اگر قصد نداشته باشید، عندالله گناه نکردهاید اما در دادگاه عدل حکومت اسلامی میتوان به او گفت که تو به ظلم و گناه کمک کردهای هرچند بگوید که قصد اعانه نداشته است. عرف میگوید وقتی ظالم میخواست بزند باید او را رها میکردی و جلو ظالم را می گرفتی.
وقتی چیزی را شرط قرار دادید یعنی «اذا انتفی الشرط، انتفی المشروط» وقتی شرط نبود مشروط هم نیست، اگر یکی دو مورد هم نقض آن وجود داشته باشد، نمیتواند شرط باشد. بله غالبا قصد لازم است و مقدمه باید قریب باشد اما نمیتوان گفت که همیشه اینگونه است. اشکال ما در کلیت حرف است هرچند در اکثر موارد اینگونه است.
اشکال دوم: مقدمه قریب کلام خوبی است اما کلّیت ندارد، گاهی مقدمهای بعید است اما در صدق معاونت بر اثم تأثیر دارد. مثلا شما شروع به ساخت خانهای میکنید که قصد دارید آن را به مرکز فساد تبدیل کنید. آن کارگر و بنّایی که در ساخت آن کمک میکند، اعانه بر اثم کرده است هرچند مقدمه بعید است و سالها طول میکشد تا آن خانه آماده شود. عرف میگوید کسی که در ساخت کمک میکند به انجام گناه کمک کرده است و نباید به او در ساخت خانه کمک کرد.
اینکه ایشان گفت در تحقق اعانه، تحقق خارجی گناه لازم نیست، درست است. لازم نیست آن گناه واقع شود؛ زیرا مقدمه حرام مقدم بر خود حرام است. با انجام مقدمه بعد از مدتی، فاعل مرتکب گناه میشود. در حکومت اسلامی نمیتوان مقدمه گناه را فراهم کرد هرچند فاعل بعد از تحقق مقدمه به دلیلی نتواند مرتکب آن حرام شود. موفّق نشدن او، تأثیری در کار شما ندارد؛ زیرا رتبه مقدمه، مقدم بر ذیالمقدمه است. با اینکه خانه فسادی هنوز ساخته نشده اما مرجع تقلید به کارگر و بنّا میگوید که عمل شما حرام است و نباید به او کمک کنید. کسی از آینده خبر ندارد که آیا گناه واقعا در خراج محقق میشود یا نه اما از همین اکنون اجازه ساخت ندارید؛ زیرا قصد دارند در آینده در اینجا مرکز فساد ایجاد کنند.