< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1400/09/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: پیشگیری از جرم/ اعانه بر اثم/ شرایط اعانه بر اثم

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در علم فقه درباره پیشگیری از جرم و استدلال به آیه ﴿وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[1] بود. بحث در این بود که صدق اعانه بر اثم، چه شرایطی دارد. در این باره اقوال علما بیان شد و بررسی شد.

قول پنجم

یکی از این اقوال مربوط به مرحوم بجنوردی است. اعانه بر اثم علی سبیل منع الخلو است:

الف: یا قصد اعانه بر اثم باید محقق شود؛

ب: یا ایجاد مقدمه بعد العلم بتحقق عزم علی المعصیة.

اعانه بر اثم در دو جا صادق است: یا قصد اعانه دارید یا اگر قصد ندارید در زمانی این کار را کرده‌اید که آن شخص تصمیم بر گناه گرفته است.[2]

توضیح: شخصی که می‌خواهد گناهی انجام دهد، حالات متعددی دارد؛ گاه شاک، گاهی ظان، گاهی متوهم و گاهی عزم بر انجام دارد. زمانی احتمال ضعیف می‌دهد که فلان گناه را انجام دهد، گاهی احتمال مساوی بر انجام یا ترک دارد، گاهی حالت ظنّ دارد یعنی احتمال انجام گناه بیشتر از احتمال ترک است، گاهی نیز صددرصد احتمال بر انجام می‌دهد. اگر فاعل در حالت توهم، شک یا ظن بر انجام باشد و کسی مقدمات گناه را فراهم کند، اعانه بر اثم محقق نمی‌شود؛ چون هنوز تصمیم جدی بر انجام گناه ندارد. اما اگر صددرصد عزم بر انجام گناه دارد و مقدمه آن برایش فراهم شود، هرچند قصد بر اعانه نداشته باشد، اعانه بر اثم صادق است.

اشکالات بر قول پنجم:

اشکال اول: به چه دلیل می‌گویید که قصد اعانه بر اثم، اعانه بر اثم است؟ آیا قصد زنا، زنا است؟ قصد شرب خمر، شرب خمر است؟ در بحث تجرّی گفتیم که اگر شخصی به نیت خمر مایعی را بخورد بعد معلوم شود خمر نبوده از دیدگاه امثال شیخ انصاری (رحمه‌الله) عقاب ندارد. انسان خبیثی است اما مرتکب گناه نشده است. روایت داریم که خداوند از نیّت گناه می‌گذرد. آیا می‌توان گفت: قصد اعانه بر زنا، حرام است اما قصد زنا حرام نیست؟ خود زنا حرام است نه قصد آن. قصد زنا هیچ مجازاتی ندارد هرچند که خبث سریرت فاعل وجود دارد.

اشکال دوم: چرا می‌گویید بعد از علم به عزم بر معصیت، حرام است؟ شما بین افراط و تفریط دو مطلب را بیان کردید. این‌که قصد را بر حرمت کافی بدانیم کلامی افراطی است و صورت دوم که علم بر عزم را شرط دانستید کلامی تفریطی است. خیلی‌ها بر گناهی مردد هستند و با تحقق مقدمه آن گناه را انجام می‌دهند؛ یعنی انجام مقدمه تأثیر در انجام گناه دارد. تردید در انجام زنا داشت اما شما مورد به او معرفی کردی و شماره تماس هم به او دادی. او تردید بر ارتکاب گناه داشت اما وقتی شما مقدمه را فراهم کردی به دنبال آن می‌رود؛ پس شما اعانه بر اثم کرده‌ای.

مثال دیگر: ظالم قصد زدن مظلوم را دارد اما این قصد صددرصد نیست ولی می‌گوید: «عصا را به من بدهید تا بر سرش بزنم» شما هم عصا را به او می‌دهید با این کار شما قصد ظالم صددرصد می‌شود و مظلوم را می‌زند؛ هرچند که شما التماس کنی که نزن اما این کار اعانه بر اثم است و نباید عصا را به دست او می‌دادید.

قول ششم[3]

در یکی از دو صورت اعانه بر اثم حرام است:

الف: صرف قصد اعانه بر اثم حرام است.

ب: صدق اعانه بر اثم کند هرچند گناه در خارج محقق نشود.

تفاوت این قول با قول محقق بجنوردی (رحمه‌الله) آن است که می‌گوید اگر گناه محقق نشود بازهم گناه است.

اشکالات بر قول ششم

اولا قصد گناه، گناه نیست، حتی تجری بر گناه هم حرام نیست، هرچند مرحوم آخوند آن را گناه می‌دانست.

ثانیا ایشان تعبیر می‌کند که این مقدمه شما باید مقدمه قریب باشد. مقدمه بعید آن است که مثلا شما درخت انگور می‌کارید تا چند سال دیگر انگور بدهد شما هم انگور را به کسی بفروشید که شراب درست کند، این کاشتن انگور، مقدمه بعید است. گاهی انگور آماده است و فاعل، انگور را از شما می‌خرد و با آن شراب درست می‌کند، فروش انگور، مقدمه قریب است. ایشان قائل است اگر مقدمه قریب باشد، اعانه بر اثم صدق می‌کند و در مقدمه بعید، اعانه نیست.

اشکال این کلام آن است که تأثیر مقدمات قریب یا بعید در انجام دادن آن حرام، گاهی دخالت زیادی دارد. ممکن است مقدمه بعید باشد اما تأثیر آن در ارتکاب گناه، زیاد باشد. مثلا دکانی را می‌خرد به این قصد که به کسی اجاره دهد که خمر می‌فروشد. ممکن است در حال ساخت دکان باشد و هنوز تکمیل نیست اما قصد آن را دارد، این مقدمه بعید است. این عمل حرام است؛ زیرا عرف می‌گوید که تو اعانه بر اثم می‌کنی زیرا بنای فساد را در این محل ایجاد می‌کنی. پس قریب یا بعید بودن مقدمه کافی نیست بلکه مهم صدق عرفی اعانه است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo