درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1400/06/30
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: پیشگیری از جرم/ مقدمه/ انواع جرم
خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در علم فقه درباره پیشگیری از جرم بود. پیشگیری و جرم را در لغت و اصطلاح فقها معنا کردیم و جرم را نیز از لحاظ حقوقی معنا کردیم.
انواع احکام بر اساس مصالح
آنچه جرم شرعی و حقوقی است، دارای مصالح و مفاسدی است؛ بهعبارتدیگر احکام تابع مصالح و مفاسد است. بهخاطر مفاسدی چیزی حرام میشود و بهخاطر مصالحی چیزی حرام میشود که انواعی دارد:
۱- گاهی چیزی مصلحت دین است؛ یعنی برای انسان مصلحت است که دین داشته باشد. این دین و اعتقاد، مجموعاً برای انسان دارای مصالحی است. آن مصالحی که دین برای انسان دارد گاهی در معرض خطر قرار میگیرد مثل بدعتها و انحرافات در دین که باید با آنها مقابله کرد وگرنه دین متزلزل میشود و مصالح دین برای انسان از بین میرود؛ بنابراین برخی از ممنوعات شرعی برای حفظ دین است. هر جا انحرافی در دین یا جامعه ایجاد شود، علما وظیفه دارند که علمشان را اظهار کنند که فلان چیز خلاف است و با آن مبارزه کنند.
۲- گاهی ممنوعات شرعی بهخاطر نفس انسان است؛ مثلاً مواد مخدر برای نفس انسان بد است یا شراب که مست میکند و عقل انسان زایل میشود. برخی از چیزها قطع نظر از جامعه برای خود شخص مضر است و شارع آن را حرام اعلام میکند زیرا ضرر جسمی دارد.
۳- گاهی بهخاطر مصالح نسل است که پاک باشد. ﴿وَالطَّيبَاتُ لِلطَّيبِينَ وَالطَّيبُونَ لِلطَّيبَاتِ﴾[1] نسلهای پاک در جامعه تأثیرگذار است. مادر شیخ انصاری میگوید که بدون وضو به فرزندش شیر نداد. به همین دلیل است که فرزندش شیخ انصاری (رحمهالله) شد. زنا حرام است زیرا باعث میشود که نسل، پاکی خود را از دست بدهد.
۴- برخی از احکام بهخاطر مال انسان است. انسان بدون مال نمیتواند زندگی کند و آبرویش در خطر است. راحتی زن و فرزند در داشتن مال است. احکام و برخی از ممنوعات شرعی برای حفظ مال است. حرمت سرق و ربا برای این است که مال انسان مخلوط به حرام نشود.
۵- برخی از ممنوعات بهخاطر پذیرش عقلاً بما هم عقلاً است. اگر عقلای عالم چیزی را مانند قوانین راهنماییورانندگی پذیرفتند برای حفظ جامعه این قوانین هم لازمالاجرا است و از ممنوعات شرعی محسوب میشود.
تمام قوانین و احکامی که شارع وضع کرده یا عقلاً پذیرفتهاند برای این است که جرمی در خارج محقق نشود یا کم محقق شود.
عناصر مقوّم جرم
عناصر مقوّم جرم اقسامی دارد:
عناصر عام: که خود چند عنصر است:
عنصر اول: مقنن، مشرع و قانونگذار جرم را مشخص کند. در رسانهها اعلام کنند که فلان عمل یا ترک عمل جرم است و اگر کسی آن را مرتکب شود، مجازات دارد. قدم اول آن است که قانونگذار، جرم را اطلاعرسانی کند. برخی از مردم جرمهایی را مرتکب میشوند و توجیه میکنند که نمیدانستیم این جرم است. گناه میکند و میگوید که نمیدانستم حرام است.
عنصر دوم: نباید نیتها را بهعنوان جرم قلمداد کنیم؛ ارادههایی که به فعلیت نرسیده و در تصور و ذهنیت افراد است. گاهی ممکن است به مقدمات قریب رسیده باشند و گاهی به مقدمات بعید میرسند که با هم متفاوت است. مثلاً کسی اطراف خانهای میگردد و آن را بررسی میکند تا از آن سرقت کند، این شخص هنوز مرتکب سرقت نشده است اما گاهی ممکن است مقدمه قریب را مرتکب شود و از دیوار یا پشتبام بالا رفته باشد، هرچند که هنوز سرقتی انجام نداده اما خلاف کرده و بدون اجازه مالک در ملک غیر وارد شده است که این جرم است و باید با آن مبارزه شود.
پس قدم دوم آن است که جرم به فعلیت برسد. مسائل پیشگیری که ما مطرح میکنیم برای این است که جرم به فعلیت نرسد. ما باید کاری کنیم که دزد، زناکار، شارب خمر و ... در جامعه پیدا نشود. برای مجازات افراد باید جرم به فعلیت رسیده باشد.
عنصر سوم: جرم با عقل، اراده و اختیار محقق شود.
هر جرمی که بخواهد محقق شود باید این سه عنصر عام در آن وجود داشته باشد.
عناصر خاص: هر جرمی شرایطی دارد که مختص به خود آن جرم است. سرقت شرایط خاص خود را دارد که آن شرایط در گناهان دیگر وجود ندارد.
سلوک اجرامی
ما رفتار مجرمانه را به «سلوک اجرامی» تعبیر کردهایم. فرهنگ خانههای آپارتمانی با فرهنگ خانههای ویلایی متفاوت است. ممکن است اهالی آپارتمان قوانینی را بین خود تصویب کنند؛ مثلاً ساعت بازی بچهها را مشخص کنند و از ساعت ۱۰ شب، بازی تعطیل میشود. هر کس که واحدی را در این آپارتمان بخر باید آن قوانین را اجرا کند. گاهی ممکن است کسی به این قوانین توجه نداشته باشد و آن را اجرا نکند، در این صورت اهالی اعتراض میکنند. به این عمل رفتار مجرمانه گفته میشود.
در هر اجتماعی قوانینی وجود دارد که انسانها باید آن قوانین را انجام دهند و با آن مخالفت نکنند. رفتار مجرمانه آن است که رفتار او مورد اعتراض مردم قرار میگیرد. خصوصاً افراد متدین باید مراقب باشند که قوانین اجتماعی را کاملاً رعایت کنند.
نقض قانون و خلاف، حرام است؛ خواه قانون شرعی باشد، قانون عقلایی باشد یا قانون یک مجتمع باشد. قوانینی که عقلای یک مجتمع مسکونی وضع کردهاند اگر مخالفت شود، نقض قانون است و عنوان جرم فقهی بر آن منطبق است.
اقسام جرم
۱- جرم جسمی و روحی: مثلاً کسی به سر دیگری ضربه میزند و آسیب میبیند؛ این جرم جسمانی است؛ یعنی بر جسم او آسیبی وارد میشود. گاهی به روح دیگری آسیب میزند؛ مثلاً به او فحاشی میکند، تحقیرش میکند، غیبت او را میکند و ... . جرم جسمی گاهی از جرم جسمی هم بدتر است؛ بردن آبروی دیگری، جرم بسیار بزرگی است.
۲- جرم مالی: غصب خانه یا زمین دیگری، سرقت و مانند آن جرایم مالی هستند که شارع مقدس برای جرایم مالی هم قوانین را وضع نموده است.
۳- جرم در مصالح عمومی: مصلحت جامعه این است که مثلاً گرانفروشی انجام نشود، کسی که گرانفروشی میکند مصلحت عمومی را زیر پا گذاشته است. هر کس میتواند کالایش را به هرکسی بفروشد اما از نظر مصالح عمومی باید بر اساس نرخ مصوب خریدوفروش کند.
پیشنهاد ما به دولت این است که در رسانهها بهجای برنامههایی که معلوم نیست فایدهای داشته باشد، قیمت کالاها را بیان کنید. تلفنی را هم که همیشه در دسترس باشد اعلام کنید که اگر کسی قیمتی بالاتر فروخت مردم اعلام کنند. مردم پول ندارند که کالا را با هر قیمتی بخرند! در دولت سابق، مدیران میگفتند: «کالا وجود دارد»، وجود کالا یک مصلحت است اما توان خرید آن مصلحت دیگری است که دولتها باید هر دو را در نظر بگیرند؛ همه چیز وجود داشته باشد، قیمتها هم متعادل باشد.
گاهی مصالح عمومی در امنیت ملی و عمومی است. کسی که در خیابان راه میرود، نباید دیگران جرئت داشته باشند که به او تعرضی کنند.
۴- جرم مربوط به عفت و اخلاق عمومی: مثلاً بیحجابی نوعی جرم است که باعث فساد در جامعه میشود. فیلمهای مبتذل یا مشکلدار که باعث ایجاد جرم میشود. اگر بخواهیم پیشگیری از جرایم کنیم تا جوانان پاک باشند باید وضع حجاب، سینماها، تلویزیون و ... درست شود.
۵- جرم در آسایش عمومی: مردم میخواهند که آرامش و آسایش داشته باشند. داد زدن در بلندگو باعث میشود که آسایش و آرامش مردم از بین برود. هرکسی که باعث سلب آرامش و آسایش از مردم شود، مرکب جرم شده است.
۶- جرم مربوط به محیط خاص: گاهی در محیطهای خاص قوانین خاصی وجود دارد که در سایر محیطها این قوانین وجود ندارد. وقتی قانون برای محیط نظامی مانند ارتش، سپاه یا بسیج قوانین خاصی دارد، باید این قوانین رعایت شود هرچند که به همه مردم اختصاص ندارد و مربوط به گروه خاصی است. در هر یک از اصناف ممکن است این قوانین خاص وجود داشته باشد، باید کاملاً رعایت شود و از خلاف آن پرهیز شود.