درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1400/06/27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: پیشگیری از جرم/ مقدمه/
خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در علم فقه درباره پیشگیری از جرم بود و مطالبی اراده شد؛ بهخاطر اینکه این بحث را به نحوی مطرح کنیم که سروران عزیز بتوانند مباحث دیگری را مشابه این بحث در فقه معاصر و مسائل مبتلابه تحقیق کنند؛ چون فرصتها اندک است و باید روش تحقیق و بیان اقوال و ادله کاملا روشن شود و در هر بحثس طلاب و فضلای ما بتوانند این حرکت علمی را انجام دهند.
تحقیق در واژهها
یکی از نکات مهمی که در استنباط و هر تحقیقی لازم است این است که واژههای موضوع و واژههای مشابه آن مورد تحقیق قرار گیرد. باید واژهها از لحاظ لغوی و اصطلاحی کاملا معنا شود. لذا اولین کاری که در بحث پیشگیری از جرم انجام میدهیم، تعریف واژههای این بحث است. دو واژه مهم در این موضوع وجود دارد: «پیشگیری» و «جرم». الفاظ مشابهی نیز برای جرم وجود دارد مانند: «معصیت»، «ناهنجاری»، «انحراف»، «تخلف»، «آسیبهای اجتماعی». کسی که میخواهد درباره جرم در آیات، روایات، کلمات فقها، لغت و مجامع عمومی مطالبی را پیدا کند، در این الفاظ باید کار کند.
معنای پیشگیری: در فارسی تعبیر به پیشگیری میشود اما باید دید که در لغت و اصطلاح فقه چه معنایی دارد.
در لغت به معنای جلوگیری و دفع است؛ کسی میخواهد وارد منزلی شود و شما نمیگذارید به این عمل دفع گفته میشود. اگر وارد منزلی شد و خواستید او را بیرون کنید «رفع» است. معنای دفع، مانع شدن از اتفاق است.
آیا وظیفه ما دفع است یا رفع؟ آیا وظیفه داریم که جرم واقع شده در خارج را رفع کنیم و با آن مبارزه کنیم یا اینکه قبل از تحقق قتل از آن پیشگیری کنیم؟ آیا باید ابتدا ظلمی محقق شود و بعد با آن مبارزه کنیم یا اینکه قبل از تحقق ظلم، نگذاریم که محقق شود و یکقدم جلوتر با ظلم، فساد و فحشا مبارزه کنیم؟ اینگونه نیست که بگذاریم فحشا و فساد در خارج محقق شود و سپس با آن مبارزه کنیم. منافاتی ندارد که به هر دو عمل کنیم؛ یعنی وظیفه داریم که اگر ظلم و فسادی در خارج محقق شد با آن مبارزه کنیم و هم وظیفه داریم که نگذاریم ظلم و فسادی در خارج محقق شود.
تقوا
کلمه «تقوا» از ماده «وقی» در قرآن و روایات زیاد استفاده شده است که مؤمن باید با تقوا باشد. معنای تقوا این است که از گناه دوری کند؛ یعنی نگذراد که گناهی واقع شود نه اینکه پس از وقوع گناه توبه کند. بحث توبه، حدود و دیات، مقداری از مربوط به این است که جرمی واقع شده و میخواهید توبه کرده و جبران کنید اما معنای تقوا این است که قبل از وقوع جرم نگذارید در خارج محقق شود. «ایها الناس اتق الله» معنایش این است که نگذارید گناه محقق شود؛ پیشگیری کنید و نگذارید که خودتان، خانواده و جامعه آلوده به گناه شود. آیات و روایاتی که درباره تقوا بیان شده، همه دلالت بر پیشگری از گناه و جرم دارد.
عفت
در روایات ما درباره «عفت نفس» بحث شده است. معنایش این است که انسان نفس خود را در مقابل گناه حفظ کند و عفیف باشد. همه اینها دلالت بر آن دارد که ما وظیفه داریم که خود را در مقابل گناه حفظ کنیم و نگذاریم که گناه محقق شود.
اگر چیزی بخواهد در خارج محقق شود، علت تامه میخواهد. علت تامه مرکب از این است که «مقتضی موجود» و «مانع مفقود» است.
محقق نائینی (رحمهالله) درباره معنای رفع و دفع میفرماید: رفع عبارت است از آنکه مقتضی موجود باشد، مانع هم مفقود باشد، وجود محقق شده و رفع آن را از بین میبرد. رفع به معنای آن است که مقتضی موجود است اما به مرحله علت تامه نرسیده است و برای دفع، مانعی ایجاد میشود. جوان شهوت دارد و مقتضی موجود است اما هنوز به فساد نیافتاده است لذا مانعی ایجاد میشود که آن فساد در خارج محقق نشود. مردم میخواهند کلاهبرداری کنند و مقتضی آن موجود است تا در اقتصاد فساد ایجاد کنند اما هنوز فسادی ایجاد نشده است؛ باید زمینه آن فساد را از بین برد و نگذاشت تا آن فساد محقق شود نه اینکه وقتی پول مردم را خورد و به کشور خارجی فرار کرد به فکر مبارزه با او بیافتیم. درباره فساد فرهنگی هم همینگونه است؛ ما نباید بگذاریم که فساد فرهنگی در جامعه توسعه پیدا کند نه اینکه بعد تحقق فساد فرهنگی بخواهیم پاسخ آن را بدهیم و با آن مبارزه کنیم. در فسادها و انحرافات سیاسی که گاهی در جامعه به وجود میآید وظیفه داریم که جلو فساد سیاسی را بگیریم تا محقق نشود نه اینکه بعد از تحقق فساد سیاسی به فکر مبارزه با آن باشیم. در تمامی ابعاد فساد باید زمینه فساد را از بین ببریم و نگذاریم که فساد تحقق بیابد.
معانی پیشگیری
دفع به معنای پیشگیری دو معنا دارد: معنای موسع و معنای مضیّق.
معنای موسع
آن است که تدابیری را در نظر بگیریم که مانع از هر جرمی شود خواه جرم کیفری یا غیر آن باشد. تمام حکم زندانها، دیات، قصاصها و غیره بهگونه دفع است. ﴿وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبَابِ﴾[1] معنایش این است که قصاص باعث میشود که دفعه بعد باعث میشود که کسی گناه مرتکب نشود؛ چون وقتی قصاص وجود دارد باعث میشود که فکر گناه نباشد. قصاص نسبت به گذشته رفع است اما نسبت به آینده دفع است. این دفع به معنای موسع است. تمام مجازاتها جنبه دافعانه هم دارند؛ زیرا به افراد میفهماند که اگر مرتکب جرمی شوند، باید مانند فلانی مجازات شوند.
معنای مضیق
پیشگیری به معنای مضیق یعنی تدابیر غیرکیفری؛ یعنی مجازاتی مانند زندان، قصاص و دیه نیست. ممکن است افرادی در فکر ایجاد فسادی باشند اما شما برای آنها مانع ایجاد میکنید و نمیگذارید که مبتلای به فساد شوند.
یکی از برنامههای خوب برای قوه قضاییه این میتواند باشد: به کسانی که در معرض فساد هستند قبل از وقوع جرم تذکر دهند که این کارت منجر به فساد میشود. یکی از پیشنهاداتی که به دادگاه ویژه روحانیت داریم این است که فساد مراتبی دارد، گاهی جزئی است و کمکم زیاد میشود. روحانیت با دو بال علم و تقوا را داشته باشد لذا به کسانی که در معرض فساد هستند ابتدا تذکر دهند نه اینکه منتظر بمانیم و نگاه کنیم و وقتی در فساد افتاد به سراغش برویم و مچش را بگیریم.
اقسام پیشگیری:
به یک اعتبار دو قسم دارد:
1- پیشگیری عمومی: کاری انجام دهیم که جلو اکثر گناهها در جامعه گرفته میشود و مختص به یک گناه نیست. خیلی از فسادها بهخاطر فقر است؛ وقتی فقر در جامعه وجود دارد، فحشا هم زیاد میشود؛ خیلیها عفیف بودند اما بهخاطر فقر، به فحشا کشیده شدند یا فقر باعث سرقت میشود. اگر رفاه اجتماعی و اقتصاد سالم در جامعه وجود داشته باشد بهگونهای که همه از حداقلهای زندگی برخوردار هستند و زندگی آبرومندی دارند، فساد در جامعه کم میشود.
2- پیشگیری خصوصی: مثل اینکه توصیه می شود وقتی به مسافرت میروید، درها را سهقفله کنید و دوربین نصب کنید. این پیشگیری است اما پیشگیری از گناه سرقت است نه هر گناهی. وقتی خودور میخرید برای آن دزدگیر نصب میکنید تا از سرقت جلوگیری شود.
به یک اعتبار دیگر دو قسم دیگر دارد:
۱- پیشگیری انفعالی و دفاعی: وسایل دفاعی را آماده میکنیم تا اگر دشمن بخواهد حمله کنید ما بهوسیله این موشکها دشمن را نابود کنیم. این موشکها برای پیشگیری است نه اینکه بخواهیم حمله کنیم. حتی در زبان هم تهدید میکنیم مثل مقام معظم رهبری که بارها دشمن را تهدید کرده که اگر کوچکترین تعرضی کنید ده برابر آن را پاسخ میدهیم یا حیفا را نابود میکنیم. این تهدیدها برای پیشگیری است.
۲- پیشگیری فعال: خود ما اقدام میکنیم برای پیشگیری از جرم به این صورت که منتظر حمله آنها و ایجاد فساد نمیمانیم بلکه زمینه را نابود میکنیم.