< فهرست دروس

درس اسفار استاد اسحاق‌نیا

98/10/03

بسم الله الرحمن الرحیم


موضوع:
تطبيق احوال معاد و قيامت بر نفس

و يؤکده[1] ما رواه الشيخ محمد بن يعقوب الكليني عن أبي عبد الله ع: أنه جاء ابن الكوّاء إلى علي ع و سأله عن قوله تعالى:‌ ﴿عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُمْ‌﴾[2] فقال ع: «و نحن على الأعراف نعرف أنصارنا بسيماهم» و «نحن الأعراف الذي لا يعرف الله عز و جل إلا بسبيل معرفتنا فلا يدخل الجنة إلا من عرفناه و لا يدخل النار إلا من أنكرناه‌»[3]

فهذه جملة من أحوال يوم القيامة.و قد ورد من الأخبار في ذلك اليوم ما ورد و دوّنوا في الكتب ما دوّنوا و نحن أوضحنا بعضا منها بحسب ما تبلغ إليه طاقتنا و يناله جهدنا و مفتاح هذه المعارف معرفة النفس لأنها المُنشئة و الموضوعة لأمور الآخرة و هي بالحقيقة الصراط و الكتاب و الميزان و الأعراف و الجنة و النار كما وقعت الإشارة إليه في أحاديث أئمتنا ع.

فقد روى ابن بابويه في كتاب معاني الأخبار و كتاب التوحيد عن أبي عبد الله ع: «أنه سئل عن معنى الصراط المستقيم قال هو أمير المؤمنين ع‌»[4]

و روي عن سيد العابدين علي بن الحسين ع أنه قال: «نحن أبواب الله و نحن الصراط المستقيم‌»[5]

و عن جعفر بن محمد ع قال: «قول الله عز و جل﴿صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ‌﴾[6] يعني محمدا و ذريته‌»[7]

و عن هشام بن سالم قال: «سألت أبا عبد الله ع عن قول الله‌: ﴿وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً﴾[8] قال: هم الأنبياء و الأوصياء»[9]

و المراد بالكتاب في قوله‌ تعالى:‌ ﴿إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ‌ و إِنَّ كِتابَ الفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ﴾‌[10] هو نفوس الأبرار و نفوس الفجار كما سبق.

و مما دل عليه أيضا قول[11] أمير المؤمنين ع:

و قوله:‌دالُّ على أن محل نعيم الجنة و لذاتها و عذاب النار و عقوباتها إنما هي النفس الإنسانية

 

در پایان این فصل 3 مطلب بررسی می شود؛

مطلب نخست: روایتی درباره ی اعراف که ابن کوّاء از حضرت علی ع در مورد آیه اعراف ﴿عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُمْ‌﴾ پرسید و حضرت علی ع در پاسخ 3 جمله فرمودند:

     «و نحن على الأعراف نعرف أنصارنا بسيماهم» ما اهلبیت ع بر فراز دیوار بین بهشت و دوزخ هستیم و شیعیان خود را با چهره و شناسه می شناسیم

همان طور که ﴿إن تنصر الله ینصرکم﴾ یاری خدا به اطاعت از اوست یاری اهلبیت ع هم به اطاعت از ایشان است شهید در لمعه می گوید: «الشیعة من شایع علیا ع» شیعه کسی است که با عمل خود مولی علی ع را مشایعت کند

     «نحن الأعراف الذي لا يعرف الله عز و جل- إلا بسبيل معرفتنا» ما خود اعراف هستیم که معرفت خدا جز از مشکات معرفت ما امکان ندارد

     فلا يدخل الجنة إلا من عرفناه و لا يدخل النار إلا من أنكرناه‌» [12] که نتیجه جمله قبلی است و با "فاء" تفریع آمده است

در اینجا 3 نکته را می توان خاطر نشان ساخت؛

نکته نخست: این که امام علی ع هم فرمود: ما برفراز اعراف هستیم و ما خود اعراف هستیم این بنابر همان نظریه ای قابل تبیین است که اعراف به معنای مکانت و منزلت باشد و از حسن بصری و زجاج نقل شده و در نتیجه اعراف و اصحاب اعراف یکی خواهد بود .و این منافاتی ندارد که سور و دیواری بین بهشت و دوزخ زده شود و همین رجالی که دارای مکانت و منزلت اند بر فراز آن قرار بگیرند و ایشان ممتاز از اهل محشر هستند و اشراف و احاطه و آگاهی به اوضاع محشر و اهل آن داشته باشند و خاتمه کار مردمان در محشر را بشناسند کسانی که دارای معرفت اند و بهشتیان و دوزخیان را به چهره می شناسند.

لذااین دو قول را می توان از دو بخش آیه استفاده نمود در این حدیث، اهلبیت ع هم به عنوان رجالی بر فراز اعراف اند و هم به عنوان خود اعراف اند

نکته دوم: بنا بر جمله دوم روایت اعراف معنای سومی می یابد؛

    1. اعراف سور و دیوار است

    2. اعراف معرفت به معنای عارف و شخص عارف و کامل است و معرفت به اهل بهشت و دوزخ دارد

    3. اعراف به معنای معرفت به معنای معروف و اسم مفعول است و امام علی ع می فرماید: «الذي لا يعرف الله عز و جل- إلا بسبيل معرفتنا» است یعنی اگر کسی بخواهد خدا را بشناسد و معروفش حق تعالی باشد اول باید معرفت به ما داشته باشد و آن هم نه به عنوان شخص بلکه به عنوان مکانت و شخصیت یعنی به عنوان امامت بشناسد معرفت شناسنامه ای مراد نیست بلکه معرفت به موقعیت و منصب مراد است

نکته سوم: با توجه به این که جمله سوم صورت نتیجه را دارد و گویا از روایت این گونه به دست می آید که هر کس ما و منصب امامت را بشناسد ما هم او را به عنوان انصار و شیعه می شناسیم و در نتیجه او وارد بهشت می شود و هر کسی را هم انکار کنیم و ناصر و پیروی خود نشناسیم او جهنمی خواهد بود

مطلب دوم: این مطالب گفته شده احوال قیامت بود اعم از؛ صراط و میزان و کتاب و اعراف و بهشت و جهنم که به اندازه بضاعت بحث شد اما همان طور که معرفت نفس مفتاح معرفت مبدأ است همان طور معرفت نفس مفتاح معرفت معاد هم می باشد شاه کلید معرفت به مبدأ و معاد خودشناسی است برای معرفت به معاد و مآل کار خلایق، باز هم معرفة النفس کلید این شناخت است

این که کلید شناخت مبدأ معرفت به نفس است برای عده ای که از این راه می روند و آشنایی به آن دارند مطلبی روشن برای اهل کلام و حکمت و عرفان است زیرا نفس مظهر معرفت حق تعالی و آیت او می باشد و در نتیجه شناخت نفس کلید شناخت خدا خواهد بوداما در این بحث که چطور معرفت نفس مفتاح معرفت معاد و احوال آن است سِرّ و علتش این است که نفس هم مُنشئ این احوال و هم موضوع این احوال است و احوال قیامت از نفس نشأت می گیرد و در خود نفس هم پیدا می شود

توجه: این احوال در دنیا در باطن نفس است اما قیامتی که ﴿یوم تبلی السرائر﴾[13] است و پرده از روی باطن کنار زده می شود همین احوال به ظاهر نفس آمده و در نفس ظهور می یابد برخلاف اکنون که در بطون و کمون نفس و در خفاء می باشد

بسیاری به بحث معاد ملاصدرا و حکماء این گمانه را دارند که این معاد خواب و خیالی است و در باطن شخص خوابیده است یا این که نفس انسان چه صراطی را می پیماید؟ حق یا باطل راهی که به سوی معاد است در باطن است به ظاهر همه خوابند اما؛بر افکن پرده تا معلوم گردد******که یاران دیگری را می پرستند

در آخرت، احوال باز هم در نفس است اما در ظاهر نفس و بطون به ظهور می شود و در عالم ظاهری و بیرونی نفس خواهد بود و صراط در قیامت در متن جهنم ظاهر می شود و میزانی برپا می شود و انسان با آن روبرو می شود اگرچه میزان اکنون رو به تو است در این دنیا نیست این که در نفس است نه این که ظهور و بروز بیرونی نداشته باشد آخرت نشأه دیگری است ﴿أن علیه النشأة الأخری﴾[14]

مطلب سوم: این که موضوع احوال قیامت خود نفس و انسان است در روایاتی آمده است و اکنون این روایات را نقل می کنند

     و از صراط آغاز کرده و 3 روایت در این مورد نقل می کنند؛

    1. امام صادق ع فرمود: صراط مستقیم حضرت علی ع است یعنی ولایت مولی ع است در دنیا این ولایت باطن است و در قیامت هم ظهور به صورت پلی بر جهنم می یابد یا در کسی که در دنیا سرپرستی خود را به حضرت علی ع بسپارد و او را حاکم وجود خود بداند او بر صراط است و صراط خود نفس است

    2. امام سجاد ع می فرماید: «نحن ابواب الله و نحن الصراط المستقیم» حضرت علی ع فرمود ما اعراف هستیم و سبیل به معرفت خدا از طریق ما است راه رسیدن به معرفت خدا از راه اهلبیت ع است که فرمود: ﴿وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا﴾[15] کسی که می خواهد به بیت معرفت حق تعالی راه بیابد باید از این راه و کانال و مسیر اهل بیت ع در آید

    3. از امام باقر ع نقل شده است: صراط مستقیم پیامبر ص و خاندان عصمت و طهارت اویند

ب- در باره ی میزان روایتی به نقل هشام ابن سالم از امام صادق ع می آورد که از امام درباره ی این آیه ﴿وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَإِن كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَكَفَى بِنَا حَاسِبِينَ ﴾[16] پرسید؛ امام فرموند: «موازین انبیاء و اوصیاء هستند» یعنی تعالیم و شباهت به ایشان یعنی نفس آموزه های ایشان را در خود داشته باشد و تلقی کند باز هم موازین خود نفس می شود

ج- کتاب از احوال قیامت است که قرآن می فرماید: ﴿كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ ﴾[17] و ﴿كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ ﴾[18] این کتاب نفس ایشان است زیرا در شعر منسوب به حضرت علی ع آمده است؛

و أنت الکتاب المبین الذی******بأحرفه یظهر المضمر

 

د- و بلآخره از احوال قیامت بهشت و جهنم است که محلش خود نفس است به دلیل بیت بعدی که فرمودند:

دوائک فیک و لا تشعر**    و داؤک منک و لا تبصر

 


[1] . تاکید قول دوم که مراد از اعراف مکانت و منزلت است.
[11] . آیت الله علامه حسن زاده آملی می گوید: این اشعار مربوط به علی ابن ابی طالب قیروانی است نه حضرت علی ع.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo