< فهرست دروس

درس اسفار استاد اسحاق‌نیا

97/12/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نقل عبارت اثولوژیا

قال الفيلسوف الأعظم[1] : إن هيولى العقل‌ شريفة جدا لأنها بسيطة عقلية غير أن العقل أشدَّ منها انبساطا و هو محيط بها و إن كان هيولى النفس[2] شريفة لأنها بسيطة نفسانية غير أن النفس أشدّ انبساطا منها و هي محيطة بها و مؤثرة فيها الآثار العجيبة بمعونة العقل فلذلك صارت أشرف و أكرم من الهيولى لأنها تحيط بها و تُصوِّر فيها الصور العجيبة

و الدليل على ذلك،‌ العالم الحسي فإن من رآه يكثر منه عجبه و لا سيّما إذا رأى عظمه و حسنه و شرفه و حركته المتصلة الدائمة الظاهرة منها و الخفية و الأرواح الساكنة في هذا العالم من الحيوان و الهواء و النبات و سائر الأشياء كلها فإذا رأى هذه الأشياء الحسية في هذا العالم السفلي الحسي فليرتق بعقله إلى العالم الأعلى الحق الذي إنما هذا العالم مثاله[3] و يُلقى بصره عليه فإنه سيرى الأشياء كلَّها التي رآها في هذا العالم هناك غير أنها يراها هناك عقلية دائمة متصلة ذات فضائل و حياة نقية ليس يشوبها شي‌ء من الأدناس و يرى هناك الأشياء ممتلئة عقلا و حكمة من أجل النور الفائض عليها و كل واحد منهم يحرص‌[4] على الترقي إلى درجة صاحبه و أن يدنو من النور الأول الفائض على ذلك العالم و ذلك العالم محيط بالأشياء كلها الدائمة التي لا تموت- و محيط بجميع العقول و الأنفس انتهى كلامه الشريف و فيه ما لا يخفى من التأييد لما نحن فيه.

و من الشواهد العرشية الدالة على أن لهذه الصور الطبيعية صورا نفسانية هي معادها و باطنها و أخرى عقلية هي معاد معادها و باطن باطنها، إنا متى أحسسنا بشي‌ء خارجي وقعت له صورة غير صورتها الخارجية في قوانا الحساسة التي هي من جنس الحيوانات المقتصرة على النفس الحساسة فقط فإذا وقعت تلك الصورة في حسنا و استكمل بها الحس حصلت من تلك الصورة صورة أخرى ألطف و أشرف منها فتصورت بها قوة خيالنا التي دلت البراهين التي أقمناها مرسومة في هذا الكتاب[5] ؛

     على تجردها و تجرد ما ارتسم فيها و تمثل لها و كذلك انتقلت من الصورة التي في قوة خيالنا صورة أخرى عقلية إلى قوة عقلنا فلو لا أنّ بين محسوس كل طبيعة و متخيله و معقوله علاقة ذاتية كما بين حسنا و خيالنا و عقلنا من الرابطة الاتحادية لما كان كذلك

     و كذلك الأمر على عكس ذلك- الصعود في سلسلة النزول فإنا متى تعقلنا صورة عقلية وقعت منها حكاية مثالية مطابقة لها في خيالنا و إذا اشتد وجود الصورة في عالم الخيال انفعلت منه قوة الحس و تمثلت بين يدي الحس صورة في الخارج كما قال تعالى: « فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا»

و من هذا القبيل رؤية النبي ص صورة جبرئيل و الملائكة ع في هذا العالم كما سيتضح[6] لك‌ في مباحث النبوات.

 

ملا صدرا اذعان داشت که؛

     هر موجود در عالم حس، هیولای عالم مثال و هر موجود عالم مثال، هیولای عالم عقل است

     صورت، تمام و کمال هیولی است

     صورت حسیه با صورت مثالی و عقلی اتحاد وجودی دارد

بنابرین صور حسیه هیولای صور مثالی و صور مثالی هیولای صورت عقلی است اکنون تاییدی از کتاب اثولوژیای فلوطین می آورند؛

سخن اثولوژیا: هیولای عقل -که طبق سخن ملاصدرا همان صور مثالیه می باشد- جدا شریف می باشند زیرا بسیط اند بجهت تجردی که از ماده دارند بساطت عقل از صور مثالیه بیشتر است و بر آن ها احاطه دارد زیرا عقل مجرد از مقدار و شکل هم هست بر خلاف صور مثالیه

هیولای نفس یا مثال –که طبق سخن ملاصدرا صور حسیه است- شریف می باشند زیرا این ها هم بساطت دارند صور حسیه که هیولای مثال هستند از ماده مجرد می باشند منتهی بساطت نفس بیشتر از بساطت صور مثالی و محیط به این ها است زیرا صورت مثالی شرط حظور ماده را ندارد برخلاف صور حسیه که شرط حضور ماده را دارد.

بعد می افزاید: صور نفسانی یا مثالی به کمک موجود عقل آثار عجیبی در عالم ماده و طبیعت دارا می باشند که موجودات طبیعی با عظمت و گستره و زیبایی ای که دارد؛

جهان چون چشم و خال و خط و ابرو است    که هر چیزی به جای خویش نیکوست

 

حرکات آشکار و پنهانی که در عالم طبیعت است حرکت خورشید و ماه یا حرکت الکترون درون هسته و... حکیم سبزواری در منظومه حکمت می گوید: به اندازه ای که انسان کلمه واحد را بر زبان جاری کند در همین مقدار زمان سطح مقعر فلک الافلاک یا فلک اطلس 1732 فرسخ طی می کند برای زمین تا 14 حرکت برشمرده اند و موجودات زنده و ارواحی که در عالم طبیعت سکنی گزیده اند این ها آثار شگفت انگیزی است که موجودات مثالی به کمک عالم عقل در این طبیعت دارند موجودات عالم طبیعت هم تازه به تازه عوض می شوند

هر دم از این باغ بری می رسد    تازه تر از تازه تری می رسد

 

و هر تازه ای که کهنه می شود به کجا می رود؟ ملای رومی در شمس الحقایق می گوید:

چیست نشانی آنک، هست جهانی دگر    نو شدن حال هاست رفتن این کهنه هاست

نو ز کجا می رسد کهنه کجا می رود    گر نه ورای نظر عالم بی منتهی است

 

موجودات برتر در این عالم دون و در طبیعت و پست چه اثری دارند به گفته سعدی؛

این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود    هر که فکرت نکند نقش بوَد بر دیوار

 

فیلسوف اعظم می گوید: کسی که این موجودات طبیعی را می بیند باید عقلش او را بالا ببرد و از عرصه مادیت و طبیعت اوج بدهد و آن را به تا عالم مثال و عالم عقل بالا ببرد تا همه اشیاء که در عالم طبیعت است را در آنجا مشاهده بکند اما به نحو دیگر و بودنشان در آنجا با یک دنیا فضایل و خوبی هاست و یکپارچه خیر با یک حیات پاک است بدون هیچ آلودگی مادی بلکه با یک حیات جاوید و دایمی برخلاف موجودات طبیعی به گفته مولوی؛

عالم دون روسپی است چیست نشانیّ آن    آن که حریفیش پیش وان دگرش در قفاست

 

عالم هر روز در آغوش یکی است و از هر طرف دنیا پرستان در انتظار وصالش هستند به گفته مولوی؛

ای که در روی زمینی همه وقت    آن تو نیست دگران در رحم مادر و صلب پدر اند

 

اما موجودات در آخرت جاودانه اند عالمی که سراسر عشق و وصال و شهود است در آن عالم فراق و نفرت معنا ندارد حجاب ماده در کار نیست عالم عقل محیط به همه عقول و نفوس است

سپس ملا صدرا یک شاهد عرشی می آورد که مطلبی مخصوص حکمت متعالیه است و از جمله افکار بلند بزرگ مرد حکمت و عرفان، ملا صدرا است

شاهد عرشی: در این که هر صورت حسی یک صورت مثالی و یک صورت عقلی دارد شاهدش این است که ما صورتی را در این عالم طبیعت احساس می کنیم بعد همین صورت را تخیل و بعد همان را تعقل می کنیم صورت زید را احساس می کنیم بعد چشم از او می گردانیم و همان صورت را تخیل می کنیم و بعد همان صورت را به صورت مفهوم کلی انسان که قابل انطباق بر زید و غیر زید است را تعقل می کنیم با توجه به اتحاد قوای حس و خیال و عقل که؛

النفس فی وحدته کل القوی    و فعلها فی فعله قد انطوی

 

پس این 3 صورت هم با هم باید اتحاد داشته باشند و صورت حسی و خیالی و عقلی باید اتحاد وجودی داشته باشند و یکی باشند

این در سلسله صعود است بر خلاف آن در سلسله نزول که ابتدا مفهومی را تعقل می کنیم بعد همان مفهوم به حد خیال تنزل می کند و گاهی خیال آن قدر قوی می شود که آن صورت خیالی به مرتبه حس تنزل می یابد یعنی محسوس به حواس ما می شود چنان که در مباحث مربوط به وحی در اوایل جلد 7 در باره کیفیت وحی هم همین مطلب را ملا صدرا گفته است که جبرییل از مرتبه عقل تنزل به مرتبه خیال و بعد از آن به مرتبه حس پیامبر اکرم ص تنزل یافته است

یا درباره تمثل جبرییل برای حضرت مریم س « فتمثل لها بشرا سویا» یا این که پیامبر ص جبرییل را به صورت دحیه کلبی مشاهده می کردند.


[1] . اثولوژیا میمر 8 ص109 و 110.
[2] . هیولای مثال که صور حسیه است.
[3] . چرخ با این اختران نغز و خوش زیباستی    صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستیصورت زیرین اگر با نردبان معرفت    بر رود بالا همی با اصل خود یکتاستیاین سخن را در نیابد فهم های ظاهری    گر که ابو نصر استی و گر بو علی سیناستی.
[4] . حکیم سبزواری حرص را به عشق تأویل می کند و می گوید: «أی یعشق الاتصال الحقیقیة المعنویة به و العلم الشهودیة له» هر کدام عاشق اتصال به دیگری و شهود دیگری است زیرا بین آنها حجاب وجود ندارد زیرا ترقی در موجودات مجرد ترقی معنا ندارد و ترقی به عشق تفسیر می شود.
[5] . ابتدای جلد 8 اسفار اربعه عقلیه.
[6] . در ابتدای جلد 7 در مباحث وحی گذشته است جز این که اسفار متون پیش نویس ملا صدرا می باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo