< فهرست دروس

درس تفسیر استاد درایتی

1401/03/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: حقوق انسان از منظر قرآن/حقّ ذاتى انسان بر خدا /حقّ کرامت

 

۳ - اهمیت کرامت ذاتی انسان در حدی است که حتی مقید به حیات انسان نبوده و بر اساس فرمایشات معصومین علیهم السلام حفظ کرامت اموات و جسد انسان نیز لازم و ضروری است و جسارت به آن علاوه بر حکم تکلیفی، مستتبع احکام وضعی (مانند وجوب دیة) نیز می باشد[1] . بعید نیست که وجوب تجهیز و تدفین متوفی و حرمت غیبت و تهمت به آن نیز از همین باب حفظ کرامت انسانی باشد.

۴ - از تشریع بعضی از احکام اسلامی این چنین استظهار می شود که شارع مقدس کرامت انسانی را در برخی از موارد نادیده گرفته و در مقام تحقیر افرادی حتی مسلمان برآمده است (مانند لزوم شاهد در هنگام اجرای حد زنا[2] - دریافت جزیة از اهل کتاب در حال ذلت[3] - محور قرار دادن مرد در کانون خانواده و لزوم اذن زوج برای بسیاری از فعالیت های زوجة[4] - تأیید رقیت و احکام عبد[5] ) ، لکن در برابر این سنخ از احکام شرعی باید گفت که اولا همچنان که بارها تذکر داده شد، حق کرامت در مرتبه ی اولی برای همه انسان هاست اما ممکن است به جهت صدق عناوین ثانوی (مانند سارق یا زانی یا قاتل) این حق ذاتی زائل گردد. ثانیا اگرچه که لازمه ی بسیاری از این احکام نادیده گرفتن کرامت انسانی است اما در عین حال شریعت اجازه توهین یا تحقیر و جسارت را نداده است. ثالثا چشم پوشی از کرامت انسان در بعضی از موارد به جهت رسیدن به اهداف عالی در جامعه (مانند ریشه کن کردن فساد و جرم یا ایجاد نظم و یا تکامل و رشد) بوده و نمی تواند نافی حق ذاتی و اولی کرامت بشر بشمار آید. رابعا در خصوص مسأله استرقاق اگرچه که اسلام در بدؤ تأسیس چاره ای جز تأیید آن نداشته است [6] اما در ادامه آنقدر تشویق و ترغیب به عتق کرده یا آزاد نمودن برده را به عنوان مجازات معین نموده که در گذر زمان رقیت و بردگی زائل شده است پس در نتیجه این مساله نه تنها منافی حق کرامت انسانی بشمار نمی آید بلکه مؤید آن و در راستای تحقق آن می باشد و لذا اسلام مکررا متذکر عدم برتری حر بر عبد و شرافت ذاتی آن شده است و بعضی از اسراء جنگی حتی لایق آن گردیده اند که حجت خدا و امام معصوم را در رحم خود پرورش دهند.

 


[1] الوافي، الفيض الكاشاني، ج16، ص762.. بهذا الإسناد قال و رواه ابن محبوب عن محمّد بن الحسين عن محمّد بن أشيم عن الحسين بن خالد قال: سألت أبا الحسن عليه السّلام فقلت إنا روينا عن أبي عبد اللّٰه عليه السّلام حديثا أحبّ أن أسمعه منك فقال و ما هو فقلت بلغني أنّه قال في رجل قطع رأس رجل ميت قال قال رسول اللّٰه صلّى اللّه عليه و آله إن اللّٰه حرم من المسلم ميتا ما حرم منه حيا فمن فعل بميت ما يكون في ذلك اجتياح نفس الحيّ فعليه الدية، فقال صدق أبو عبد اللّٰه عليه السّلام هكذا قال رسول اللّٰه صلّى اللّه عليه و آله قلت من قطع رأس رجل ميت أو شق بطنه أو فعل به ما يكون في ذلك الفعل اجتياح نفس الحيّ فعليه الدية دية النفس كاملة فقال لا ثمّ أشار إلي بإصبعه الخنصر فقال لي أ ليس لهذه دية قلت بلى قال فتراه دية النفس فقلت لا قال صدقت - فقلت و ما دية هذه إذا قطع رأسه و هو ميت فقال ديته دية الجنين في بطن أمه قبل أن ينشأ فيه الروح و ذلك مائة دينار قال فسكت و سرني ما أجابني فيه قال لم لا تستوفي مسألتك فقلت ما عندي فيها أكثر ممّا أجبتني به إلاّ أن يكون شيء لا أعرفه قال دية الجنين إذا ضربت أمه فسقط من بطنها قبل أن ينشأ فيه الروح مائة دينار و هي لورثته و إن دية هذا إذا قطع رأسه أو شق بطنه فليس هي لورثته إنّما هي له دون الورثة فقلت و ما الفرق بينهما الحديث مثل ما مر
[2] سوره نور، آيه 2.. {الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}
[3] سوره توبه، آيه 29.. {قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّىٰ يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}
[4] سوره نساء، آيه 34.. {الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا}
[5] سوره نحل، آيه 75.. {ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوكًا لَا يَقْدِرُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَمَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا ۖ هَلْ يَسْتَوُونَ ۚ الْحَمْدُ لِلَّهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}
[6] در هر مبارزه ای با دشمن لامحاله افرادی از سپاه مخالف اسیر (طوعا او کرها) خواهند شد و با توجه به اینکه قتل همه ی آن ها یا رها ساختن همگان و یا تحت شکنجه قرار دادنشان امر مطلوب و عقلائی نیست، اسلام حکم به رقیت و محدودیت او نموده است تا پس از بکار گیری نیروی آن اسیر و تربیت شدن او در دامن مسلمین و آشنا شدنش با مفاهیم اسلامی، زمینه آزادی او فراهم شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo