< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

99/08/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المفاهيم/مفهوم استثناء /

بنابر نظر مرحوم آيت الله خوئى إنما به دو صورت استعمال مى شود :

    1. حصر موصوف در صفت (إنما زيد عالم)

    2. حصر صفت در موصوف (إنما الفقيه زيد)

بنابر صورت اول انحصار إنما مجازى و مفيد مبالغه است زيرا روشن است كه موصوف به اوصاف ديگر نيز متصف مى شود اما بنابر صورت دوم انحصار إنما حقيقى مى باشد مگر قرينه بر خلاف آن وجود داشته باشد.[1]

 

مى گوييم موارد زيادى از استعمالات إنما در قرآن وجود دارد كه مفيد انحصار نمى باشد فلذا اثبات انحصار براى إنما نيازمند قرينه است مانند :

﴿إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ﴾ [2]

روشن است كه محرّمات اختصاص به اين موارد ندارد هرچند براى توجيه حصر در اين آيه گفته شده آيه در مقام بيان خصوص محرّمات اكل است نه مطلق محرّمات يا خصوص محرّمات تا زمان نزول آيه اين موارد بوده است و يا ساير محرّمات از مأكولات نبوى است نه الهى.

 

﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ﴾ [3]

واضح است كه نه رجسيت در اين چهار مورد منحصر است و نه اين چهار مورد فقط رجس است زيرا قرآن تصديق به وجود منافع در خمر مى نمايد. مضافا به اينكه رجس اگر حكم وضعى نجاست باشد مفيد حرمت شرب خمر نخواهد بود و اگر حكم تكليفى باشد مفيد نجاست نمى باشد.

 

﴿إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ﴾ [4]

با توجه به ساير آيات قرآن، تنها هدف شيطان اين چند امر نمى باشد.

نكته

ممكن‌ است‌ در همه اين موارد ادعاى شود كه إنما مفيد انحصار است و حصر اضافى بودن آن موجب مجازيت نمى شود زيرا اطلاق و اضافه از حكم و مدخول آن بدست مى آيد و ضررى به موضوع له إنما نمى رساند همچنان كه كلّ براى عموم مايراد من المدخول وضع شده است، اما بايد توجه داشت كه بنابر اين توجيه هرچند انحصار إنما تصحيح مى شود اما ديگر مفهوم (انتفاء مطلق حكم) نخواهد داشت.

 

مرحوم آيت الله تبريزى مى فرمايند گاهى إنما براى انحصار موضوع به حكم است كه در إخباريات حصر مجازى و ادعايى و در انشائيات حصر اضافى مى باشد، و گاهى براى انحصار حكم به موضوع است كه انحصار آن حقيقى مى باشد.[5]

 

مرحوم شيخ انصارى مدعى است افاده حصر براى إنما قابل اثبات نيست زيرا اولا موارد استعمالى آن متعدد است و ثانيا در زبان فارسى مترادف و معادلى ندارد تا معناى متبادر از آن حاصل شود.[6]

در برابر ايشان مرحوم آخوند مى فرمايد بنابر تصريح لغويين و تبادر أهل عرف و محاوره إنما دلالت بر حصر دارد و صرف تبادر نزد أهل عرف براى شناسايى معناى موضوع له كافيست.[7]

مرحوم آيت الله خوئى مى فرمايند هرچند معادل فارسى براى إنما وجود ندارد اما معانى هيأت در تمام لغات مشترك است مانند هيأت اسم فاعل و… برخلاف مفردات كه در هر لغتى معناى خاصى دارد.[8]

مرحوم آيت الله تبريزى هم مى فرمايند براى إنما معادل فارسى وجود دارد و آن عبارتند از : اين است و جز این نیست.[9]

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo