< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

1402/10/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اصل برائة/تنبیهات /اخبار من بلغ

 

راه حلّ هفتم ← برخی معتقدند که از مجموع أخبار من بلغ می‌تواند گویای مستحب بودن احتیاط در عبادت و ثواب داشتن آن را اثبات کرد و با قصد جزمی آن، اقدام به عبادت احتیاطی نمود. به چند روایت از آن أخبار اشاره می‌کنیم:

     أَحْمَدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلْبَرْقِيُّ فِي اَلْمَحَاسِنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَكَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: مَنْ بَلَغَهُ عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شَيْءٌ مِنَ اَلثَّوَابِ فَعَمِلَهُ كَانَ أَجْرُ ذَلِكَ لَهُ وَ إِنْ كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَمْ يَقُلْهُ. [1]

     وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عِمْرَانَ اَلزَّعْفَرَانِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاجَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: مَنْ بَلَغَهُ ثَوَابٌ مِنَ اَللَّهِ عَلَى عَمَلٍ فَعَمِلَ ذَلِكَ اَلْعَمَلَ اِلْتِمَاسَ ذَلِكَ اَلثَّوَابِ أُوتِيَهُ وَ إِنْ لَمْ يَكُنِ اَلْحَدِيثُ كَمَا بَلَغَهُ. [2]

     وَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ اَلنَّضْرِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِاَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: مَنْ بَلَغَهُ عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شَيْءٌ مِنَ اَلثَّوَابِ فَفَعَلَ ذَلِكَ طَلَبَ قَوْلِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَانَ لَهُ ذَلِكَ اَلثَّوَابُ وَ إِنْ كَانَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَمْ يَقُلْهُ.[3]

بدیهی است که اگر امتثال واجبات و ترک محرمات را از باب انجام وظیفه قاعدتا عاری از أجر و ثواب بدانیم (هرچند ممکن است برای خصوص ترک بعضی از محرمات ثواب قرار داده شده باشد[4] )، أخبار من بلغ منحصر به حوزه‌ی مستحبات خواهد بود، همچنان که در غیر این صورت بلوغ ثواب ظهور در اعمال مستحب دارد، زیرا بیان أجر و ثواب و ترغیب به آن، لسان بیان مستحبات است درحالی که واجبات عموما با لسان الزام و تهدید و توبیخ بیان می‌شود.

اشکال : اگرچه به اعتقاد عده‌ای از بزرگان (مانند مرحوم علامه مجلسی[5] ) أخبار من بلغ مستفیض و مستغنی از بررسی سندی است[6] و یا به تعبیر مرحوم آیت الله خوئی همین که در میان آن‌ها چند خبر صحیح وجود دارد، دیگر نیازی به بررسی سندی سایر آن روایات نیست[7] ؛ اما نسبت به مدلول این روایات چند احتمال وجود دارد که فقط براساس یکی از آن احتمالات می‌توان استحباب احتیاط در عبادت را اثبات نمود. آن احتمالات عبارت است از اینکه :

    1. این روایات ارشاد به حُسن عقلی انقیاد دارد و از باب ارج نهادن به فرمایشات معصومین علیهم السلام (نه درک ثواب) همان ثواب متوقع و متصوّر به او تفضّل می‌شود.[8]

    2. این روایات در مقام اعتباربخشی به تمام أخباری است که متضمن بیان مستحبات هستند و رعایت شرائط حجیّت خبر نسبت به آن‌ها را غیر ضروری می‌داند (گویا قدماء مفاد أخبار من بلغ را همین مسأله‌ی اصولی می‌دانسته‌اند و لذا براساس همین أخبار مدعی قاعده‌ی تسامح در ادله‌ی سنن شده‌اند).

    3. این روایات درصدد بیان مستحب نفسی بودن برخی از أعمال به عنوان ثانوی بلوغ ثواب هستند (براساس این احتمال أخبار من بلغ حاکی از یک مسأله‌ی فقهی است). [9]

    4. این روایات صرفا در مقام خبر دادن از ثواب داشتن اعمالی می‌باشد که به انگیزه‌ی درک ثواب اتیان شده است اما هیچ ترغیب و تشویقی به چنین کاری نمی‌کند تا چنین رفتاری مستحب باشد (مانند روایاتی که خبر از مغفرت و آمرزش گناهان می‌دهد اما ترغیب به گناه کردن نمی‌کند).

    5. این روایات ارشاد به حُسن عقلی احتیاط است و دلالت دارد که هرگونه اقدامی برای درک مصالح واقعی نزد شارع پسندید و مستحب طریقی است و نفس انبعاث از مطلوبیت احتمالی ایشان، أجر و ثواب خواهد داشت. [10]

 


[6] قبلا هم اشاره شد که صرف استفاضه دلیل بر اعتبار روایات نخواهد بود مگر آنکه مفید اطمینان عرفی باشد که همان تواتر مصطلح است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo