< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

1402/10/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اصل برائة/تنبیهات /حسن استحباب احتیاط

 

مِنْ كَلاَمٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بِالْبَصْرَةِ وَ قَدْ دَخَلَ عَلَى اَلْعَلاَءِ بْنِ زِيَادٍ اَلْحَارِثِيِّ يَعُودُهُ وَ هُوَ مِنْ أَصْحَابِهِ فَلَمَّا رَأَى سِعَةَ دَارِهِ قَالَ مَا كُنْتَ تَصْنَعُ بِسِعَةِ هَذِهِ اَلدَّارِ فِي اَلدُّنْيَا أَمَا أَنْتَ إِلَيْهَا فِي اَلْآخِرَةِ كُنْتَ أَحْوَجَ وَ بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا اَلْآخِرَةَ تَقْرِي فِيهَا اَلضَّيْفَ وَ تَصِلُ فِيهَا اَلرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ مِنْهَا اَلْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا اَلْآخِرَةَ فَقَالَ لَهُ اَلْعَلاَءُ يَا أَمِيرَاَلْمُؤْمِنِينَ أَشْكُو إِلَيْكَ أَخِي عَاصِمَ بْنَ زِيَادٍ قَالَ وَ مَا لَهُ قَالَ لَبِسَ اَلْعَبَاءَ وَ تَخَلَّى مِنَ اَلدُّنْيَا قَالَ عَلَيَّ بِهِ فَلَمَّا جَاءَ قَالَ: يَا عُدَيَّ نَفْسِهِ لَقَدِ اِسْتَهَامَ بِكَ اَلْخَبِيثُ أَ مَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ وَ وَلَدَكَ أَ تَرَى اَللَّهَ أَحَلَّ لَكَ اَلطَّيِّبَاتِ وَ هُوَ يَكْرَهُ أَنْ تَأْخُذَهَا أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اَللَّهِ مِنْ ذَلِكَ قَالَ يَا أَمِيرَاَلْمُؤْمِنِينَ هَذَا أَنْتَ فِي خُشُونَةِ مَلْبَسِكَ وَ جُشُوبَةِ مَأْكَلِكَ قَالَ: وَيْحَكَ إِنِّي لَسْتُ كَأَنْتَ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ اَلْحَقِّ أَنْ يُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ اَلنَّاسِ كَيْلاَ يَتَبَيَّغَ بِالْفَقِيرِ فَقْرُهُ.[1]

وَ مِنْ كِتَابٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِلَى اَلْحَارِثِ اَلْهَمْدَانِيِّ : وَ تَمَسَّكْ بِحَبْلِ اَلْقُرْآنِ وَ اِنْتَصِحْهُ وَ أَحِلَّ حَلاَلَهُ وَ حَرِّمْ حَرَامَهُ وَ صَدِّقْ بِمَا سَلَفَ مِنَ اَلْحَقِّ وَ اِعْتَبِرْ بِمَا مَضَى مِنَ اَلدُّنْيَا مَا بَقِيَ مِنْهَا فَإِنَّ بَعْضَهَا يُشْبِهُ بَعْضاً وَ آخِرَهَا لاَحِقٌ بِأَوَّلِهَا وَ كُلُّهَا حَائِلٌ مُفَارِقٌ وَ عَظِّمِ اِسْمَ اَللَّهِ أَنْ لاَ تَذْكُرَهُ إِلاَّ عَلَى حَقٍّ وَ أَكْثِرْ ذِكْرَ اَلْمَوْتِ وَ مَا بَعْدَ اَلْمَوْتِ وَ لاَ تَتَمَنَّ اَلْمَوْتَ إِلاَّ بِشَرْطٍ وَثِيقٍ وَ اِحْذَرْ كُلَّ عَمَلٍ يَرْضَاهُ صَاحِبُهُ لِنَفْسِهِ وَ يُكْرَهُ لِعَامَّةِ اَلْمُسْلِمِينَ وَ اِحْذَرْ كُلَّ عَمَلٍ يُعْمَلُ بِهِ فِي اَلسِّرِّ وَ يُسْتَحْيَا مِنْهُ فِي اَلْعَلاَنِيَةِ وَ اِحْذَرْ كُلَّ عَمَلٍ إِذَا سُئِلَ عَنْهُ صَاحِبُهُ أَنْكَرَهُ أَوِ اِعْتَذَرَ مِنْهُ وَ لاَ تَجْعَلْ عِرْضَكَ غَرَضاً لِنِبَالِ اَلْقَوْلِ وَ لاَ تُحَدِّثِ اَلنَّاسَ بِكُلِّ مَا سَمِعْتَ فَكَفَى بِذَلِكَ كَذِباً وَ لاَ تَرُدَّ عَلَى اَلنَّاسِ كُلَّ مَا حَدَّثُوكَ بِهِ فَكَفَى بِذَلِكَ جَهْلاً وَ اِكْظِمِ اَلْغَيْظَ وَ اُحْلُمْ عِنْدَ اَلْغَضَبِ وَ تَجَاوَزْ عِنْدَ اَلْقُدْرَةِ وَ اِصْفَحْ مَعَ اَلدَّوْلَةِ تَكُنْ لَكَ اَلْعَاقِبَةُ وَ اِسْتَصْلِحْ كُلَّ نِعْمَةٍ أَنْعَمَهَا اَللَّهُ عَلَيْكَ وَ لاَ تُضَيِّعَنَّ نِعْمَةً مِنْ نِعَمِ اَللَّهِ عِنْدَكَ وَ لْيُرَ عَلَيْكَ أَثَرُ مَا أَنْعَمَ اَللَّهُ بِهِ عَلَيْكَ وَ اِعْلَمْ أَنَّ أَفْضَلَ اَلْمُؤْمِنِينَ أَفْضَلُهُمْ تَقْدِمَةً مِنْ نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ وَ مَالِهِ فَإِنَّكَ مَا تُقَدِّمْ مِنْ خَيْرٍ يَبْقَ لَكَ ذُخْرُهُ وَ مَا تُؤَخِّرْهُ يَكُنْ لِغَيْرِكَ خَيْرُهُ ...[2]

بنابراین از مجموع ادله‌ی نقلی بدست می‌آید که پروردگار متعال از باب وجود مصالح و أغراضی (مانند تسهیل)، بخشی از رفتارها و اعمال را مجاز اعلان نموده است، و باتوجه به این نکته حتی عقل هم حکم به حُسن احتیاطِ بالجمله و فراگیر نمی‌کند و شارع اگرچه از باب امتنان و احسان برخی از نادانسته‌ها را مطالبه نمی‌نماید اما طریق احتیاط در پیش گرفتن نسبت به تمام مجهولات (نه مجهولات مهم) به گونه‌ای ردّ احسان خداوند خواهد بود[3] . مضافا به اینکه از منظر عقل، بندگی و عبودیت إقتضاء دارد که دقیقا در مدار تعیین شده از سوی مولی حرکت کرد و توقف نمودن در جایی که حرکت را مجاز دانسته‌اند یا ملزم گشتن به چیزی که ترخیص داده شده است، نه تنها کمال و مطلوب نیست بلکه خروج بنده از زیّ بندگی نیز خواهد بود و لذا در روایاتی فراوانی عدم بهره‌مند شدن از نعمت‌های الهی و ترک حلال‌های الهی مذموم و ناپسند شمرده شده است[4] .

و ثانیا مستحب بودن احتیاط و ثواب داشتن آن هم قابل اثبات نیست، زیرا احتیاط نمودن اگرچه گویای صفت انقیاد و حُسن فاعلی مکلف می‌باشد اما براساس نصوص آنچه که موضوع ثواب و پاداش خواهد بود، عمل صالح و حُسن فعلی است [5] ، و در موارد احتیاط بخشی از افعال (مانند نماز به سه جهتی که مخالف قبله است) یا همه‌ی افعال (مانند دعا هنگام رؤیت هلال در صورتی که اساسا چنین تکلیفی واقعا وجود نداشته باشد) عمل صالح و خواسته‌ی خدای سبحان نیست. بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که صرف احتیاط نمودن سبب ‌شود بنده مستحق ثواب باشد (مقصود از استحقاق ثواب آن است که بدون در نظر گرفتن وعده‌های الهی، بنده را صاحب حقی بدانیم که می‌تواند آن حقّ را از خداوند مطالبه نماید، نه اینکه صرفا شایستگی و اهلیت برای اعطای ثواب داشته باشد[6] ).

شایان ذکر است که اگرچه به اعتقاد بعضی از بزرگان (مانند مرحوم روحانی[7] ) حتی صرف اتیان عمل صالح نیز موضوع ثواب نیست، بلکه ثواب داشتن یک عمل در گرو حسن بودن فعل و منتسب بودن آن به خداست ؛ لکن به نظر می‌رسد که براساس نصوص متعدد صرف عمل صالحی که از جنس إحسان است، موضوع برای ثواب و أجر خواهد بود[8] حتی اگر برای خدا هم صورت نگرفته باشد[9] ، لکن خصوص بهشت را به کسانی پاداش می‌دهند که با ایمان و اخلاص اقدام به آن عمل نموده باشند[10] .

نکته

بر فرضی که حُسن عقلی و شرعی احتیاط و ثواب داشتن آن هم پذیرفته شود، مربوط به احتیاط‌هایی است که در حوزه‌ی توصلیات یا تعبدیات مردد بین وجوب و استحباب صورت می‌گیرد، اما در حوزه‌ی تعبدیاتی که امر دائر مدار بین وجوب و غیر استحباب است، احتیاط کردن با یک چالش‌ جدی مواجه خواهد بود و آن عبارت است از اینکه از یک سو احتیاط کردن مقتضای اتیان تمام أجزاء و شرائط احتمالی است، و از سوی دیگر یکی از أجزاء و شرائط عبادات، قصد قربت و قصد امتثال امر می‌باشد، درحالی که مراعات کردن قصد امر در عملی که اصل أمر داشتن و مطلوب بودنش نزد پروردگار مشکوک است، ناممکن بوده و با محذور تشریع و بدعت رو به رو خواهد بود.[11]

هریک از بزرگان به حسب مبانی خود در بحث تعبدی و توصلی در مقام رفع این محذور برآمده‌اند که به چند راه‌حل اشاره می‌کنیم:

راه حلّ اول ← مرحوم روحانی معتقدند که این اشکال در صورتی شکل می‌گیرد که صحت عبادت را متوقف بر جزم در قصد بدانیم درحالی که اصل این مبنا ناتمام است، اما اگر احتمال وجود أمر حتی در فرضی که عمل مطابق با واقع نباشد، مصحح قصد قربت در عبادت دانسته شود، احتیاط در تعبدیات مردد بین واجب و غیر استحباب هیچ محذوری نخواهد داشت و صرف انتساب عمل به شارع برای صحت عمل کافیست. همچنین حتی اگر احتمال وجود امر را فقط در فرضی که عمل مطابق با واقع باشد، مصحح قصد قربت بدانیم [12] ، احتیاط بین واجب و غیر مستحب همچنان بلامحذور خواهد بود، زیرا وقتی احتیاط کننده با این هدف اقدام به اتیان عمل می‌کند که اگر در واقع آن عمل خواسته‌ی خدا بود، تکلیفی برعهده‌اش نباشد، در صورتی که واقعا آن عمل مطلوب شارع باشد، ارکان عبادت تمام است و مانعی از صحت آن وجود ندارد و طبیعتا در صورتی که عمل احتیاطی مطابق با واقع و مأمور به الهی نباشد، عبادت هم نخواهد بود.[13]

 


[5] {مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ} نحل ۹۷.
[6] باید توجه داشت که تا فلسفه‌ی عقوبت الهی تبیین نشود، نسبت به استحقاق عقوبت و حوزه‌ی آن نمی‌توان ابراز نظر کرد.
[7] أقول : للتوقف في ترتب استحقاق الثواب عقلا على الاحتياط بما هو، ومع قطع النّظر عن استحبابه شرعا، مجال واسع. فما أفاده قدس ‌سره من عدم الارتياب فيه وإرساله إرسال المسلمات مستدرك. والوجه فيه بنحو الإجمال : ان الاحتياط إنما يكشف عن وجود صفة حسنة كامنة في نفس المحتاط، وهي صفة الانقياد، وهي لا تستلزم سوى الحسن الفاعلي لا الفعلي، وهو لا يستلزم الثواب. هذا، مع ان مجرد الإتيان بالفعل الحسن لا يستلزم استحقاق الثواب ما لم يربطه بالمولى. و إذا أردت استيضاح الأمر، فراجع ما بيّناه في مبحث التعبدي والتوصلي.منتقی الاصول، جلد ۴، صفحة ۵۱۳.
[8] {وَمَا يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ يُكْفَرُوهُ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ} آل‌عمران ۱۱۵{وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ} هود ۱۱۵.
[10] {وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ ۚ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا ۗ يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ} آل‌عمران ۱۷۶{قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ ۚ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ} أعراف ۳۲.
[12] برخی معتقدند که قصد احتمالی در صورتی کافی است که عمل احتیاطی مطابق با واقع باشد، اما به نظر می‌رسد که چنین قیدی لغو است چرا که کسی به دنبال عبادت تلقی کردن عمل احتیاطی مخالف با واقع نیست تا توهم شود قصد احتمالی حتی اگر مخالف با واقع هم باشد، برای شکل گیری عبادت کافیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo