< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

1400/12/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث قطع/تجری /نظريه مختار

 

مختار در مسأله

نسبت به مسأله ى تجرّى بايد در سه مبحث ابراز نظر نمود : [1]

     قبح متجرّىٰ به — به نظر مى رسد فعل متجرّىٰ به بماهوهو متّصف به قبح عقلى نمى شود مگر اینکه عرفا عنوان هتك مولى يا شريعت بر آن صادق باشد (مانند تجاهر به فسق با ارتكاب تجرّى) كه در اين صورت، قبح بر آن عارض خواهد شد. همچنین با صرف نظر از فعل متجرّىٰ به، خصوص عزم بر معصيت (آخرين جزء ارادى) و اقدام بر مخالفت با تكليف، سبب خروج از رسوم عبوديت و تخلّف از حقّ الطاعة بوده (كما ادعى الآخوند و الاصفهانى) و قبيح مى باشد.

     حرمة متجرّىٰ به — به نظر مى رسد از آنجا كه فعل متجرّىٰ به قبيح نيست، محكوم به حرمت نيز نخواهد بود لكن در صورت عروض عنوان هتك مولى يا شريعت بر آن، مسلماً حرام است و حرمت هتك مولى يا شريعت بديهى مى باشد. همچنین خصوص عزم و اراده ى معصيت، از آن جهت كه فعل جوانحى اختيارى است (خلافا لما ادعى الآخوند[2] ) و متّصف به قبح مى باشد، مانعى ندارد متعلّق حكم تكليفى و حرمت قرار گيرد (مانند ايمان يا نية در عبادات كه عقد القلب و عمل جوانحى بوده و متعلّق وجوب واقع شده است)، لكن دليلى بر حرمت آن وجود ندارد. مضافا به اينكه از برخى ادلة شرعية [3] اين چنين استظهار مى شود كه معيار حرمت و سبب مؤاخذة، خصوص اعمال جوارحى [4] خواهد بود هرچند كه ركن ارزشى آن ها، قصد و نية مى باشد [5] . اللهم إلا أن يقال كه بر اساس بعضى از روايات[6] ممكن است عزم بر معصيت [7] را نيز حرام بدانيم اما حرامى است كه بر اساس تفضل الهى مستتبع مسئوليت كيفرى و عقوبت اخروى نخواهد بود.

 


[1] بين اين سه بحث تلازم عقلى وجود ندارد اما على القاعده قبح عقلى داشتن فعل متجرّىٰ به موجب حرام بودن آن مى شود و كسى كه مرتكب فعل حرامى شود، مستحق عقوبت خواهد بود.
[2] مرحوم آخوند معتقد است كه اراده مسبوق به اراده نيست و اختيارى نمى باشد اما مرحوم آيت الله خوئى فرمودند اراده اگرچه كه مسبوق به اراده نيست اما ذاتا اختيارى مى باشد.
[3] {فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ} يس ٥٤{يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ} تحريم ٧.
[4] اگرچه كه در بعضى از روايات تصريح شده است، نفس نية يك عمل مى باشد اما ظهور عمل در ساير ادله، در افعال جوارحى است.
[5] بسيارى از روايات مانند (إنما الأعمال بالنيات) و (نية الكافر شرّ من عمله) بدين معناست كه ارزش گذارى هر عملى منوط به نية و قصد فاعل آن است.
[6] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج1، ص50، أبواب أبواب مقدمة العبادات، باب6، ح4، ط آل البيت. محمد بن الحسن بإسناده عن محمد بن أحمد بن يحيى، عن أبي جعفر، عن أبي الجوزاء، عن الحسين بن علوان، عن عمرو بن خالد، عن زيد بن علي، عن آبائه (عليهم السلام) قال: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) إذا التقى المسلمان بسيفهما على غير سنة فالقاتل والمقتول في النار قيل: يا رسول الله هذا القاتل فما بال المقتول؟ قال: لأنه أراد قتلا. وسائل الشيعة جلد ١٥ صفحه ١٤٨ رقم ٢٠١٨٤و عنه، عن أبيه، عن القاسم بن محمد، عن المنقري، عن أحمد بن يونس، عن أبي هاشم، قال: قال أبو عبد الله (عليه السلام): إنما خلد أهل النار في النار، لان نياتهم كانت في الدنيا أن لو خلدوا فيها أن يعصوا الله أبدا، وإنما خلد أهل الجنة في الجنة لأن نياتهم كانت في الدنيا أن لو بقوا فيها أن يطيعوا الله أبدا، فبالنيات خلد هؤلاء وهؤلاء، ثم تلا قوله تعالى: (قل كل يعمل على شاكلته) قال: على نيته.
[7] عزم گناه و فكر معصيت (همزات الشياطين) داراى مصاديقى است كه مورد اخير آن مورد بحث است. آن مصاديق عبارتند از :تفكر پيرامون گناه گذشته و تجديد عمدى خاطرات آن. تصور گناه و لذت بردن از تخيل آن. مرور خاطراتى كه در حال حاضر حرام و وقوع آن در گذشته حلال بوده است (مانند مرور خلوت هاى همسر سابق). ايجاد زمينه ى گناه و خطور ارتكاب معصيت و سوء رفتار و سپس صرف نظر كردن از آن. تصميم و برنامه ريزى براى گناه بدون نهايى شدن آن. تصميم و اراده ى گناه همراه عزم جدى و نهايى هرچند كه به سبب حصول غير اختيارى موانع يا تأخر زمان، تحقق خارجى نيابد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo