< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

1400/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المطلق و المقيد/مقدمات حکمت /تنبيهات

 

تنبيه سوم - شكى نيست كه اطلاق گاهى به صورت شمولى (أحلّ الله البيع) و گاهى به صورت بدلى (أعتق رقبة) است بلكه گاهى اطلاق در حكم واحد به لحاظ موضوع (متعلّق المتعلّق) شمولى و به لحاظ متعلّق بدلى (أكرم العالم) و يا به لحاظ موضوع و متعلق هردو شمولى (لاتكذب) مى باشد، اما موضوع اين تنبيه آن است كه منشاء دلالت اطلاق بر شموليت و بدليت چيست؟ مرحوم صدر مى فرمايند نسبت به اين مسأله چهار نظريه وجود دارد :[1]

     نظريه مرحوم آيت الله خوئى — مقدمات حكمة صرفا ثابت مى كند كه موضوع يا متعلق حكم مطلق، ذات ماهيت است و اثبات شموليت يا بدليت نيازمند قرائن عقلية يا عرفية خواهد بود فلذا در مثل لاتكذب حكم به شموليت و در صلّ حكم به بدليت مى شود زيرا يك مرتبه ترك كردن كذب (بدليت) و اقامه تمام نماز ها (شموليت) نمى تواند عقلا مقصود متكلم باشد.[2]

     نظريه مرحوم عراقى — مقدمات حكمة ثابت مى كند كه موضوع يا متعلق حكم مطلق، ماهيتى است كه جامع بين افراد و مصاديق مى باشد و بديهى است كه جامع در ضمن اولين فرد، موجود مى شود بنابراين مطلق اقتضاء بدليت خواهد داشت و اثبات شموليت محتاج دليل و قرينة مى باشد (مانند نواهى).[3]

     نظريه مرحوم اصفهانى — مقدمات حكمة ثابت مى كند كه موضوع يا متعلق حكم مطلق، ماهيتى است كه فانى در افراد خارجى اش مى باشد (نه ذات ماهيت) و باتوجه به اينكه نسبت ماهيت به افرادش، نسبت آباء و أبناء است [4] و همه ى افراد در اصل وجود ماهيت مشترك هستند، طلب ماهيت به معناى مطالبه جميع افراد است و مطلق اقتضاء شموليت خواهد داشت و اثبات بدليت و مطالبه حصه اى از افراد محتاج دليل و قرينة مى باشد.[5]

 

مرحوم صدر معتقدند هرسه نظريه ناتمام است و براى تبيين نظر خود مى فرمايند بايد ملتفت به اين نكته بود كه شموليت و بدليت به دو معناست:

     شموليت و بدليت به اعتبار حكم — در اين صورت شموليت به معناى انحلال حكم مطلق به احكام متعدد است كه در نتيجه امتثال و عصيان متعدد خواهد داشت، در حالى كه بدليت به معناى وحدت حكم و امتثال و عصيان مى باشد.

     شموليت و بدليت به اعتبار امتثال — در اين صورت با قبول وحدت حكم مطلق، شموليت به معناى وحدت امتثال و عصيان در ضمن جميع افراد و بدليت به معناى وحدت امتثال و عصيان در ضمن يكى از افراد خواهد بود. بايد توجه داشت كلام مرحوم آخوند كه فرمود امتثال در أوامر بدلى و در نواهى شمولى است ناظر به ناحيه امتثال مى باشد زيرا ماهيت در ضمن اولين فرد خود ايجاد مى شود ولى با انعدام تمام فراد خويش منعدم مى گردد [6] . [7]

شموليت و بدليت به اعتبار حكم (وجب على المسلم إكرام العالم) نيز به دو صورت مى باشد :

     به اعتبار موضوع حكم — باتوجه به اينكه موضوع هر حكمى مفروض الوجود است (خواه مراد از موضوع، مَن وُضع له التكليف باشد (مسلم) و خواه متعلّق المتعلق (عالم)) و تحصيل آن ضرورى نيست بلكه تمام افراد در يك حدّ ملاحظه شده است، حكم مطلق اقتضاء شموليت در ناحيه موضوع را خواهد داشت و بدليت نياز به قرينه دارد (مانند وجوب كفائى).

     به اعتبار متعلّق حكم — باتوجه به اينكه متعلّق هر حكمى لازم التحصيل است و ماهيت در ضمن اولين فردش ايجاد مى شود، حكم مطلق اقتضاء بدليت در ناحيه متعلّق را خواهد داشت و شموليت نياز به قرينه دارد (مانند نواهى كه قرينة عقلية بر شموليت متعلّق وجود دارد).[8]


[4] عبارتی خود مرحوم حاجی سبزواری دارد که این عبارت بین دیگران هم رایج است اما ظاهراً کلام مرحوم حاجی سبزواری نیست و ایشان هم از جای دیگر گرفتند. آن کلام بدين شرح است : « نسبت کلی طبیعی به افراد، نسبت آباء به ابناء است نه نسبت اب واحد به ابناء » یعنی آباء داریم که هر اب، دارای ابن است. کلی طبیعی بمنزله یک فرد نیست بلکه به منزله چند پدر است که هر کدام یک فرزند دارند. اینچنین نیست که یک پدر با چند فرزند باشد. پس کلی طبیعی در خارج، یک کلی برای تمام افراد نیست « مگر در ذهن باشد که یک کلی برای تمام افراد کافی است » کلی طبیعی در خارج، در ضمن افراد موجود است یا به عین وجود افراد موجود است پس به تعداد افراد، کلی طبیعی در خارج موجود است. آن کلی طبیعی بمنزله آباء می شود و آن افراد هم که همین کلی طبیعی به علاوه عوارض است ابناء می شود. پس نسبت کلی طبیعی در خارج به افراد، نسبت آباء به ابناء است نه نسبت اب واحد به ابناء. اگر کلی طبیعی به عنوان یک وجود شخصی در خارج موجود شود « همانطور که رجل همدانی موجود می کند » و گفته شود همین یک شخص با تمام افراد هست لازمه اش این است که یک اب با ابناء مختلف باشد و نسبت اب به ابناء مختلف در باب کلی طبیعی باطل است.شرح منظومة، ملا هادى سبزوارى جلد ١ صفحه ١٤٦.
[6] به نظر مى رسد اين كلام آخوند ناظر بر ناحيه حكم است فلذا شموليت در نواهى را به معناى تعدد حكم و امتثال و عصيان دانست و الا با قطع نظر از شموليت حكم در نواهى، دليلى بر شموليت امتثال آن وجود نخواهد داشت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo