< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

1400/06/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المطلق و المقيد/ماهية اسم جنس /اشکالات مختار مرحوم صدر

 

مقام اثبات

مرحوم صدر بعد از آنكه وضع اسم جنس براى خصوص ماهيت مطلقة و ماهيت مهملة (جامع بين ماهيت مقيدة و مطلقه) را در مقام ثبوت ممكن دانستند مى فرمايند از آنجا كه صحت استعمال اسم جنس (انسان) در ماهيت مقيدة (انسان عالم)، بدون هيچ عنايتى وجدان مى شود لامحاله بايد موضوع له آن، ماهيت مهملة باشد زيرا در صورتى كه براى خصوص ماهيت مطلقة وضع گرديده بود، استعمال آن در ماهيت مقيدة مجاز خواهد بود.[1]

اشكال

به نظر مى رسد اولا كلام مرحوم صدر در مقام ثبوت خالى از تسامح بلكه تهافت نباشد زيرا مثلا اگر لابشرط قسمى جامع بين ماهيت مقيدة و مطلقة باشد لامحاله لابشرط مقسمى خواهد بود كه از معقولات ثانوى است، و يا اگر ماهيت مطلقة عبارت از لحاظ خالى از قيد باشد كه مختار مرحوم آيت الله خوئى خواهد بود و اگر ملحوظ خالى از قيد باشد كه نفس ماهيت مهملة (لابشرط قسمى) خواهد بود و ديگر معقول نيست كه جامعى براى مطلقة و مقيدة قلمداد شود هرچند لابشرط قسمى بنابر تعريف ايشان جامع بشرط شئ و بشرط لا در خارج مى باشد.

به عبارت دیگر بعد از تمام فرمايشات مرحوم صدر و بيان اعتبارات ماهيت، حقيقت ماهيت مطلقة مبيّن نشد زيرا اگر آن را ماهيت لابشرط قسمى بدانند كه تصريح فرمودند لابشرط قسمى جامعيتى نسبت به بشرط شئ و بشرط لا در ذهن ندارد، و اگر لابشرط مقسمى بدانند كه با معقول أولى بودن مطلقة سازگار نخواهد بود و اگر ماهيت مهملة باشد كه ديگر ماهيت معلمة جامع بين ماهيت مقيدة و مطلقه نمى تواند باشد.

مضافا به اينكه مرحوم صدر ادعا كردند ماهيت لابشرط قسمى جامع بين بشرط شئ و بشرط لا در خارج است و حال آنكه ما به دنبال ماهيتى بوديم كه جامع بين هر سه اعتبار (بشرط شئ و بشرط لا و لابشرط) باشد. [2]

ثانيا مرحوم آيت الله روحانى مى فرمايند در مقام اثبات ممكن است گفته شود كه اسم جنس در ماهيت مقيدة استعمال نمى گردد تا عدم وجدان عنايت، قرينه ى حقيقى بودن استعمال باشد بلكه صرفا اسم جنس در فرد مقيدة تطبيق مى شود و بديهى است كه تطبيق يك مفهوم كاشف معناى موضوع له آن نخواهد بود. بنابراین مى توان ادعا نمود كه اسم جنس در عين اينكه براى ماهيت مطلقة وضع شده است و در همان معنا استعمال مى گردد، بر خصوص فرد مقيد تطبيق مى شود.[3]

تنبيهات

تنبيه اول - مرحوم امام مى فرمايند منشاء اختلاف اصوليين نسبت به اعتبارات ماهيت و بيان حقيقت اصطلاحات رايج، تعابير فلاسفه است كه به نظر مى رسد ظاهر كلام آنان (بلكه تصريحات آن ها) غير از واقع آن باشد و با توجه به حُسن ظنّ ما به ايشان بايد ظاهر كلام آنان را توجيه و حمل نمود. بايد توجه داشت كه بحث انقسامات ماهيت در ذيل بحث ماده و صورت و جنس و نوع و فصل و مميّزات آن ها نيز محطّ نظر فلاسفه قرار گرفته است.[4]


[2] اين اشكال مربوط به جلسه ١٠ اصول مورخ ٣ مهر ١٤٠٠ مى باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo