درس خارج فقه استاد حمید درایتی
99/12/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الضمان/شرائط الضمان /مختار استاد در مسئله بیست و هفتم
٣- مرحوم علامه و محقق كركى قائل به تقسيط مى باشند همچنان كه مرحوم صاحب عروة نيز اين نظريه را أظهر مى داند. آنان معتقدند باتوجه به اینکه امكان ندارد مال پرداخت شده را به عنوان تمام يك دِين احتساب نمود زيرا ترجيحى براى انتخاب و اولويتى وجود ندارد و لامحاله بايد قائل به تقسيط شد.[1]
در مقابل، مرحوم آيت الله خوئى مدعى هستند كه در مسأله اولويت وجود دارد و آن دِين اصلى ضامن است زيرا أداء دِين مضمون عنه نيازمند قصد خصوصيت زائد مى باشد پس درنتیجه أداء دِين به صورت مطلق حمل بر دِين اصلى خواهد شد كه صرف قصد طبيعت فعل براى تحقق آن كافيست.
٤- منشاء احتمال قرعه در مسأله آن است كه مانحن فيه نظير مواردى مى باشد كه زوج يكى از همسران خويش را بدون نيت معين و به صورت غير معين طلاق دهد (زوجتى طالق) كه راه حل تعيين مطلّقة قرعه دانسته شده است.
مرحوم آيت الله حكيم مى فرمايند مجراى قرعه امور مشكل و مشتبه است (القرعة لكل أمر مشكل) و حال آنكه در بحث طلاق مشكلى وجود ندارد تا تمسك به قرعه نمود زيرا روايات مصرح به بطلان چنين طلاقى هستند. مضافا به اينكه وفاء دِين از امور قصدى است و تا ضامن نيت و قصدى ننمايد أدائى محقق نخواهد شد تا نسبت به اشتباه و اشكال آن قرعه زده شود.[2]
٤- مرحوم آيت الله حكيم قائل به احتمال سوم در مسأله هستند و با توجه به قصدى بودن وفاء دِين، قصد لاحق را نيز كافى و مصحح أداء مى دانند. به عبارت دیگر صرف پرداخت كردن موجب وفاء دِين نخواهد شد زيرا نياز به قصد و تصميم دارد پس ضامن تا وقتى كه عنوان پرداختى خود را قصد ننمايد، وفائى صورت نمى گيرد و مال از ملك او خارج نمى شود هرچند تحت تصرف ديگرى درآمده است زيرا نه قصد أداء دِين خود و نه دِين مضمون عنه را داشته است و جامع هردو دِين (كلّى دِين بدون هيچ تعيّنى) را نيز كه اساسا بدهكار نبوده تا قصد أداء نسبت به آن را داشته باشد پس در نتيجه صحت وفاء دِين و خروج مال از ملك ضامن، مبتنى بر قصد آتى او خواهد بود.[3]
اشكال
ممكن است گفته شود صرف دفع مال با قصد تمليك، موجب خروج از ملك و حدوث ملكيت براى طرف مقابل مى شود و وفاء دِين بودن يا نبودن آن، ارتباطى به اين حكم ندارد.
جواب
مدعى مرحوم آيت الله حكيم آن است كه تا قصد أداء دِين معين ننمايد موجب تمليك نخواهد شد و صرف قصد أداء جامع دِين نظير توهم اشتغال ذمة است كه چون اساسا چنين اشتغال ذمة اى وجود نداشته است، تبعا خروج از ملك و أداء نيز محقق نخواهد شد.
مختار در مسأله
به نظر مى رسد مانحن فيه مانند مواردى است كه يك شخص به دو سبب بدهكار به شخص ديگرى مى باشد كه در ابتدا بايد ديد بين دو اداء تفاوتى در آثار و نتائج وجود دارد يا خير اما بررسى خصوصيت داشتن أداء و اقتضاء قصد زائد داشتن (مدعى آيت الله خوئى) آن دخالتى در حكم نخواهد داشت.
روشن است كه در فرض مسأله، أداء دِين مضمون عنه مقتضى حق مراجعه ى ضامن به اوست ولى أداء دِين خود چنين اقتضائى نخواهد داشت پس هريك از ديون از جهت آثار شرعى مختلف مى باشند.
با توجه به اختلاف آثار شرعى أداء هريك از دو دِين (حق رجوع با اداء دِين مضمون عنه)، صرف پرداخت به صورت مطلق و قصد مطلق أداء دِين، موجب تحقق وفاء دِين نمى باشد هرچند كه هيچ يك از دو دِين خصوصيت و بالتبع قصد زائد نداشته باشد.