درس خارج فقه استاد حمید درایتی
99/12/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الضمان/شرائط الضمان / مسئله بیست و هفتم
مختار در مسأله
به نظر مى رسد باتوجه به بحث واجب كفائى و يا تعاقب ايدى، قول سوم ثبوتا ممكن است و فقط به تعبير مرحوم آيت الله خوئى، نيازمند اعتبار شرعى و دليل خارجى است.
لازم به ذکر است كه اگر ثبوتا ضمانت افراد متعدد پذيرفته شود، اثبات آن نيز امر دشوارى نخواهد بود و تمسك به إطلاقاتى (مانند الزعيم غارم) براى اثبات اعتبار ضامن متعدد ممكن خواهد بود [1] اما اگر ثبوتا مستحيل باشد، قول به تعدد ضامن نسبت به دِين واحد قابل ادعا هم نمى باشد .
تنبيه
بنابر قول سوم (مختار صاحب عروة) اگر مضمون له يكى از ضامن ها را برئ الذمة نمايد، ضامن هاى دیگر كما كان مشغول الذمة مى باشند و برائت ذمة يك ضامن موجب سقوط اصل دِين نخواهد شد مگر اينكه قرينه اى وجود داشته باشد كه مقصود مضمون له از برئ ذمة نمودن يكى از ضامن ها، إبراء اصل دِين باشد كه در اين صورت، تمامى ضامن ها برئ الذمة خواهند بود.
مسأله بيست و هفتم - اگر شخصى از دو نفر طلبكار باشد و هريك از بدهكارها ضامن بدهى ديگرى با إذن او شود تفصيل مسأله به شرح ذيل است :[2]
1. اگر مضمون له هردو ضمانت را قبول نمايد — بدهى هريك بر ذمة ديگرى قرار گرفته و دو دِين جابجا خواهد شد. اين چنين عقد ضمانى لغو نمى باشد بلكه ثمره ى آن عبارت است از آنكه :
2. اگر ديون از لحاظ جنس يا قدر يا حلول و أجل و يا مقدار أجل متفاوت باشد — نتيجه ى انعقاد ضمانت واضح است و موجب تعويض نوع بدهى و كيفيت أداء آن مى گردد.
3. اگر ديون از هرجهت مماثل باشد — نتيجه ى انعقاد ضمانت در فرض اعسار و يا فك رهن مى باشد. توضيح مطلب آنكه اولا اگر يكى از دو بدهكار هنگام انعقاد ضمان معسر باشد، مضمون له با جهل به حال او، حق فسخ ضمانت را خواهد داشت و با فسخ ضمانت هردو بدهى بر ذمة يك بدهكار مستقر خواهد شد ؛ و ثانيا اگر انعقاد ضمان را بمنزله ى أداء و موجب فك رهن بدانيم، در صورتى كه يكى از بدهكارها بازاء بدهى خود رهنى نزد مضمون له قرار داده باشد، انعقاد ضمانت موجب فك رهان او خواهد شد هرچند كه به همان مقدار سابق بدهكار به مضمون له مى باشد.
1. اگر مضمون له يكى از دو ضمان را قبول نمايد — تمام بدهى بر ذمة ضامن خواهد بود. در اين صورت اگر ضامن اقدام به أداء دِين نمايد :
2. تمام ديون را پرداخت نمايد — به مقدار دِين ديگرى، حق مراجعه به او را خواهد داشت.
3. بخشى از ديون را پرداخت نمايد :
4. به نيت دِين اصلى خود أداء كند — حق مراجعه به مضمون عنه را نخواهد داشت.
5. به نيت دِين مضمون عنه أداء كند — حق مراجعه به مضمون عنه را خواهد داشت.
6. بدون نيت و به صورت مطلق أداء كند :
7. احتمال دارد بين دو دِين تقسيم شود. (مختار مرحوم صاحب عروة)
8. احتمال دارد قرعه زده شود.
9. احتمال دارد ضامن مخير در تعيين باشد.
تنبيهات
١- اگر ضامن مدعى باشد كه مال پرداختى بازاء دِين خود و يا دِين مضمون عنه بوده است، اين ادعا از او پذيرفته مى شود زيرا به مقتضى قاعده ى (من ملك شيئا ملك الإقرار به) و سيرة قطعية عقلائية، هركسى كه بر شئ اى ولايت دارد قولش نيز نسبت به آن شئ قبول مى شود. مضافا به اينكه نيت در أداء از امور نفسانى بوده كه جز از جانب پرداخت كننده، راهى براى كشف آن وجود ندارد و در چنين مواردى قول مدعى معتبر مى باشد. بديهى است كه در فرض مخالفت مضمون عنه با ادعاى ضامن، ترافع صورت گرفته و منوط به حكم حاكم مى باشد.[3]
٢- مرحوم آيت الله خوئى مى فرمايند قول صحيح در اين فرض، احتمال چهارمى است كه آن عبارتند از اينكه تمام مال پرداختى به عنوان دِين اصلى ضامن محسوب شده و او حق رجوع به مضمون عنه را نخواهد داشت[4] .
توضيح مطلب آنكه به طور كلى هرگاه ذمة ى يك شخص به دو واجب مماثل مشغول باشد :
1. هيچ خصوصيتى بين آن دو واجب وجود نداشته باشد (مانند قضاء صوم دو روز از ماه رمضان واحد) — اقدام به يكى از دو واجب به صورت مطلق موجب سقوط يكى از دو تكليف (أحدهما لا بعينه) و بقاء ديگرى مى شود و عدم تعيين آن مضر نخواهد بود.
2. يكى از آن دو واجب داراى خصوصیتى باشد (قضاء صوم دو روز كه يكى مربوط به ماه رمضان همان سال و ديگرى مربوط به سال گذشته است) — اقدام به يكى از دو واجب به صورت مطلق موجب سقوط واجبى مى شود كه خصوصيتى ندارد زيرا سقوط آن صرفا نيازمند قصد طبيعى فعل است لكن ذمة كما كان به واجب ديگر مشغول خواهد بود زيرا سقوط آن منوط به قصد خصوصيت زائد مى باشد.
3. هريك از دو واجب داراى خصوصيت و ويژگى خاصى باشد ( صوم دو روز كه يكى مربوط به قضاء ماه رمضان و ديگرى مربوط به كفاره است) :
4. قابل انقسام باشد (مانند ضمانت از دو بدهكار مختلف نسبت به طلبكار واحد) — اقدام به يكى از دو واجب به صورت مطلق موجب تقسيط مى شود و بمنزله ى أداء بخشى از هردو واجب خواهد بود.
5. قابل انقسام نباشد (مانند نيابت از دو نفر براى اتيان به صوم) — اقدام به يكى از دو واجب به صورت مطلق موجب بطلان عمل خواهد بود زيرا قابل تقسيط نيست و احتساب يكى از دو واجب نيز، ترجيح بلامرجّح مى باشد.
با توجه به اينكه در مانحن فيه نيز دو دِين بر ذمة ضامن وجود دارد كه يكى از آن ها داراى خصوصيت است و آن أداء دِين مضمون عنه بوده كه موجب حق رجوع به او مى باشد، اقدام به پرداخت دِين به صورت مطلق موجب سقوط دِين خود مى شود زيرا دِين خود داراى خصوصيتى نيست و سقوط آن صرفا نيازمند قصد طبيعى فعل است بخلاف سقوط دِين مضمون عنه كه از امور قصدى است و منوط به قصد آن خصوصيت خواهد بود.