درس خارج فقه استاد حمید درایتی
1402/08/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الوديعة/حقیقة وديعة /مجانی بودن ودیعة
همچنان که قبلا گذشت، قانونگذار در ضمن تعریف عقد ودیعة تصریح نموده است که امانتداری در عقد ودیعة باید به صورت مجانی و رایگان صورت گیرد[1] ، اما نسبت به اینکه اشتراط عوض و حق الحفاظة در ضمن عقد ودیعة چه تأثیری خواهد داشت، چند دیدگاه بین حقوقدانان وجود دارد:
براساس این نظریه عقد ودیعة براساس تصریح مواد قانونی همچون عقد قرض و وقف، از جملهی عقود احسانی و خیرخواهانه است و اقتضاء دارد که مستودع به صورت مجانی اقدام به محافظت از اموال مودع نماید. بنابراین اشتراط عوض در قبال مراقبت از ودیعة، شرط مخالف با مقتضای عقد ودیعة خواهد بود که علاوه بر اینکه شکی در فاسد بودن چنین شرطی وجود ندارد، به جهت مضر بودن آن به انشاء و ایجاد محتوای عقد و تناقض بخشیدن به در صدر و ذیل صیغه، مفسد عقد نیز میباشد، نه اینکه سبب تبدل ماهیت عقد ودیعة به عقد اجارة یا جعالة شود، زیرا انعقاد عقد اجارة یا جعالة با قصد ودیعة داشتن و انشاء صیغهی آن امکانپذیر نیست. بدیهی است که دریافت عوض در برابر حفاظت از مال میتواند در قالب عقود دیگری مانند اجارة یا جعالة صورت پذیرد.
براساس این نظریه قانونگذار تنها درصدد بیان این نکته بوده است که انعقاد عقد ودیعة به خودی خود موجب مستحق عوض شدن مستودع نخواهد بود و اطلاق آن مقتضی مجانی بودنش میباشد (مانند عقد هبة که قانونگذار از یک سو در تعریف آن تصریح به مجانی بودنش نموده [3] ، اما از سوی دیگر اشتراط عوض در ضمن عقد هبة را صحیح دانسته که از آن تعبیر به هبة معوّض میشود [4] ). بنابراین نه دلیلی بر فاسد بودن اشتراط عوض نمودن در ضمن عقد ودیعة وجود دارد (خواه مقدار عوض متناسب با عمل مستودع و هم طراز آن باشد و خواه متناسب و همطراز نباشد)، و نه چنین شرطی سبب تبدّل ماهیت عقد ودیعة میشود، زیرا در هر عقدی ممکن است دو نوع مقصود و تعهد وجود داشته باشد که یکی مقصود و تعهد ذاتی و دیگری مقصود و تعهد تبعی خواهد بود[5] . مقصود ذاتی از هر عقدی همان مفاد آن عقد است و مقصود تبعی از آن، شروط ضمن آن عقد میباشد و روشن است که بودن یا نبودن مقصود و تعهد تبعی، سبب تغییر ماهیت عقد و مقصود و تعهد ذاتی از آن نمیباشد، همچنان که مشروط کردن عقد قرض به وثیقه، تغییری در حقیقت عقد به وجود نمیآورد. به عبارت دیگر مقصود ذاتی عقد ودیعة، محفاظت از اموال است (برخلاف عقد اجارة که مقصود ذاتی از آن انتفاع مالی است) و بودن مقصود دیگری همچون تحصیل عوض در طول آن، خللی به حقیقت عقد و مقصود ذاتی از آن نمیرساند.
• اگر عوض شرط شده غیر متناسب با اجرت عمل مستودع باشد و تعهد فرعی قلمداد شود، چنین شرطی در ضمن عقد ودیعة منافاتی با مجانی بودن آن ندارد اما آن را تبدیل به یک عقد معوّض ناقص مینماید [7] .
براساس این دیدگاه در بیشتر عقود مجانی ممکن است شرط شود که طرف عقد نیز به نوبهی خود مالی را مجاناً به متصرف بدهد و یا دینی را به نفع او برعهده بگیرد. در این صورت، عقد مجانی شباهت زیادی با عقد معوّض پیدا میکند، زیرا در ضمن آن عقد، هر طرف به انجام تعهد و دادن مال ملزم شده است، لکن چون در این گونه موارد دو طرف قصد مبادلهی دو مال را ندارند، عقد مجانی طبیعت اصلی خود را از دست نمیدهد و احکام عوض و معوّض بـر تعهدات ناشی از آن بار نخواهد شد[8] . بنابراین چنین شرطی ماهیت عقد غیر معوّض را تغییر نمیدهد و موجب جریان احکام مخصوص عقود معوّض در مورد عقدی که شرط عوض در آن شده است، نمیباشد.
• اگر عوض شرط شده همطراز با اجرت عمل مستودع باشد و تعهد اصلی قلمداد شود، چنین شرطی ماهیت عقد ودیعة را به عقد اجارة یا جعالة مبدل مینماید.
براساس این دیدگاه اگر در عقد ودیعة مودع و مستودع توافق کنند که حراست از مال دقیقا در برابر حق الحفاظة و دستمزد قرار گیرد، عمل حقوقی انجام شده ودیعه نخواهد بود و اما باطل نیز نمیباشد بلکه باید آن را در فرض معین بودن أجل، نوعی اجارة و در فرض نامعلوم بودن أجل، نوعی جعالة دانست و قصد عنوان ودیعة نمودن متعاقدین، ضرری به صحت آن نمیرساند. بدیهی است که قيد مجاناً در ماده ۶۰۷ قانون مدنی نیز برای احتراز از چنین توافقی میباشد.
شایان ذکر است که جناب آقای دکتر کاتوزیان مجموع عقود و قراردادها را به حسب اقتضاء معوّض یا مجانی بودنشان، به چهار گروه ذیل تقسیم میکنند:
۱- قراردادهایی که تنها از طریق تبادل دو مال منعقد میشوند (مانند عقد بیع و اجارة). این چنین عقودی مقتضاء عدم مجانی بودن دارند و هرگونه توافقی بر رایگان بودن آن (مانند بیع مشروط به عدم پرداخت ثمن)، موجب تغییر ماهیت یا بطلان آن خواهد شد.
۲- قراردادهایی که جنبهی احسان به دیگران دارند و با هدف خیرخواهانه منعقد میشوند (مانند عقد وقف). اشتراط عوض و انتفاع مالی تبعی در چنین عقودی مخالف با حکمت وضع آنها و ممنوع بوده و موجب بطلانشان میباشد.
۳- قراردادهایی که نسبت به معوّض یا رایگان بودن، هیچ اقتضائی ندارند و تابع توافق طرفین هستند (مانند عقد صلح).
۴- قراردادهایی که در فرض اطلاق، مقتضی مجانی بودن است و طرفین نمیتوانند آن را به صورت تبادل دو مال منعقد سازند، اما اشتراط عوض در ضمن آن اگر به صورت مقصود تبعی و فرعی باشد، معارض با ماهیت عقد نبوده و ضرری به صحت آن نمیرساند (مانند عقد وصیت).
براساس این نظریه ماده ۶۰۷ قانون مدنی صرفا ناظر بر یک نوع عقد ودیعة است که غالبا نیز برای مستودع دستمزد و اجرتی تعیین نمیشود، اما حکمت اینکه عموم فقهاء نسبت به قید مجانی بودن در ودیعة سکوت اختیار کردهاند، همین است که عقد ودیعة میتواند هم غیر معوّض و هم مشروط به عوض و اجرت واقع شود.