< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حمید درایتی

1402/07/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الوديعة/حقیقة الوديعة /منظر روائی

 

     مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلنَّوْفَلِيِّ عَنِ اَلسَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : لَيْسَ مِنَّا مَنْ أَخْلَفَ بِالْأَمَانَةِ، قَالَ وَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: اَلْأَمَانَةُ تَجْلِبُ اَلرِّزْقَ وَ اَلْخِيَانَةُ تَجْلِبُ اَلْفَقْرَ.[1]

در صدر این روایت موثقة (سکونی ثقة عامی است) آمده است که در امانت‌داری عمل مخالف با تعهد و قرارداد، سبب خروج از امت پیامبر صلی الله علیه و آله می‌شود و این مضمون دلالت اقوی‌ای بر حرمت خیانت در امانت دارد و از آن بدست می‌آید که اداء امانت از واجبات بسیار مهم و حیاتی در اسلام و قوام دین است. اگر گفته شود که باتوجه به کثرت استعمال عبارت لَيْسَ مِنَّا در بیان مستحبات و مکروهات مؤکّد، این مضمون نمی‌تواند دلالت بر وجوب اداء امانت داشته باشد ؛ باید گفت که معنای اولیه‌ی این عبارت، از پیامبر صلی الله علیه و آله نبودن و خارج شدن از آیین و ملت ایشان است[2] که ظهور در حرام بودن متعلّق آن دارد و کثرت استعمال آن در مرجوحات در حدّی نیست که مانع از انعقاد این ظهور شود. بنابراین عدم حرام‌ بودن متعلّق این عبارت نیازمند قرینه و دلیل است. شایان ذکر است که حتی اگر ادعا شود که بین قول پیامبر صلی الله و علیه و آله و قول اهل البیت علیهم السلام در لَيْسَ مِنَّا از جهت معنا تفاوت وجود دارد (هرچند که دلیلی بر این ادعا وجود ندارد)، اما حداقل این عبارت وقتی که مقول قول پیامبر صلی الله و علیه و آله باشد، دلالت بر واجب یا حرام بودن متعلّق خود خواهد داشت.

در ذیل این روایت نیز آمده است که امانت‌داری سبب جلب روزی و خیانت در امانت سبب جلب فقر می‌باشد. بدیهی است که بیان آثار دنیوی افعال و کردار در روایات، اختصاص به مستحبات و مکروهات ندارد تا ذیل این روایت قرینه‌ای بر عدم وجوب اداء امانت قلمداد شود، بلکه معصومین علیهم السلام در ضمن روایات متعددی به بیان آثار دنیوی واجبات و محرمات نیز پرداخته‌اند (مانند آثاری که برای صله‌ی رحم و قطع رحم بیان شده است) و احتمال دارد که این آثار همان ملاکاتی باشند که احکام شرعی تابع و دائر مدار آن است (نه اینکه صرفا داعی امتثال و وسیله‌ی قانع نمودن مردم باشند). همچنين از آنجا که تمام عقلاء در این دنیا به دنبال جلب رزق هستند و از فقر فرار می‌کنند، بدست‌ می‌آید که از منظر عقلاء و فطرت انسان‌ها، اسباب جلب فقر ممنوع است نه مرجوح، و لذا براساس این فرمایش حضرت، عقلاء باید اداء امانت را واجب و خیانت در امانت را حرام بشمارند.

     مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ شُعَيْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنِ اَلصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي حَدِيثِ اَلْمَنَاهِي: أَنَّهُ نَهَى عَنِ اَلْخِيَانَةِ وَ قَالَ مَنْ خَانَ أَمَانَةً فِي اَلدُّنْيَا وَ لَمْ يَرُدَّهَا إِلَى أَهْلِهَا ثُمَّ أَدْرَكَهُ اَلْمَوْتُ مَاتَ عَلَى غَيْرِ مِلَّتِي وَ يَلْقَى اَللَّهَ وَ هُوَ عَلَيْهِ غَضْبَانُ وَ مَنِ اِشْتَرَى خِيَانَةً وَ هُوَ يَعْلَمُ فَهُوَ كَالَّذِي خَانَهَا. [3]

براساس این روایت ضعیفة (اگرچه حسین بن زید توثیق صریح ندارد و براساس اصالة الوثاقة قابل اعتماد است اما شعیب بن واقد مجهول می‌باشد) رسول الله صلی الله علیه و آله از خیانت نهی نموده‌اند و بدیهی است که ماده‌ی نهی دلالت بر حرمت دارد. همچنین حضرت فرموده‌اند که هرکس امانت را به صاحبش برنگرداند درحالی که این عدم استرداد برآمده از خیانت باشد نه سهل‌انگاری و بی‌مسئولیتی (عطف توضیحی است نه عطف تفسیری)، و بدون توبه و تدارک آن از دنیا برود، بر آیین پیامبر صلی الله علیه و آله نمرده است و خداوند را درحالی ملاقات خواهد کرد که او غضبناک است. همچنین اگر کسی مالی که با خیانت بدست آمده را از روی علم بخرد، همانند شخص خائن خواهد بود.

به نظر می‌رسد این روایت نه تنها دلالت بر وجوب اداء امانت دارد، بلکه بیانگر جایگاه رفیع آن و رکنیتش برای اسلام نیز می‌باشد.

 


[2] باید توجه داشت‌ که اگرچه براساس معنای ظاهری این عبارت باید گفت که چنین اموری سبب خروج از اسلام می‌شود اما باتوجه به سایر روایات، این خروج از دین آن معنای اصطلاحی در فقه نیست که نسبت به مرتد گفته می‌شود و مستتبع نجاست است، بلکه آن خروج از آن تسلیمی است که اساس و حقیقت دین است (مانند تارک حج که به غیر اسلام می‌میرد).

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo