< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حمید درایتی

1402/07/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الوديعة/حقیقة الوديعة /منظر روائی

 

به نظر می‌رسد باتوجه به اینکه حضرت در انتهای روایت، عدم اداء امانت را مستلزم هلاکت و ضلالت دانسته‌اند، دلالت این روایت بر وجوب اداء امانت تمام باشد و مبادرت ورزیدن به ردّ امانت نیز مفهومی غیر از اصل وجوب ردّ امانت نخواهد داشت، همچنان که محافظت بر نماز نیز اشاره به همان وجوب اقامه‌ی نماز دارد و متضمن وجوب دومی نسبت به اقامه نماز نمی‌باشد (و الا باید برای تارک نماز باید دو گناه ثبت شود). به عبارت دیگر به تعبیر مرحوم آیت الله خوئی عناوینی مانند مبادرت و محافظت، ظهور در وجوب غیری دارد.

     وَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِيٍّ اَلتَّفْلِيسِيِّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْهَمَذَانِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ اَلْجَوَادِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: لاَ تَنْظُرُوا إِلَى كَثْرَةِ صَلاَتِهِمْ وَ صَوْمِهِمْ وَ كَثْرَةِ اَلْحَجِّ وَ اَلْمَعْرُوفِ وَ طَنْطَنَتِهِمْ بِاللَّيْلِ اُنْظُرُوا إِلَى صِدْقِ اَلْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ.[1]

در این روایت که به جهت مجهول بودن احمد بن علی تفلیسی، ضعیفة است، امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند که صرف کثرت نماز و روزه و حج و اعمال نیک و زمزمه‌های شبانه (مانند رفتار خوارج)، نمی‌تواند شاخص دین‌داری و ایمان افراد باشد، بلکه در این مقوله باید به صداقت در گفتار و امانت‌داری افراد هم دقت کرد. به نظر می‌رسد اولا از آنجا که تفکیک جامعه‌ی اسلامی به شیعه و سنی در عصر علوی نظیر عصر ائمه‌ی متأخر صورت نگرفته بوده، و ثانیا دروغ‌گویی و خیانت در امانت، دو رفتار رایج در میان عامه نبوده است، بسیار بعید خواهد بود که این روایت ناظر بر خصوص اهل سنت باشد.

شایان ذکر است که روایات فراوانی که از تفتیش عقائد و رفتار مردم و قضاوت کردن دیگران نهی شده است[2] ، نیز می‌تواند قرینه‌ای باشد بر اینکه سفارش به نگاه کردن خصائص رفتاری و خُلقی دیگران در مثل این روایت، به جهت تمایز عقائدی و فریب نخوردن از آیین و مسلک دیگران بوده است، و حضرت در مثل این روایت در مقام بیان شاخص‌های صحیح تدیّن و حقیقت ایمان بوده‌اند (نه اینکه ناظر بر رفتار افراد خارجی خاصی باشند).

اگر گفته شود که این دست از روایات اساسا ناظر بر هرگونه امانت و صداقتی نیست تا مستند وجوب امانت‌داری قرار گیرد، بلکه اشاره به خصوص صداقت در جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و ولایتی دارد که نزد همگان امانت گذاشته شده است (إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ اَلثَّقَلَيْنِ) ؛ باید گفت باتوجه به روشن‌گری‌های متعدد امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت به مسأله‌ی خلافت و احتجاج‌های زیادی که داشته‌اند، هیچ دلیلی وجود ندارد که تحفظ بر عقیده‌ی صحیح را به صورت رمز و اشاره بیان کنند. مضافا به اینکه ظهور صدق حدیث و اداء امانت، همان مسأله‌ی فقهی آنهاست.

     مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي وَلاَّدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: كَانَ أَبِي يَقُولُ: أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَمَلَ إِيمَانُهُ وَ لَوْ كَانَ مَا بَيْنَ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً لَمْ يَنْقُصْهُ ذَلِكَ، قَالَ: هِيَ اَلصِّدْقُ وَ أَدَاءُ اَلْأَمَانَةِ وَ اَلْحَيَاءُ وَ حُسْنُ اَلْخُلُقِ.[3]

در این روایت صحیحة این چنین آمده که هرکس چهار خصلت صداقت و امانت‌داری و حیاء و حُسن خلق داشته باشد، ایمانش کامل است و حتی اگر سر تا به پا غرق گناه باشد، ضرری به او نخواهد رسید.

این روایت از یک سو ایمان کامل را نتیجه‌ی جمع بین چهار خصلت عنوان می‌کند و حال آنکه بدون شک برای تحصیل ایمان کامل، عقیده‌ی صحیح و انجام فرائض نیز ضروری است ؛ و از سوی دیگر اشاره دارد به اینکه ممکن است در عین اینکه یک نفر سر تا به پا غرق گناه باشد، ایمانش هم کامل باشد، درحالی که چنین فرضی قابل تصور و تصدیق نیست.

به نظر می‌رسد برای برطرف ساختن محذور اول باید گفت که عبارت [کمل ایمانه] اساسا به معنای تکمیل ایمان است و امثال این روایت نیز در مقام بیان این نکته هستند که علاوه بر مسلّمات شرعی مانند نماز و روزه، ایمان با چهار خصلت رفتاری تکمیل می‌شود و صرف نماز و روزه و حج و عبادت شبانه، بیانگر ایمان کامل نیست (همچنان که این مضمون در روایات متعددی منعکس شده است).

مرحوم علامه‌ی مجلسی نیز برای رفع محذور دوم، سه توجیه نسبت به این روایت مطرح کرده‌اند[4] :

    1. ذنوب در این روایت اطلاق ندارد و فقط ناظر بر گناهان صغیره است و بعدی ندارد که از مستکمل الایمان نیز گناهان صغیره‌ای از روی غفلت صادر شود[5] ، همچنان که پروردگار متعال نیز اجتناب از گناهان کبیره را زمینه‌ی بخشش گناهان صغیره عنوان نموده است[6] .

    2. هرکس این چهار ویژگی رفتاری را داشته باشد، در دنیا موفق به توبه می‌شود و لذا حجم بالایی از گناه هم به او ضرر نمی‌رساند.

    3. کسی که اساسا این چهار خصلت را دارا باشد، علی القاعده از عموم گناهان به دور خواهد بود (لو در این روایت از قبیل لو امتناعیه است)، زیرا منشأ عمده‌ی گناهان، کذب و خیانت و بی‌حیایی و سوء خلق است و چهار صفت صداقت و امانت‌داری و حیاء و حُسن خلق ،عناصر اساسی بندگی بوده و زمینه‌ی اطاعت خداوند را فراهم می‌سازد.


[3] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج19، ص70، أبواب كتاب الوديعة، باب1، ح9، ط آل البيت.. امام صادق عليه السّلام می‌فرماید که پدرم امام باقر علیه السلام پیوسته می‌فرمود: هركس چهار چيز داشته باشد، ايمانش كامل است و حتی اگر از فرق سر تا نوک پا غرق در گناه باشد، چيزى از او نكاهد. آنها عبارتند از: راست‌گوئى برگرداندن امانت به صاحبش و شرم و حيا و اخلاق نيكو

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo