درس خارج فقه استاد حمید درایتی
1402/07/12
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ اَلْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَلْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍعَنْ حَفْصِ بْنِ قُرْطٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ اِمْرَأَةٌ بِالْمَدِينَةِ، كَانَ اَلنَّاسُ يَضَعُونَ عِنْدَهَا اَلْجَوَارِيَ فَيَصْلُحْنَ وَ قُلْنَا مَا رَأَيْنَا مِثْلَ مَا صُبَّ عَلَيْهَا مِنَ اَلرِّزْقِ فَقَالَ: إِنَّهَا صَدَقَتِ اَلْحَدِيثَ وَ أَدَّتِ اَلْأَمَانَةَ وَ ذَلِكَ يَجْلِبُ اَلرِّزْقَ.[1]
در این روایت که به جهت مجهول بودن حفص بن قرط کوفی، ضعیفة است[2] ، صداقت در گفتار و ادای امانت یکی از اسباب جلب روزی و توسعهی رزق شمرده شده است.این روایت ضمن دلالت بر اصل جواز امانت سپاری و امانت پذیری، و همچنین حُسن امانتداری، دلالت دارد که اداء امانت علاوه بر ردّ امانت، شامل رسیدگی به امانت و محافظت از آن نیز میشود زیرا امام صادق علیه السلام رمز موفقیت و روزی فراوان زنی که کنیزهای دیگران را به امانت قبول میکرده (یضعون عندها ظهور در امانت دارد) و به اصلاح آنها میپرداخته و به صلاح آنان رفتار مینموده است، را همین اداء امانت او برمیشمارند، درحالی که شاید به حسب لغت اداء امانت خصوص ردّ و ایصال آن باشد[3] . بنابراین براساس این روایت، اداء امانت یک مقوله مشکّک و دارای مراتب مختلف است، اما این روایت دلالتی بر وجوب اداء امانت نخواهد داشت. لازم به ذکر است که اگر جلب روزی نمودن با امانتداری، یک امر طبیعی و علی القاعده باشد (هرکسی راستگو و امانتدار باشد، علیالقاعده محل اعتماد مردم قرار میگیرد و درآمدش بیشتر میشود)، نه یک امر معنوی و غیبی، این روایت دلالت میکند که آن زن در قبال حفاظت از کنیزهای مردم، ما بازاء مالی دریافت مینموده است.
وَ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ اَلنَّهْدِيِّ عَنْ كَثِيرِ بْنِ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ سَيَابَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي حَدِيثٍ قَالَ: أَلاَ أُوصِيكَ؟ قُلْتُ: بَلَى، قَالَ: عَلَيْكَ بِصِدْقِ اَلْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ تُشْرِكُ اَلنَّاسَ فِي أَمْوَالِهِمْ هَكَذَا وَ جَمَعَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ، قَالَ: فَحَفِظْتُ ذَلِكَ عَنْهُ فَزَكَّيْتُ ثَلاَثَمِائَةِ أَلْفِ دِرْهَمٍ. [4]
در این روایت ضعیفة (کثیر بن یونس، مجهول و عبدالرحمن بن سیابة، مهمل است و محمد بن احمد النهدی از منظر مرحوم نجاشی، مضطرب و از منظر ابن غضائری، ضعیف است که باتوجه به نقل وثاقت او از سوی مرحوم کشّی، نهایتا تعارض جرح و تعدیل داشته و غیر قابل اعتماد خواهد بود)، امام صادق علیه السلام در مقام تشویق به امانتداری و بیان آثار و فوائد آن هستند که براساس روش عقلاء، این لسان و صیاغت متناسب با بیان مستحبات است و لذا این روایت نهایتا بر حُسن اداء امانت دلالت خواهد داشت. اگر گفته شود همین که امام علیه السلام پیشنهاد وصیت کردن و سفارش نمودن میدهند و از مخاطب سؤال میکنند که آیا تمایلی به شنیدن توصیه داری یا خیر، قرینهی بر آن است که حضرت در مقام بیان واجبات نیستند و الا بیان آن امر جای سؤال و ابراز تمایل مخاطب نمیداشت ؛ باید گفت از آنجا که براساس سایر روایات، بیان واجبات و احکام شرعی بر امام معصوم واجب نیست، این برخورد حضرت منافاتی با واجب بودن صداقت و امانتداری ندارد.
شایان ذکر است که براساس این روایت، سبب توسعهی رزق بودن اداء امانت، یک امر طبیعی و علیالقاعده میباشد.
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ فِي اَلْأَمَالِي عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ اَلْخَرَّازِ عَنِ اِبْنِ أَبِي اَلْعَلاَءِ عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: أَحَبُّ اَلْعِبَادِ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رَجُلٌ صَدُوقٌ فِي حَدِيثِهِ مُحَافِظٌ عَلَى صَلاَتِهِ وَ مَا اِفْتَرَضَ اَللَّهُ عَلَيْهِ مَعَ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ، ثُمَّ قَالَ: مَنِ اُؤْتُمِنَ عَلَى أَمَانَةٍ فَأَدَّاهَا فَقَدْ حَلَّ أَلْفَ عُقْدَةٍ مِنْ عُنُقِهِ مِنْ عُقَدِ اَلنَّارِ فَبَادِرُوا بِأَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ فَإِنَّ مَنِ اُؤْتُمِنَ عَلَى أَمَانَةٍ وَكَّلَ بِهِ إِبْلِيسُ مِائَةَ شَيْطَانٍ مِنْ مَرَدَةِ أَعْوَانِهِ لِيُضِلُّوهُ وَ يُوَسْوِسُوا إِلَيْهِ حَتَّى يُهْلِكُوهُ إِلاَّ مَنْ عَصَمَهُ اَللَّهُ. [5]
در این روایت صحیحة، امام صادق علیه السلام میفرمایند که محبوبترین انسان در پیشگاه خداوند کسانی هستند که صداقت در گفتار داشته باشند و بر انجام تکالیف واجب خود خصوصا اقامهی نماز محافظت ورزند و اداء امانت نمایند. حضرت در ادامه میفرمایند که اداء امانت سبب ازبین رفتن گناهان سابق و باز شدن هزار گره از طوقهای آتشین جهنم میشود.
باید توجه داشت که اگرچه تعبیر به أحب العباد ظهور در فراتر از واجبات بودن اداء امانت دارد و بیانگر مراتب عالی از ایمان است، همچنان که معیت اداء امانت با محافظت بر ما افترض الله هم مؤید راجح بودن امانتداری است[6] ، لکن ذیل آن با واجب بودن اداء امانت منافاتی ندارد، زیرا اگرچه نسبت به ثواب داشتن اتیان واجبات و یا ثواب نداشتن آن اختلاف نظر وجود دارد (برخی معتقدند که انجام تکالیف و وظایف منجر به پاداش و ثواب نخواهد شد)، اما عمل واجب هم همانند اعمال مستحب میتواند مانع از عذاب الهی و سبب آمرزش گناهان باشد، همچنان که خداوند متعال نیز میفرماید: ﴿الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ﴾[7] [8] و نه تنها حسنات اعم از واجبات و مستحبات میباشد، بلکه این قاعده در همین آیه بر اقامهی نمازهای واجب تطبیق شده است. امیرالمؤمنین علیه السلام [9] میفرمایند که اگرچه امور غیر اختیاری مثل بیماری و مرض، سبب اجر بردن انسان نمیشود (زیرا متعلّق اجر و ثواب همیشه امور اختیاری نظیر صبر نمودن بر بیماری است)، اما همین امور طبیعی و غیر اختیاری سبب آمرزش گناهان خواهد شد