درس خارج فقه استاد حمید درایتی
1402/07/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الوديعة/حقیقة الوديعة /منظر روائی
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ وَ غَيْرِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِاَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: لاَ تَغْتَرُّوا بِكَثْرَةِ صَلاَتِهِمْ وَ لاَ بِصِيَامِهِمْ فَإِنَّ اَلرَّجُلَ رُبَّمَا لَهِجَ بِالصَّلاَةِ وَ اَلصَّوْمِ حَتَّى لَوْ تَرَكَهُ اِسْتَوْحَشَ وَ لَكِنِ اِخْتَبِرُوهُمْ عِنْدَ صِدْقِ اَلْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ. [1]
در این روایت صحیحة یا موثقة (اگر اسحاق بن عمار، اسحاق بن عمار صیرفی باشد، که ثقة امامی است و روایت صحیحة خواهد بود، اما اگر اسحاق بن عمار باشد که ثقه فطحی است و روایت موثقة خواهد بود، لکن حضرت آیت الله شبیری زنجانی معتقدند که اسحاق بن عمار ساباطی همان صیرفی است که ثقة امامی است)، امام صادق علیه السلام (به قرینهی سایر روایات) شاخص سنجش عیار ایمان افراد را صدق گفتار و امانتداری عنوان میکنند که عموما رعایت این دو خصلت با منافع شخصی در تعارض است، و میفرمایند کثرت نماز و روزه (نه اصل نماز و روزه که حداقل رفتار یک مسلمان است[2] ) نمیتواند سبب مؤمن قلمداد نمودن افراد باشد، زیرا ممکن است این تکثر و مواظبت برآمده از عادت و وابستگی باشد نه درجات عالی ایمان. لازم به ذکر است که اولا دلیلی بر اینکه این روایت ناظر بر خصوص اهل سنت باشد، وجود ندارد بلکه این معیار سنجش ایمان نسبت به آحاد مسلمین جاری و ساری است، و ثانیا مورد این آزمودن و عدم گول خوردن فقط مباحث مالی و روابط اجتماعی نیست، بلکه شامل پیروی و تبعیت از افراد به ظاهر مؤمن و الگو برداری از آنان نیز میشود.
این روایت علاوه بر اصل مشروعیت امانت سپاری و امانت پذیری، بر وجوب صداقت و امانتداری نیز دلالت دارد[3] .
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ أَبِي طَالِبٍ رَفَعَهُ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِاَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : لاَ تَنْظُرُوا إِلَى طُولِ رُكُوعِ اَلرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ فَإِنَّ ذَلِكَ شَيْءٌ اِعْتَادَهُ فَلَوْ تَرَكَهُ اِسْتَوْحَشَ لِذَلِكَ وَ لَكِنِ اُنْظُرُوا إِلَى صِدْقِ حَدِيثِهِ وَ أَدَاءِ أَمَانَتِهِ.[4]
در این روایت مرفوعة، امام صادق علیه السلام فرمودهاند که رکوع و سجدهی طولانی نباید محطّ نظر برای سنجیدن مقدار ایمان و باور افراد قرار گیرد زیرا احتمال دارد منشأ آن صرفا عادت باشد، بلکه ایمان عالی و قوی افراد با صداقت و امانتداری آنان اثبات میشود.
باید توجه داشت که اگرچه شاخص ایمان در روابط اجتماعی، عدالت و صداقت و پاکدستی و امانتداری و... است، لکن احتمال دارد ارزش واقعی ایمان به حسب عوامل و رفتارهای دیگری باشد.
این روایت اگرچه دلالت بر اصل مشروعیت امانت سپاری و امانت پذیری دارد، اما به نظر میرسد دلالتش بر وجوب امانتداری ضعیفتر از روایت قبل باشد.
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ أَبُوذَرٍّ سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: حَافَتَا اَلصِّرَاطِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ اَلرَّحِمُ وَ اَلْأَمَانَةُ فَإِذَا مَرَّ اَلْوَصُولُ لِلرَّحِمِ اَلْمُؤَدِّي لِلْأَمَانَةِ نَفَذَ إِلَى اَلْجَنَّةِ ، وَ إِذَا مَرَّ اَلْخَائِنُ لِلْأَمَانَةِ اَلْقَطُوعُ لِلرَّحِمِ لَمْ يَنْفَعْهُ مَعَهُمَا عَمَلٌ وَ تَكَفَّأَ بِهِ اَلصِّرَاطُ فِي اَلنَّارِ.[5]
تمام راویان این روایت موثق هستند اما در خصوص سدیر صیرفی چند دیدگاه وجود دارد:
۱- برخی معتقدند باتوجه به اینکه سدیر صیرفی از مشایخ ابن أبیعمیر است، قابل اعتماد خواهد بود، لکن اشکال شده که وثاقت مشایخ ابن أبیعمیر اختصاص به مشایخ بیواسطهی ایشان دارد درحالی که سدیر صیرفی بنابر اختلاف طبقهای که دارد، از مشایخ با واسطهی ایشان است.
۲- مشهور فقهاء به جهت ممدوح بودن سدیر صیرفی نزد متأخرین ( مانند سید ابن طاووس و مرحوم مامقانی و آیت الله خوئی) و علمای عامه (مانند ذهبی)، و مضمون منقولات او، و شواهد تاریخی، بر نقل ایشان اعتماد میکنند.
۳- به نظر میرسد اگرچه سدیر صیرفی توثیق صریح ندارد، اما براساس اصالة الوثاقة قابل اعتماد میباشد.
این روایت نه تنها دلالت بر وجوب امانتداری و حرمت خیانت در امانت دارد، بلکه بر جایگاه رفیع و اهم واجبات بودنش نیز میکند، زیرا شرط قبولی مطلق اعمال صالحه (اعم از واجبات و مستحبات)، امانتداری قلمداد شده است ؛ لکن نسبت به اینکه آیا خیانت در امانت خصوص عدم ردّ آن است یا بر عدم مراقبت و ضایع نمودن امانت نیز اطلاق میشود، ساکت است.