درس خارج فقه استاد حمید درایتی
1402/07/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الوديعة/معنى الوديعة /منظر قرآن
آیه چهارم : ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ﴾[1] [2]
به نظر میرسد این آیهی شریفه اگرچه از یک سو نسبت به سایر آیات از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا دربردارندهی واژهی مراعات بوده و رعایت امانت نسبت به اداء امانت، دلالت روشنتری بر محافظت و مراقبت از امانت دارد ؛ لکن از سوی دیگر دو نکته وجود دارد که استفادهی وجوب مراعات امانت از این آیه را دشوار میکند. آن دو نکته عبارت هستند از:
1. سیاق آیات — باتوجه به اینکه سورهی مؤمنون در مقام توصیف مؤمنان به دوازده ویژگی است[3] اما برخی از آن خصوصیات از منظر فقهاء واجب نیست (مانند خشوع در نماز و إعراض از لغو)، دلالت این آیه بر وجوب مراعات امانات اول کلام است.
2. مرتبهی فلاح — باتوجه به اینکه سورهی مؤمنون در مقام بیان شرائط رسیدن به مرتبهی فلاح و تضمین بهشت برای مفلحین است و براساس استعمالات قرآنی[4] ، مرتبهی فلاح رتبهای بالاتر از مرتبهی تقوا میباشد، از این آیه نمیتوان وجوب مراعات امانت را بدست آورد. شایان ذکر است که خصوصیت فردوس و ارزنده بودن آن نسبت به سایر مراتب بهشت نیز مؤید آن است که فلاح، رتبهی عالیتری از تقوا داشته و وراثت فردوس در گرو رفتاری فراتر از تکالیف شرعی است.
نکته
باید توجه داشت که اگرچه سیاق این آیه در سورهی مؤمنون مانع از دلالتش بر وجوب مراعات است، اما این آیه در سورهی معارج هم تکرار شده که مقتضای سیاقش در آن سوره [5] ، وجوب مراعات میباشد، زیرا آن آیات در مقام تبیین سختیهای روز قیامت و راه رهایی از عذاب الهی بوده و حداقل رفتاری که موجب ایمنی از عذاب است، انجام واجبات و ترک محرمّات میباشد.
آیه پنجم : ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا﴾[6] [7]
این آیه فارغ از حقیقت امانت مدّ نظر آن و معنای عرضهی امانت به آسمانها و زمین و نکات تفسیری پیرامونش، بر این پیشفرض استوار است که امانتداری و محافظت از آن واجب بوده و امانت پذیر در قبال آن مسئولیت دارد و الا بسیار ظالم تلّقی کردن انسان به ازای خیانت در آن امانت و عدم مراعاتش وجهی نخواهد داشت، همچنان که شکّی هم در حرام بودن ظلم وجود ندارد. مضافا به اینکه این آیه علاوه بر اصل مشروعیت امانت سپاری و امانت پذیری (اگر امانت داری حرام میبود، عرضهی امانت از جانب خداوند معنا نمیداشت)، بر عقد بودن آن هم دلالت دارد و بیانگر این نکته است که ودیعة بدون قبول طرف مقابل محقق نخواهد شد.
آیه ششم : ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾[8] [9]
این آیه علاوه بر مشروعیت اصل امانت، به مقتضای صیغهی نهی، بر حرام بودن خیانت در امانات نیز دلالت دارد و خیانت در امانت از دو طریقِ عدم مراقبت از امانت و عدم ردّ امانت حاصل میشود. همچنین باتوجه به اینکه نهی از یک شئ، مقتضی امر به ضدّ آن شئ است (همچنان که امر به شئ مقتضی نهی از ضد است)، نهی از خیانت در امانت دلالت بر وجوب حفاظت و ردّ آن خواهد داشت.
شایان ذکر است که از تقارن حرمت خیانت نمودن به خداوند و رسول الله صلی الله علیه و آله (با صرف نظر از معنای خیانت به خدا و تفاوت آن با میان به پیامبر)، با حرمت خیانت نمودن در امانت، میتوان اهمیت امانت داری و جایگاه آن در شریعت اسلام را نیز بدست آورد.