< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حمید درایتی

1401/03/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الدين/حکم دين /اداء متبرع

 

هشتم - پرداخت دِين مديون از طرف شخص ثالث به صورت تبرعى و داوطلبانه جائز است و موجب برائت ذمة مديون مى شود و تفاوتى ندارد كه مديون زنده باشد يا مرده و همچنین اين اقدام با إذن مديون صورت گرفته باشد و يا بدون إذن و حتى با نهى او [1] . بايد توجه داشت كه اگرچه قبول دِين حالّ يا دِين مؤجّل بعد از حلول أجل، بر دائن واجب است اما قبول آن از شخص ثالث لزومى ندارد و امتناع او مستتبع اجبار حاكم يا قبض ايشان نخواهد بود.[2]

 

مرحوم آيت الله خوئى متذكر اين نكته مى شوند كه قاعدتا اداء دِين از جانب أجنبى نبايد موجب برائت ذمة مديون بشود همچنان كه در عبادات نيز اينچنين است زيرا شئ كلّى تا بر ذمة اى قرار نگيرد، ماليت و ارزش نخواهد داشت (مورد معامله و مصالحة و إبراء واقع نمى شود) و بعد از استقرار آن بر ذمة مديون و ارزشمند شدن، مال أجنبى مصداق آن نمى شود بلكه مال غير نهايتا مصداق مال كلّى خواهد بود نه مال كلّى ثابت بر ذمة مديون كه فقط اموال مديون قابل انطباق بر آن است. بنابراين على القاعده أداء غير نبايد موجب برائت ذمة مديون و سقوط دِين او بشود لكن فقهاء بر اساس سيرة عقلائية اى كه متّصل به عهد معصوم بوده و مورد ردع واقع نشده [3] و روايات خاصّ حكم به حصول برائت ذمة مديون نموده اند.[4]

 

براى روشن شدن بحث به بيان چند روايت از اين باب مى پردازيم :

     عبد الله بن جعفر في (قرب الإسناد): عن محمد بن عبد الحميد، عن عبد السلام بن سالم، عن الحسن بن سالم قال: بعثني أبو الحسن موسى (عليه السلام) إلى عمته يسألها شيئا كان لها تعين به محمد بن جعفر في صداقه، فلما قرأت الكتاب أعطتنيه، فإذا فيه: ان لله ظلا يوم القيامة لا يستظل تحته إلا نبي، أو وصى نبي أو عبد أعتق عبدا مؤمنا، أو عبد قضى مغرم مؤمن، أو مؤمن كف أيمة مؤمن.[5]

در اين روايت ضعيفة، امام عليه السلام در ضمن نامه اى از عمه خود ميخواهند كه از اموال خويش مقدارى براى كمك به محمد بن جعفر هزينه كند تا او در مهريه همسر خود پرداخت نمايد. همچنین در ذيل اين نامه آمده است كه در صحراى محشر جز سايه عرش الهى، پناهگاهى وجود ندارد و آن مربوط به چهار گروه است : أنبياء و اوصياء - كسانى كه اسباب آزادى عبد مؤمنى را فراهم آورده باشند - كسانى كه ديون مؤمنين را اداء نمايند - كسانى كه اسباب ازدواج مؤمنان مجرد را فراهم آورند.

بنابراین امام عليه السلام نه تنها اصل أداء ديون ديگران را به صورت مطلق تجويز نموده اند بلكه آن را سپر بلاياى روز قيامت بشمار آورده اند و اطلاق كلام امام عليه السلام شامل فرض إذن و عدم إذن و حتى منع و نهى مديون نيز مى شود.

 

     الحسين بن سعيد في (كتاب الزهد) عن النضر وفضالة، عن عبد الله بن سنان، عن حفص، عن محمد بن مسلم، عن أبي جعفر (عليه السلام) قال: ان العبد ليكون بارا بوالديه في حياتهما ثم يموتان فلا يقضي عنهما الدين ولا يستغفر لهما فيكتبه الله عاقا، وانه ليكون في حياتهما غير بار بهما فإذا ماتا قضى عنهما الدين واستغفر لهما فيكتبه الله بارا قال: وقال أبو عبد الله (عليه السلام): ان أحببت أن يزيد الله في عمرك فسر أبوك، وقال: البر يزيد في الرزق. [6]

… والذي قبله عن الحسين بن محمد، عن معلى ابن محمد، عن الحسن بن علي، عن عبد الله بن سنان، عن محمد بن مسلم إلى قوله: فيكتبه الله بارا.

 


[1] ماده ۲۶۷ قانون مدنی :ایفاء دین از جانب غیر مدیون هم جایز است اگر چه از طرف مدیون اجازه نداشته باشد ولیکن کسی که دین دیگری را ادا میکند اگر با اذن باشد حق مراجعه به او دارد والا حق رجوع ندارد.
[2] منهاج الصالحين، السيستاني، السيد علي، ج2، ص278.. « مسألة ٩٨٧ : يجوز التبرّع بأداء دين الغير سواء أكان حيّاً أم كان ميّتاً وتبرأ ذمّته به، ولا فرق في ذلك بين أن يكون التبرّع به بإذن المدين أو بدونه بل وإن منعه المدين عن ذلك، ولکن لا يجب القبول على من له الدين ولا تجري الأحكام المتقدّمة عليه لو امتنع عنه.»
[3] بايد توجه داشت كه قدر متيقن از اين سيرة، أداء دِين با إذن مديون است در حالى كه سيرة متداول در عصر حاضر، اداء دِين بدون إذن مديون نيز مى باشد اما ادعاى سيرة أداء دِين با منع مديون بعيد به نظر مى رسد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo