درس خارج فقه استاد مسلم داوری
1402/10/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: قراءة الصلاة
بحث در مسائل مستحبات قراءة بود، رسيديم به مسئله نهم.
المسئله 9
قد مرّ أنّه يجب کون القرائة و سائر الأذکار حال الاستقرار، فلو أراد حال القراءة التقدم أو التأخّر قليلاً أو الحرکة إلی أحد الجانبين أو أن ينحنی لأخذ شیءٍ من الأرض أو نحوذ ذلک، يجب أن يسکت حال الحرکة و بعد الاستقرار يشرع فی قراءته.
لکن مثل تحريک اليد أو أصابع الرجلين لا يضرّ و إن کان الأولی - بل الأحوط - ترک أيضاً.
در مسائل قبل، اعتبار استقرار حال القراءة و الذکر بحث شد عرض کرديم اجماع بر اعتبار آن قائم است.
و حرکت بر دو قسم است؛ حرکت طولی (راه رفتن) و حرکت وضعی (خم شدن و ...)
در اين مسئله میفرمايند حرکت يسيره که ماحی صورة نماز نباشد قادح نيست، لکن در حال حرکت بايد سکوت کند و ذکر را بعد از استقرار شروع کند که رواياتی در اين باره صادر شده.
همچنين حرکت انگشتان دست و پا و يا حرکت اصل دست قادح نيست اگرچه احتياط مستحب ترک آن است.
المسئله 10
إذا سمع اسم النبی| فی أثناء القراءة يجوز بل يستحبّ أن يصلّی عليه و لا ينافی الموالاة کما فی سائر مواضع الصلاة.
کما أنّه إذا سلّم عليه من يجب ردّ سلامه، يجب و لا ينافی.
اگر اسم حضرت رسول الله| را در هر جايی از نماز بشنود مستحب است صلوات بر ايشان و آل معصومينشان بفرستد.
بلکه برخی قائل به وجوب شدهاند.
و اين حکم اختصاصی به اثناء قراءة ندارد بلکه هر جای نماز باشد جاری است.
حال اين صلوات منافات با موالات نيز ندارد دليل خاص بر جريانش قائم است و آن دليل حاکم بر دليل موالات است.
و در موالات فرقی بين اقسام آن نيست؛ موالات در جملات، در کلمات، در حروف، در افعال
همچنين ردّ سلام نيز دليل خاص دارد.
تسميت عاطس، يعنی گفتن يرحمکم الله به کسی که عطسه کرده نيز دليل خاص بر جواز دارد
ظاهر کلام ماتن& آن است که اين امور (صلوات و ردّ سلام و تسميت عاطس) با مطلق موالات، منافات ندارد.
لکن ظاهر سيد حکيم& آن است که فقط در موالات بين افعال ضرری نمیزند امّا موالات بين کلمات يا حروف به آن مختل میشود.
برخی فرمودهاند، بين مبتدا و خبر و صفت و موصوف و مضاف إليه، قادح است و موالات را مختل میکند.
به همين جهت برخی فرمودهاند اطلاق کلام ماتن& مقبول نيست؛ اگر صلوات و ردّ سلام موجب اخلال به موالات بين جملات و کلمات شود، بايد آن جمله يا کلمه را اعاده کرد.
و ظاهراً اين اشکال به ماتن وارد است همانطور که سيد حکيم& و سيدنا الاستاذ الخوئی& تفصيل در اخلال به موالات دادهاند.
المسئلة 11
إذا تحرّک حال القراءة قهراً بحيث خرج عن الاستقرار، فالأحوط إعادة ما قرأهُ فی تلک الحالة.
مسئله قبل در حرکت اختياريه بود و اين مسئلة در حرکت قهرية است مثلاً باد و يا انسانی او را حرکت دادند.
میفرمايند قطعاً نمازش مختل نمیشود لکن احتياط واجب اعادة ذکری است که در حال حرکت گفته است.
سيدنا الأستاذ میفرمايند دليل بر اعتبار استقرار عمدةً اجماع بود که دليل لبّی است و قدر متيقن آن حال الاختيار است - زيرا أدله لبّية لسان ندارند و بالتبع اطلاق نيز نخواند داشت و بايد به قدر متيقنشان اکتفاء نمود - بنابراين حرکت قهرية نه تنها مخلّ به استقرار معتبر نيست، بلکه اعاده ذکر گفته شده حال آن، نيز لازم نيست
البته احتياط مستحب در اعادة ذکر، حسن است.
و هو متين