درس خارج فقه استاد مسلم داوری
1402/08/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: قرائة الصلاة
بحث در أقوال کيفيت تسبيح در رکعتين أخيرتين بود.
شش قول ذکر شد
اين قول به جماعتی مثل مرحوم سيد بن طاووس و محقق در المعتبر نسبت داده شده.
مرحوم محقق حلی& در کتاب ( المعتبر فی شرح المختصر) جلد 2 صفحه188 میفرمايند:
(اختلفت الرواية أيّهما أفضل، ففی رواية هما سواء، وفي أخری التسبيح أفضل وفي رواية إن کنتَ اماماً فالقراءة أفضل وإن کنت مأموماً وحدک فيسعُک فعلتَ أو لم تفعل والوجه عندی القول بالجواز فی الکل إذ لا ترجيح وإن کانت الرواية الأولی أولی... وهل يجب ترتيب هذا الذکر؟ أشبهُهُ: لا.
لاختلاف الرواية فيه، فقد روی الحلبی عن أبی عبدالله× قال: إذا قمتَ في الأخيترين فلا تقرأ فيهما فقل: الحمد لله وسبحان الله والله اکبر)
وجه اين قول
اين روايتها ظهور در تعيين دارند ولی مقتضای جمع بين آنها، رفع يد از تعيين هر کدام از آنهاست و حاصل رفع يد از تعيين، تخيير بين همهی آن روايات بود. (البته بين نصوصی که معتبر باشند)
از شش روايتی که ذکر کرديم، پنج روايت معتبر بودند:
الف) تسبيحات أربعه را سه مرتبه تکرار کند.
ب) تسبيحات أربعه را يک مرتبه بگويد.
ج) تسبيحات ثلاثه را سه مرتبه بگويد.
د) سه مرتبه (سبحان الله) بگويد.
هـ) يک مرتبه بگويد (سبحان الله والحمد لله والله اکبر)
(قول به سه مرتبه تسبيح (سبحان الله والحمد لله و لا إله إلّا الله) و در آخر يک (الله اکبر) مستند صحيحی نداشت)
ما میتوانيم به اين پنج وجهِ تخيير، چند وجه تخيير اضافه کنيم:
1. تسبيح، تهليل، تکبير، دعاء
مستند اين وجه صحيحة عمر بن أذينه عن زرارة است.
(باب 42 از ابواب قراءة الصلاة حديث 6)
محمد بن يعقوب الکلينی& عن علی بن ابراهيم عن أبيه عن ابن أبی عمير عن عمر بن أذينه عن زرارة عن أبی جعفر‘:
عشر رکعات، رکعتان من الظهر ورکعتان من العصر ورکعتا الصبح ورکعتا المغرب و رکعتا العشاء الآخرة لا يجوز فيهنَّ الوهم (إلی أن قال: ) وهی الصلاة التی فرضها الله وفوّض إلی محمد| فزاد النبی| فی الصلاة سبع رکعتات وهی سنّةٌ ليس فيهنّ قراءة
إنّما هو تسبيحٌ وتهليلٌ وتکبير ودعاء فالوهم إنّما هو فيهنّ (الحديث)
اين روايت دارای سند صحيح أعلائی است.
دال بر اجزاء کيفيت يک مرتبه (سبحان الله ولا إله إلّا الله والله اکبر ودعاء) است.
2. تسبيح، تحميد، استغفار
مستند اين وجه صحيحه عبيد بن زرارة است.
(باب 42 از ابواب القراءة فی الصلاة ح1)
محمد بن الحسن بإسناده عن الحسين بن سعيد عن النضر بن سويد عن يحيی الحلبی عن عبيد بن زرارة قال: سألتُ أبا عبدالله×:
عن الرکعتين الأخيرتين من الظهر؟
قال×: تسبّح وتحمّد الله وتستغفر لذنبک وإن شئتَ فاتحة الکتاب فإنها تحميد ودعاء
جميع رواة واقع در اين طريق از عدول و ثقات هستند.
دالّ بر اجزاء يک مرتبه (سبحان الله والحمد لله وأستغفرالله) است.
3. همچنين از ذيل صحيحه عبيد بن زرارة، وجه ديگری نيز بدست میآيد:
- تحميد و دعاء
اما در ذيل اين صحيحه فرمودند (وإن شئتَ فاتحة الکتاب فإنّها تحميدٌ ودعاءٌ)
التعليل يعمّم و يخصّص، چون جواز قراءة فاتحة معلّل از تحميد و دعاء است، پس هر تحميد و دعائی مجزی است
پس هشت وجه صحيح برای تخيير پيدا شد (که طبق اين قول هفتم هر کدام از آنها را اتيان کند مجزی خواهد بود.)
5 وجه از أقوال و 3 وجه هم ما اضافه کرديم.
به برخی از متأخرين نسبت داده شده لکن آنچه بالصراحة معلوم است قائل بودن علامه مجلسی& به اين قول است.
ايشان در موسوعهی بحارالأنوار زادها الله شرفاً جلد85 صفحه 89 میفرمايند:
(أقول: والّذی يظهر لی من مجموع الأخبار جواز الاکتفاء بمطلق الذکر ثمّ الأفضل اختيار التسع لأنّه اکثر وأصحّ أخباراً...)
دليل و وجه اين قول ذکر شده:
1. اين وجه از کلمات محقق همدانی& استفاده شده؛
اختلاف تعبير روايات کاشف از عدم تعيّن مواردی است که در روايات آمده (مثل صلاة الميّت که چون رواياتش اذکار مختلف تعيين کرده فقهاء آنها را بر اجزاء مطلق دعاء حمل کردهاند)
در ما نحن فيه هم روايات ذکر رکعتين أخيرتين بر مطلق دعاء و ذکر حمل میشود - اگر وجه خاص و معيّنی واجب بود، اين همه اختلاف در لسان روايات نبود -
هکذا بعنوان نظير، مسئله نزح بئر هم همينطور است و اختلاف لسان رواياتش کاشف از عدم وجوب وجوه معيّنه میباشد.
در اين وجه مناقشه شده است؛
سّدنا الأستاذ الخوئی& میفرمايند قياس مسئله ذکر رکعتين أخيرتين بر مسئله ذکر صلاة الميّت، قياس مع الفارق است
در مسئلهی صلاة الميّت، نص بر جواز مطلق دعاء وارد شده امّا در ما نحن فيه چنين نصّی نداريم (پس قياس مع الفارق است)
حال که در روايات ذکر رکعتين أخيرتين نصّ در اکتفاء بمطلق الذکر نداريم متقضای قاعده، اقتصار بر همان اذکاری است که در لسان روايات وارد شده و از طرفی اگرچه هر کدام از روايات ظهور در تعيّن آن کيفيت مذکوره در خودشان دارند؛ امّا با روايات ديگر از اين ظهور رفع يد میشود و قائل به تخيير بين روايات.
2. اين وجه از جواهر استفاده میشود.
روايت علی بن حنظلة (باب42 از قراءة الصلاة ح3)
محمد بن الحسن& بإسناده عن سعد عن أحمد بن محمد عن الحسن بن علی بن فضّال عن عبدالله بن بکير عن علی بن حنظله عن أبی عبدالله×
قال: سألته عن الرکعتين الأخيرتين ما أصنع فيهما؟
فقال: إن شئت فاقرأ فاتحة الکتاب وإن شئتَ فاذکرالله فهو سواءٌ
قال: قلتُ: فأیّ ذلک أفضل؟
فقال هما والله سواء إن شئت سبّحت وإن شئت قرأت.
طريق شيخ& به سعد بن عبدالله الأشعری صحيح است (کما مرّ کراراً)
مراد از (أحمد بن محمد) هم چه ابن عيسی باشد و چه ابن خالد، توثيق دارد
عبدالله بن بکير هم از اصحاب اجماع است و متن روايت را تصحيح میکند
علی بن حنظلة: سيّدنا الأستاذ الخوئی& در علی بن حنظله مناقشه کردهاند و میفرمايند: توثيق خاص ندارد
امّا ما بر مبنای خودمان از دو جهت روايت را معتبر میدانيم:
اولا: علی بن خنظله توثيق میشود (از دو راه)
• مشايخ ثقات از او روايت کردهاند
• روايت معتبره، امام او را (ورع) دانستهاند که فوق وثاقت است.
ثانياً: چون عبدالله بن بکير در سند واقع شده، متن روايت تصحيح میشود.
البته خود سيدنا الأستاد& در مسئله دوّم قائل به توثيق علی بن حنظله میشود.
پس روايت علی بن حنظله از حيث سند معتبر است.
اين روايت ظاهر است در جواز اکتفاء به مطلق ذکر (تعبير فاذکرالله مطلق است و هر ذکری را شامل میشود)
سيدنا الأستاذ الخوئی& میفرمايند اگرچه اين روايت در جواز اکتفاء به مطلق الذکر، ظهور دارد، امّا ظهورش بدوی است و بوسيلهی سائر روايات که کيفيّت اين ذکر را معيّن کرده بودند، تقييد میخورد.
بلکه ذيل خود آن روايت مانع از إطلاق صدرش هست؛ زيرا در آخر روايت امام از ذکر تعبير به تسبيح کردهند (إن شئت قرأت وإن شئت سبّحت)
پس روايت ظهوری در إجزاء مطلق الذکر ندارد.
پس اين روايت اصلاً إطلاق ندارد
3. وجه سوم بر اجزاء مطلق الذکر
اين وجه را هم محقق همدانی & اشاره فرمودند
صحيحه زرارة (باب42 از قراءة الصلاة ح6)
محمد بن يعقوب الکلينی& عن علی بن ابراهيم عن أبيه عن ابن أبی عمير عن عمر بن أذينة عن زرارة عن أبی جعفر‘: قال:
عشر رکعات؛ رکعتان من الظهر ورکعتان من العصر ورکعتا الصبح ورکعتا المغرب ورکعتا العشاء الآخرة لا يجوز فيهنَّ الوهم - إلی أن قال×- وهی الصلاة التی فرضها الله تعالی و فوّض إلی محمدٍ| فزاد النبیّ| فی الصلاة سبع رکعات وهی سنّةٌ ليس فيهنَّ قراءة
إنّما هو (تسبيح وتهليل وتکبير ودعاء) فالوهم إنّما هو فيهنّ. الحديث
اين روايت همانطور که قبلاً هم عرض کرديم صحيحه است.
تعبير (إنّما هو تسبيح و تهليل و تکبير و دعاء) ظهور در إجزاء هر کدام از اينها علی حده دارد.
و کلمه (واو) برای تنويع و به معنای (أو) هست نه برای جمع
يکی از اين موارد تنويع هم (دعاء) است که دعاء هم ذکر الله است.
در اين وجه هم مناقشه شده است که إن شاءالله در جلسه بعد اشاره میکنيم.