< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

1400/11/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة المسافر /مبدا مسافت

 

مسألة: مَبْدَءُ حِسابِ الْمَسافَةِ سُورُ الْبَلَدِ اَوْ آخِرُ الْبُيُوتِ فِيها لا سُورَ فِيهِ فِي الْبُلدانِ الصِّغارِ وَ الْمُتَوَسِّطاتِ وَ آخِرُ الْمَحَلَّةِ فِي الْبُلدانِ الْكُبارِ الْخارِقَةِ لِلْعادَةِ وَ الْأحْوَطُ مَعَ عَدَمِ بُلُوغِ الْمَسافَةِ مِنْ آخِرِ الْبَلَدِ اَلْجَمْعُ وَ إنْ كانَتْ مَسافَةً إذا لُوحِظَ آخِرُ الْمَحَلَّةِ

ترجمه: (مبدا حساب مسافت سور بلد یا آخر خانه های بلد در جاهایی که سور ندارد در شهرهای کوچک و متوسط اما در شهر های بزرگ خارق عادت که مبداء مسافت آخر محله می باشد و در فرضی که از آخر محله مسافت است لکن از آخر بلد مسافت نیست احوط جمع بین قصر و اتمام خواهد بود).

شرح: مقتضای نصوصی که ضمن آن ها برای مسافرتعیین مسافت شرعی یعنی هشت فرسخ شده این است که مبدا حساب مسافت خط از اول زمانی است که بر شخص مکلف عنوان مسافر صدق نماید و ملاک تشخیص عرف است که آن هم خروج از بلد می باشد.

کسی که هنوز از بلد خارج نشده بر حسب عرف گویند قصد سفر دارد و به او او مسافر گفته نمی شود.

اما خروج از بلد هم دو مصداق واضح دارد:

یک:گذشتن از دیوار اطراف بلد در فرضی که وجود داشته باشد.

دو: عبور از آخرین خانه های شهر در بلادی که اطراف آنها دیوار نباشد.

علاوه بر این از بعضی از نصوص هم به خصوص این معنا استفاده می شود.

صحیحه زراره

وَ قَدْ سَافَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَی ذِی خُشُبٍ وَ هُوَ مَسِیرَةُ یَوْمٍ مِنَ الْمَدِینَةِ یَکُونُ إِلَیْهَا بَرِیدَانِ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ مِیلًا فَقَصَّرَ وَ أَفْطَرَ.[1]

ترجمه: ( زراره از امام باقر(ع) نقل کرده که فرمود: و سفر نمود رسول الله(ص) به سوی ذی خشب و آن مسیر یک روزه از مدینه تا آنجا دو برید یعنی بیست و چهار میل بود پس نماز را قصر و روزه را افطار فرمود).

از این صحیح معلوم‌ می شود مبدا مسافت خروج از مدینه می باشد.

توضیح: این روایت را مرحوم صدوق به طریق صحیح از زراره و به طریق ضعیف از محمد بن مسلم نقل کرده است فلذا اشکالی در اتصاف آن به صحت نمی باشد.

در اینجا لازم است راجع به بخشی از کلام امام(ع) در موثقه عمار که قبلاً ذکر شد توضیحی داشته باشیم:

قالَ لا يَكونُ مُسافِراً حَتّى يَسِيرَ مِنْ مَنْزِلِهِ اَوْ قَرْيَتِهِ ثَمانِیَةَ فَراسِخَ.

ترجمه: (فرمود مسافر نمی باشد تا زمانی که سیر کند از منزلش یا قریه اش هشت فرسخ ).

آنچه از این کلام استفاده می شود آن است که ابتدا مسافت یکی از دو امر می باشد از منزل یا از قریه و معلوم است که مراد تخییر بین الامرین نیست زیرا تخییر اقل و اکثر معنا ندارد بنابراین منظور از احد الامرین از منزل یا از قریه چون این است که مسافر بر در قریه باشد ابتدا مسافت خروج از قریه است و چنانچه حالت چادر نشینی در بیابان و صحرا دارد که به صورت جداگانه نه و متفرق زندگی می کند ابتدا مسافت از منزل یعنی همان محل سکونت وی خواهد بود.

مرحوم مصنف در ادامه مسئله نسبت به بلاد کبیره و خارق عادت مبدا مسافت را آخر محله ذکر کرده‌اند که البته وجهی بر آن نمی باشد زیرا آنچه در رابطه با مبدا سیر برای ساکن بلد گفته شد که عبارت از خروج از بلد بود اطلاق دارد و اعم از بلدان صغار و متوسطات و کبار را شامل می شود و هیچ گونه دلیلی بر حکم جداگانه نسبت به بلاد کبیره و خارق عادت و اینکه خروج از محله مبداء مسافت باشد موجود نیست.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo