< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

1400/11/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة المسافر /مسافت قصر شدن نماز

 

إذا كانَ الذَّهابُ اَرْبَعَهً اَوْ اَزْيَدَ بَلْ مُطْلَقاً عَلَى الْاَقْوى وَاِنْ كانَ الذَّهابُ فَرْسَخاً وَالْاِيابُ سَبْعَةً وَإنْ كانَ الْأحْوَطُ فِي صُورَةِ كَوْنِ الذَّهابِ اَقَلَّ مِنْ اَرْبَعَةٍ مَعَ کَوْنِ الْمَجْمُوعِ ثَمانِيَةَ، اَلْجَمْعُ

ترجمه: (هرگاه رفتن چهار فرسخ یا بیشتر باشد بلکه بنا بر اقوی هر چند رفتن یک فرسخ و بازگشتن هفت فرسخ باشد«نماز قصر می شود» هرچند احوط در صورتی که رفتن کمتر از چهار فرسخ و مجموع رفت و برگشت هشت فرسخ گردد جمع بین تمام و قصر است).

شرح: از نصوص مذکوره حاصل شد که مسافت شرعی هشت فرسخ است اعم از اینکه به صورت امتدادی باشد یا تلفیقی به گونه ای که چهار فرسخ رفتن و چهار فرسخ برگشتن و جمعاً هشت فرسخ گردد.

اکنون در خصوص مسافت تلفیقیه دو احتمال متصوَّر است:

۱- شرط بودن این که رفتن کمتر از چهار فرسخ نباشد هرچند رفت و برگشت جمعاً هشت فرسخ گردد، مانند وقتی که رفتن سه فرسخ و بازگشتن پنج فرسخ باشد، و در نتیجه حکم شود به این که نماز تمام است.

۲- چنین شرطی معتبر نباشد بلکه تلفیق به‌ هر گونه‌ای واقع شود همین که رفتن و برگشتن جمعاً هشت فرسخ گردد کافی است که حکم به قصر بودن نماز شود.

در اینجا گوییم احتمال اول صحیح است زیرا دو دسته روایات در خصوص مسافت ذکر شده، ملاحظه گردید که بعضی دلالت بر رفتن هشت فرسخ امتدادی داشت و برخی دلالت بر رفتن و برگشتن هشت فرسخ تلفیقی و دلالت بر چهارفرسخ رفتن و چهارفرسخ برگشتن می نمود خصوصاً در صحیحه معاویة بن وهب که سوال کرده است«اَدنی مَا یُقَصِّرُ فِیهِ الْمُسافِرُ الصَّلاةَ»و پاسخ امام(ع) به اینکه« بَرِیدُ ذاهِباً وَ بَرِیدٌ جائِیاً» تعبیر ادنی« کمترین مقدار» در سوال و پاسخ متناسب با آن از امام(ع)همانند تصریح بر این است که کمتر از این حد یعنی چهار فرسخ کافی نیست.

ممکن است از ذیل روایت محمد بن مسلم«اَنَّهُ اِذا ذَهَبَ بَرِیداً وَ رَجَعَ بَرِیداً فَقَدْ شَغَلَ یَوْمَهُ» توهم شود که مناط در تقصیر، اشتغال به سفر طی یک روز باشد و به عبارتی هر سفری که یک روز را اشغال نماید موضوع‌برای وجود تقصیر است و در نتیجه اگر ذهاب یا ایاب کمتر از چهار فرسخ هم باشد در صورتی که مجموعه سفر یک روز را اشغال کند برای وجوب قصر کافی خواهد بود

در پاسخ گوییم مفاد صحیحه چنین است که سفر تلفیقی متضمن چهار فرسخ رفتن و چهار فرسخ برگشتن به سفر امتدادی هشت فرسخ ملحق می شودو همانطور که مسافت هشت فرسخ امتدادی یک روز را اشغال می کند همچنین مسافت تلفیقی( چهار فرسخ رفتن و چهارفرسخ برگشتن) یک روز را اشغال می نماید نه اینکه هر سفری که یک روز را اشغال کند موجب تقصیر باشد به هر مقدار از رفتن و برگشتن.

اَقُولُ: فَتَحَصَّلْ اینکه برخلاف نظر مصنف جهت وجوب تقصیر در فرض مسافت تلفیقی شرط است که رفتن چهار فرسخ و بیشتر و برگشتن هم چهار فرسخ و بیشتر باشد.

وَ الْاَقْوى عَدَمُ اعْتِبارِ كَوْنِ الذَّهابِ وَالْاِيابِ فِي يَوْمٍ واحِدٍ اَوْ لَيْلَةٍ واحِدَةٍ أوْ فِي الْمُلَفِّقِ مِنْهُما

ترجمه: (و اقوی آن است که در وجوب قصر معتبر نیست رفتن و برگشتن در یک روز یا یک شب یا تلفیقی از یک روز و یک شب واقع شود).

آنچه تاکنون بحث شد و اشکالی در آن نیست، اینکه قصر در سفر واجب است در فرضی که هشت فرسخ امتدادی یا تلفیقی( چهار فرسخ رفتن و چهار فرسخ برگشتن) چنانچه در یک روز یا یک شب یا یک روز و شب آن انجام پذیرد.

اکنون ببینیم در سفر تلفیقی اگر رفتن و برگشتن در یک روز یا یک شب یا تلفیقی از آن دو نباشد تکلیف چگونه خواهد بود؟

در صورتی که در اثناء چنین سفری یکی از قواطع سفر پیش آید از قبیل اینکه قصد اقامت ده روز نماید که بایستی نماز را تمام بخواند زیرا که مسافت شرعی محقق نشده است.

اما چنانچه هیچ یک از قواطع سفر واقع نشود در این صورت اقوال مختلف است.

بسیاری از فقها قائل به وجوب قصر نماز شده‌اند از جمله ابن ابی عقیل که این قول را( برحسب نقل علّامه در مختلف الشیعه) نسبت به آل الرسول(ص) داده است و معروف بین متاخرین همین قول می باشد.

دو دلیل بر اثبات آن اقامه شده است:

1- به اطلاق روایاتی که دلالت بر قصر نماز می نمود در فرضی که چهار فرسخ برود و چهار فرسخ بازگردد بدون اینکه به یک روز یا یک شب یا تلفیقی از آن دو تقیید شده باشد.

چنانچه توهم شود که ذیل روایت محمد بن مسلم«اَنَّهُ اِذا ذَهَبَ بَرِیداً وَ رَجَعَ بَرِیداً فَقَدْ شَغَلَ یَوْمَهُ»جهت تقیید آن روایات کافی است .

جواب: مراد از« فَقَدْ شَغَلَ یَوْمَهُ » تقیید نیست بلکه تنظیر می باشد، بدین معنا که مسافت تلفیقی ملحق به مسافت امتدادی و نظیر آن می‌باشد، و به عبارت دیگر همان طور که مسافت امتدادی«هشت فرسخ» یک روزش را اشغال می کند مسافت تلفیقی«چهار فرسخ رفتن و چهار فرسخ برگشتن» هم چنین است.

2- روایات مربوط به رفتن به عرفات که امر به تقصیر نماز دارند و در مضمون بعض از آنها انکار آنچه عامه بر آنند می باشد به لحاظ مخالفت با رسول الله(ص) در آنچه عمل فرمود یعنی در مراسم حج و رفتن به عرفات نماز را قصر به جا آورد.

روایت اسحاق بن عمار

وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ حُکَیْمٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی کَمِ التَّقْصِیرُ فَقَالَ فِی بَرِیدٍ وَیْحَهُمْ کَأَنَّهُمْ لَمْ یَحُجُّوا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَصَّرُوا[1]

ترجمه: ( اسحاق بن عمّار نقل کرده است که به امام صادق(ع) گفتم در چه حدی نماز قصر می شود؟ پس فرمود: در یک برید (چهار فرسخ) وای بر آنها گوئی حج نکردند با رسول الله(ص) پس قصر نمودند).

توضیح آنکه: رفتن از مکه به عرفات و مراجعت از آن با توجه به اعمال عرفات و مشعر و مِنا که بیش از یک شبانه روز طول می کشد، این قبیل روایات دلالت بر قصر نماز در مسافت تلفیقی بر فرضی که رفت و برگشت بیش از یک روز یا یک شب یا ملفَّق آن دو باشد).


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo