< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

1400/10/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/أحكام الشكوك /موجبات سجود سهو

 

فَصْلٌ- فِي مُوجِباتِ سُجُودِ السَّهْوِ

(مساله1) يَجِبُ سُجُوْدُ السَّهْوِ لِاُمُورٍ:

اَلاَوَّل: لِلْكَلامِ سَهْواً

ترجمه: (فصل- در موجبات سجود سهو. «مسئله ۱»: واجب است سجود سهو برای اموری: اول کلام سهوی).

شرح: مشهور قائل به وجوب سجده سهو برای کلام سهوی می‌باشند و بعضی هم ادعای اجماع نموده اند و نقل خلاف بجز از صدوق و والد ایشان نشده است، هرچند صاحب حدائق در صحت نسبت خلاف به صدوق ایراد کرده اند.

نصوص دالّ بر وجوب سجده سهو برای کلام سهوی:

صحیحه عبدالرحمان بن الحجاج

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَتَکَلَّمُ نَاسِیاً فِی الصَّلَاةِ یَقُولُ أَقِیمُوا صُفُوفَکُمْ فَقَالَ یُتِمُّ صَلَاتَهُ ثُمَّ یَسْجُدُ سَجْدَتَیْنِ.[1]

ترجمه: (عبدالرحمن بن الحجاج نقل کرده است که سوال کردم از امام صادق(ع) راجع به شخصی که در حال نماز از روی فراموشی تکلم می کند می گوید صفوفتان را مرتب نمائید، پس فرمود نمازش را تمام کند سپس دو سجده به جا آورد).

شرح: این صحیحه ظهور دارد در این که تکلم سهوی موجب سجود سهو است و جمله «أَقِیمُوا صُفُوفَکُمْ» بیان مثال و یکی از مصادیق تکلم می باشد.

صحیحه ابن ابی یعفور

وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ لَا یَدْرِی رَکْعَتَیْنِ صَلَّی أَمْ أَرْبَعاً قَالَ یَتَشَهَّدُ وَ یُسَلِّمُ ثُمَّ یَقُومُ فَیُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ وَ أَرْبَعَ سَجَدَاتٍ یَقْرَأُ فِیهِمَا بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ ثُمَّ یَتَشَهَّدُ وَ یُسَلِّمُ وَ إِنْ کَانَ صَلَّی أَرْبَعاً کَانَتْ هَاتَانِ نَافِلَةً وَ إِنْ کَانَ صَلَّی رَکْعَتَیْنِ کَانَتْ هَاتَانِ تَمَامَ الْأَرْبَعَةِ وَ إِنْ تَکَلَّمَ فَلْیَسْجُدْ سَجْدَتَیِ السَّهْوِ[2]

ترجمه:( ابن ابی یعفور نقل کرده است که امام صادق(ع) سوال کردم راجع به شخصی که نمی داند دو رکعت خوانده یا چهار رکعت فرمود تشهد بخواند و سلام دهد سپس بایستد پس دو رکعت نماز به جا آورد با چهار سجده در حالی که در هر رکعت فاتحه الکتاب می خواند سپس تشهد بخواند و سلام دهد و اگر چهار رکعت خوانده باشد این دو رکعت حکم نافله را دارد و اگر دو رکعت خوانده باشد این دو رکعت تمام کننده چهار رکعت خواهد بود و اگر تکلم کرده است پس دو سجده سهو بجا آورد).

شرح: در این صحیحه جمله «وَ إِنْ تَکَلَّمَ فَلْیَسْجُدْ سَجْدَتَیِ السَّهْوِ» اطلاق دارد، بنابراین تکلم سهوی اعم از اینکه در نماز اصلی یا نماز احتیاط یا در فاصله بین‌ نماز اصلی و نماز احتیاط واقع شود، موجب سجود سهو می گردد.

در نقطه مقابل نصوصی است که به آنها استدلال شده بر عدم وجوب سجده سهو برای کلام سهوی:

صحیحه زراره

وَ عَنْهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ وَ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ جَمِیعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی الرَّجُلِ یَسْهُو فِی الرَّکْعَتَیْنِ وَ یَتَکَلَّمُ فَقَالَ یُتِمُّ مَا بَقِیَ مِنْ صَلَاتِهِ تَکَلَّمَ أَوْ لَمْ یَتَکَلَّمْ وَ لَا شَیْ‌ءَ عَلَیْهِ.[3]

ترجمه: (زراره از امام باقر(ع) نقل کرده است در مورد شخصی که در دو رکعت شک کرده و تکلم نموده است پس فرمود تمام کند مابقی نمازش را چه تکلم کرده باشد یا تکلم ننموده باشد و چیزی بر او نیست).

صحیحه محمد بن مسلم

وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ بُرَیْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی رَجُلٍ صَلَّی رَکْعَتَیْنِ مِنَ الْمَکْتُوبَةِ فَسَلَّمَ وَ هُوَ یَرَی أَنَّهُ قَدْ أَتَمَّ الصَّلَاةَ وَ تَکَلَّمَ ثُمَّ ذَکَرَ أَنَّهُ لَمْ یُصَلِّ غَیْرَ رَکْعَتَیْنِ فَقَالَ یُتِمُّ مَا بَقِیَ مِنْ صَلَاتِهِ وَ لَا شَیْ‌ءَ عَلَیْهِ.

أَقُولُ الْمُرَادُ أَنَّهُ لَا شَیْ‌ءَ عَلَیْهِ مِنَ الْإِثْمِ وَ الْإِعَادَةِ لِمَا یَأْتِی مِنْ وُجُوبِ سَجْدَتَیِ السَّهْوِ قَالَهُ الشَّیْخُ وَ غَیْرُهُ.[4]

ترجمه: (محمد بن مسلم از امام باقر نقل کرده است راجع به شخصی که دو رکعت نماز واجب بجا آورده پس سلام داده و تصور کرده که نماز تمام شده است و تکلم کرده سپس متذکر شده که به جز دو رکعت نخوانده است پس فرمود مابقی نمازش را تمام کند و چیزی بر او نیست).

صاحب وسائل: مراد از« لَا شَیْ‌ءَ عَلَیْهِ» این است که چیزی برای او نیست از گناه و اعاده زیرا می‌آید که سجده سهو واجب است؛ شیخ و غیر ایشان چنین گفته اند.

استدلال قائلین به عدم وجوب سجود سهو در اثر کلام سهوی، به این دو صحیحه بدین قرار است:

منظور از جمله «وَ لَا شَیْ‌ءَ عَلَیْهِ» در هر دو صحیح محتمل است یکی از امور ثلاثه باشد:

اول اینکه گناهی بر او نیست، دوم اینکه اعاده واجب نمی باشد، سوم اینکه سجود سهو بر او واجب نیست.

در مورد احتمال اول گویند: بعید است که زراره و محمد بن مسلم نمی‌دانستند که آنچه سهوا واقع شده عقاب ندارد و برای آگاهی و علم نسبت به آن از امام علیه السلام سوال نموده و امام با جمله «وَ لَا شَیْ‌ءَ عَلَیْهِ» به آنها پاسخ داده باشند بنا بر این چنین احتمالی منتفی است.

و اما در مورد احتمال دوم گویند: قول امام (ع) «یُتِمُّ مَا بَقِیَ مِنْ صَلَاتِهِ» دلالت بر عدم وجود اعاده دارد، بنابراین لزومی ندارد که در کلام امام باجمله «وَ لَا شَیْ‌ءَ عَلَیْهِ» این معنا اراده شده باشد، پس این احتمال هم منتفی است.

بدین ترتیب احتمال سوم می‌ماند که مراد از «وَ لَا شَیْ‌ءَ عَلَیْهِ»، عدم وجوب سجده سهو خواهد بود.

در نتیجه: با قرینه دو صحیحه زراره و محمد بن مسلم، امر به سجود سهو در دو صحیحه عبدالرحمان بن حجاج و ابن ابی یعفور (که قبل از این ذکر شد) امر به دو سجده سهو حمل بر استحباب می شود.

اقول: جمع صحیح بین این دو صحیحه و دو صحیحه قبلی چنین است:

مراد از قول امام «وَ لَا شَیْ‌ءَ عَلَیْهِ» همان عدم وجوب اعاده است و تاکید نسبت به قول امام(ع) «یُتِمُّ مَا بَقِیَ مِنْ صَلَاتِهِ» می باشد که هر دو جمله در دو صحیحه زراره و محمد بن مسلم ذکر شده است، و ارتباطی با وجوب یا عدم وجوب سجود سهو ندارد و بدین ترتیب به قرینه دو صحیحه عبدالرحمان بن حجاج و ابن ابی یعفور که امر به سجود سهو داشت، نتیجه این می‌شود که تکلم سهوی موجب وجوب سجود سهو خواهد بود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo