< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

1400/09/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/أحكام الشكوك /شک به اتیان نماز در اثناء وقت

 

مسألة: إذا شَكَّ فِي الصَّلاةِ فِي أثْناءِ الْوَقْتِ وَ نَسِيَ الْإتْيانُ بِها وَجَبَ عَلَيهِ الْقَضاءُ إذا تَذَكَّرَ خارِجَ الْوَقتِ، وَ كَذا إذا شَكَّ وَ اعْتَقَدَ اَنَّهُ خارِجَ الْوَقْتِ ثُمَّ تَبَيَنَ اَنَّ شَكَّهُ كانَ فِي اَثْناءِ الْوَقْتِ وَاِمّا اِذا شَكَّ وَاَعْتَقَدَ اَنَّهُ فِي الْوَقْتِ فَتَرَكَ الْإتْيانُ بِها عَمْداً أوْ سَهواً ثُمَّ تَبَيَنَ أنَّ شَكَّهُ كانَ خارِجَ الْوَقْتِ فَلَيْسَ عَلَيْهِ الْقَضاءَ.

ترجمه: (هر گاه در اثناء وقت شک کرد که نماز را بجا آورده یا نه و فراموش کرد آن را انجام دهد چنانچه وقت گذشته واجب است قضاء آن را به جا آورد و همینطور اگر شک در انجام نماز نمود در حالی که تصور می‌کرد درخارج وقت است سپس معلوم شد که شک وی در اثناء وقت بوده است. اما اگر شک کرد در به جا آوردن نماز و تصور می‌کرد در وقت است پس عمدا یا سهوا انجام آن را ترک نمود سپس معلوم شد که شک وی در خارج وقت بوده است پس بر او تکلیف قضاء نماز نخواهد بود).

شرح: دلیل این فرع آن است که شک در اثناء وقت نسبت به نمازی که به جا آوردن آن مشکوک است اشتغال ذمه ایجاد می کند همانگونه که صحیحه زراره و فضیل که قبلاً ذکر شد دلالت بر آن داشت و اینکه فراموش کرد نماز را به جا آورد اسقاط تکلیف نمی کند بلکه نماز از او فوت شده و حکم قضاء نماز نسبت به وی ثابت خواهد بود.

و همینطور در صورتی که شک در انجام نماز داشت و تصور می‌کرد در خارج از وقت است و بعدا معلوم شد که شک او در اثناء وقت بوده است که بایستی نماز را به جا آورد زیرا که شک وی فی الواقع در اثناء وقت بوده است هرچند خیال کرده در خارج وقت می باشد و معلوم است که آن چه معتبر است حدوث شک در وقت واقعی است نه آنچه از خطا و تخیل نشأت گرفته است.

و اما در فرضی که شک کرد و تصورش این بود که در اثناء وقت است و نماز را عمداً یا سهواً ترک نمود سپس معلوم شد که خارج از وقت بوده است قضاء بر عهده او نیست زیرا همان طور که بیان شد دائر مدار حکم شک در وقت واقعی است نه خیالی.

مسألة: حُكْمُ كَثِيرِ الشَّكِ فِي الْإتْيانِ بِالصَّلاةِ وَعَدَمِهِ حُكْمُ غَيْرِهِ فَيَجْرِي فِيهِ التَّفْصِيلُ بَيْنَ كَوْنِهِ فِي الْوَقْتِ وَ خارِجِهِ وَأمَّا الْوَسْواسِي فَالظَّاهِر أَنَّهُ يَبْنِي عَلَى الْإتْيانِ وَإنْ كانَ فِي الْوَقْتِ

ترجمه: ( حکم کثیر الشک در خصوص انجام نماز و عدم آن، حکم غیرش را دارد، پس جاری می‌شود تفصیل بین این که شک در وقت یا خارج از وقت باشد و امّا وسواسی، پس ظاهر این است که بنا بگذارد بر این که نماز را به جا آورده است، هرچند در وقت باشد).

شرح: دلیل بخش اول این فرع که حکم کثیر الشک را در خصوص انجام اصل نماز و عدم آن همانند با غیر کثیرالشک می‌داند اطلاق صحیحه زراره و فضیل است که قبلاً ذکر شد و مضمون آن اجمالاً چنین بود که (اگر در وقت فریضه شک کردی نماز را به جا آورده یا نه، بایستی آن را انجام دهی و چنانچه بعد از خروج وقت شک بر تو عارض شد، اعاده بر عهده تو نخواهد بود).

و همینطور قاعده اشتغال که شامل کثیرالشک هم می‌شود و دلیلی بر خروج آن از قاعده نداریم. ممکن است توهم شود که با استناد به بعض روایات از جمله به صحیحه محمد بن مسلم از امام باقر(ع)، کثیرالشک لازم نیست به شک خود اعتنا نماید و طبعاً موجب تقیید صحیحه زراره و فضیل می شود و دلیل خروج از قاعده اشتغال هم خواهد بود.

صحیحه محمد بن مسلم

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: إِذَا کَثُرَ عَلَیْکَ السَّهْوُ فَامْضِ عَلَی صَلَاتِکَ فَإِنَّهُ یُوشِکُ أَنْ یَدَعَکَ إِنَّمَا هُوَ مِنَ الشَّیْطَانِ.[1]

ترجمه: ( هرگاه سهو زیاد بر تو عارض شد پس ادامه بده نمازت را پس امید است که شک رها کند تو را، مطمئناً کثرت سهو از شیطان است).

پاسخ آن است که در این صحیحه بیان حکم کثیرالشک در جزاء نماز و رکعات آن است و این مطلب از مضمون صحیحه(فامض علی صوتک)معلوم است که در بین نماز شک واقع شده و همینطور به قرینه روایات وارده در مورد کثیرالشک نسبت به اجزا و رکعات نماز و نهی از اعتناء به شک در آنها دانسته می‌شود و دلیلی هم بر تعدی حکم عدم اعتناء به کثیرالشک در اصل نماز وجود ندارد.

فلذا فقها ملتزم نشده‌اند به إجراء حکم شک متعلق به اجزا و رکعات نسبت به موارد دیگر بلکه بنابر اعتناء به شک در آن موارد از جمله اصل نماز نهاده‌اند.

اما در مورد بخش دوم این فرع درصورتی که کثرت شک در شخص به حد وسواس برسد اشکالی در عدم اعتنا به شک نمی باشد و بایستی بناء را بر اتیان نماز بگذارد هرچند داخل در وقت قرار دارد.

از مضمون بعض روایات دانسته می شود که وسواس از شیطان است از جمله:

صحیحه عبدالله بن سنان

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: ذَکَرْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) رَجُلًا مُبْتَلًی بِالْوُضُوءِ وَ الصَّلَاةِ وَ قُلْتُ هُوَ رَجُلٌ عَاقِلٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ أَیُّ عَقْلٍ لَهُ وَ هُوَ یُطِیعُ الشَّیْطَانَ.[2]

ترجمه: (عبد الله بن سنان نقل کرده است که به امام صادق(ع) گفتم شخصی مبتلی به وضوء و نماز است (وسواسی است) و گفتم او مرد عاقلی است پس امام صادق(ع) فرمود کدام عقلی برای او می باشد در حالی که او مطیع شیطان است).

قرآن کریم می فرماید: ﴿وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطان﴾[3]

(پیروی نکنید وساوس شیطانی را) فلذا می‌توان گفت حرمت وسوسه ثابت است.

از طرفی صحیحه زراره و فضیل که مضمون آن اقتضاء دارد اعتناء به شک را، از شخص وسواسی انصراف دارند و مربوط به شکوک متعارفی است که نشات گرفته از منشأ عقلانی باشد و همینطور قاعده اشتغال شامل مورد وسواسی نمی شود زیرا اشتغال یقینی برائت یقینی متعارف را می طلبد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo