< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

1400/08/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/أحكام الخلل /فراموشی سجده واحده

 

بدین ترتیب با توجه به نصوصی که ذکر شد نظر مرحوم مصنف در متن که مطابق قول مشهور است یعنی صحت نماز در فرض فراموشی سجده واحده و متذکر شدن در رکوع که حکم آن به جا آوردن قضای سجده بعد از پایان نماز می باشد ثابت خواهد بود

اما در مقابل آن قول به بطلان نماز است که به مرحوم کلینی و بعضی دیگر نسبت داده شده است بدین سان که فراموشی یک سجده حکم فراموشی سجدتین را دارد و موجب بطلان نماز می باشد.

جهت اثبات این قول این گونه استدلال شده است:

اولاً_ تمسک به اطلاق حدیث لا تعاد از آن جهت که مستثنا در آن طبیعی سجود است که هم بر سجده واحده و هم بر سجدتین صدق می کند بنابراین در هر دو حالت اعم از اینکه سجدتین یا سجده واحده نسیانا ترک شود بایستی نماز اعاده گردد.

اشکال برین استدلال آن است که روایات گذشته تصریح داشت بر عدم بطلان نماز وقتی که یک سجده فراموش شود و طبعا موجب تقیید حدیث لا تعاد گردیده و آن را مختص به فراموشی سجدتین قرار می دهد

ثانیاً_ روایت معلی بن خنیس

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ خُنَیْسٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْمَاضِیَ ع فِی الرَّجُلِ یَنْسَی السَّجْدَةَ مِنْ صَلَاتِهِ قَالَ إِذَا ذَکَرَهَا قَبْلَ رُکُوعِهِ سَجَدَهَا وَ بَنَی عَلَی صَلَاتِهِ ثُمَّ سَجَدَ سَجْدَتَیِ السَّهْوِ بَعْدَ انْصِرَافِهِ وَ إِنْ ذَکَرَهَا بَعْدَ رُکُوعِهِ أَعَادَ الصَّلَاةَ وَ نِسْیَانُ السَّجْدَةِ فِی الْأَوَّلَتَیْنِ وَ الْأَخِیرَتَیْنِ سَوَاءٌ

أَقُولُ حَمَلَهُ الشَّیْخُ عَلَی مَنْ تَرَکَ السَّجْدَتَیْنِ مَعاً لِمَا مَضَی وَ یَأْتِی [1]

ترجمه: ( مردی از معلی بن خنیس نقل کرده است که سوال کردم از ابوالحسن ماضی(ع) درباره کسی که سجده نمازش را فراموش کرده است امام(ع) فرمود اگر متذکر شود آن را قبل از رکوعش بایستی سجده را به جا آورد و نمازش را ادامه دهد سپس بعد از پایان نماز دو سجده سهو انجام دهد و چنانچه بعد از رکوع متذکر شود نماز را اعاده کند و تفاوتی نیست بین این که فراموشی سجده در دو رکعت اول باشد یا دو رکعت اخیره.)

اشکال بر استدلال به این روایت هم وارد است از آن جهت که روایت از لحاظ سند مخدوش است زیرا که مرسله است و مردی که از مُعلّی بْنِ خُنَیْس از نقل کرده مجهول است مضافاً بر این که مراد از ابوالحسن ماضی حضرت امام کاظم (ع) می باشد و لقب ماضی ممیز بین آن حضرت و ابوالحسن الرضا (ع) بوده است چون از لحاظ کنیه با هم مشارکت داشته‌اند و لفظ ماضی اشاره است به اینکه مَضی و تَوَفّی

از اینجا معلوم می شود که امام کاظم(ع) بعد از وفات ملقب به ماضی شده اند و بنابراین وقتی راوی از آن حضرت با این لقب نام می برد می بایست بعد از شهادت ایشان روایت کرده باشد در حالی که مُعلّی بْنِ خُنَیْس در زمان امام صادق(ع) به قتل رسیده است، اکنون چگونه می شود کسی که در زمان حیات امام صادق(ع) به قتل رسیده از ابوالحسن ماضی امام کاظم(ع) روایت کند.

و اما از لحاظ دلالت هم مخدوش است زیرا در آن تصریح به نسیان سجده واحده نشده غایت الامر اینکه اطلاق داشته باشد به اعم از سجده واحده و سجدتین که طبعاً روایاتی که ذکر شد آن را تقیید می نماید، فلذا روایت مُعلّی بْنِ خُنَیْس اختصاص به موردی می‌یابد که دو سجده فراموش شده است .

اما قول به تفصیل که به مرحوم مفید و مرحوم شیخ نسبت داده شده است و با صحیح بزنطی بر آن استدلال آورده اند:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ (ع) عَنْ رَجُلٍ یُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ ذَکَرَ فِی الثَّانِیَةِ وَ هُوَ رَاکِعٌ أَنَّهُ تَرَکَ سَجْدَةً فِی الْأُولَی قَالَ کَانَ أَبُو الْحَسَنِ ع یَقُولُ إِذَا تَرَکَ السَّجْدَةَ فِی الرَّکْعَةِ الْأُولَی فَلَمْ یَدْرِ أَ وَاحِدَةً أَوْ ثِنْتَیْنِ اسْتَقْبَلْتَ حَتَّی یَصِحَّ لَکَ ثِنْتَانِ وَ إِذَا کَانَ فِی الثَّالِثَةِ وَ الرَّابِعَةِ فَتَرَکْتَ سَجْدَةً بَعْدَ أَنْ تَکُونَ قَدْ حَفِظْتَ الرُّکُوعَ أَعَدْتَ السُّجُودَ .[2]

ترجمه: ( احمد بن محمد بن ابی نصر گوید سوال کردم از ابوالحسن « امام رضا »(ع) در مورد شخصی که دو رکعت نماز خوانده و رکعت دوم در حالی که در رکوع است متذکر شده که یک سجده از رکعت اول را ترک کرده است امام فرمود که ابوالحسن«امام کاظم»(ع) می فرمود: زمانی که سجده ای را در رکعت اول ترک کند و نمی داند آیا یکی بوده یا دو تا؟ اعاده می کنی نماز را تا این که دو رکعت بر تو صحیح و چنان چه در رکعت سوم و چهارم باشد پس سجده ای را ترک کرده ای بعد از آنکه رکوع را حفظ کردی اعاده می‌کنی سجود را).

 

اما اشکال به استدلال با تمسک به روایت بزنطی گوئیم هرچند از لحاظ سند صحیح است و لکن مضطرب المتن میباشد، زیرا آنچه در فرض سوال مفروغ عنه است اینکه در رکعت اول یک سجده نسیانا ترک شده و در رکعت دوم در حالی به رکوع رفته، متذکر گردیده است، اما جواب منطبق بر آن نمی باشد از آن جهت که متعرض حکم شک شده که نمی داند آیا یک سجده بوده است یا دو سجده؟ فلذا بعضی آن را حمل کرده اند بر این که منظور از قول آن حضرت «فَلَم يَدرِ اَواحِدَهً اَو ثِنْتَيْن» شک بین رکعت اول و دوم می باشد و در نتیجه نماز باطل است و مراد از« اِسْتَقْبَلْتَ » این است که « اِسْتَقْبَلْتَ الصَّلاهْ»همانطور که در نسخه کتاب کافی هم این گونه ضبط شده است، لکن اساساً روایت با توجه به اِعراض مشهور از آن و اضطراب متن در آن نمی‌تواند با صحیح اسماعیل بن جابر و غیره که قبل از این ذکر شد معارضه نماید و با توجه به رد شدن استدلال قائلین به بطلان و قائلین به تفصیل، قول مشهور در فرع مزبور متعین می باشد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo