< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

98/11/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلوة الجماعة /جماعت در نمازجمعه

 

متن:

تَجِبُ الْجَماعَةُ فِی الْجُمُعَةِ وَ تُشْتَرَطُ فی صِحَّتِها وَ کَذَا الْعیدَیْنِ مَعَ اجْتِماعِ شَرائِطِ الْوُجُوبِ.

(جماعت در نمازجمعه واجب است و شرط در صحّت آن می باشد و همچنین در نماز عیدین با اجتماع شرایط وجوب.)

شرح:

تفصیل این بحث در جای خودش فصل راجع به نمازجمعه و نماز عیدین خواهد آمد ان شاءالله. امّا اجمالاً گوییم وجوب جماعت در نمازجمعه بنا به نقل صاحب مستمسک العروة (سید محسن حکیم) چنین است:

اجماعاً من المسلمین کافّه «کما عن المعتبر» او العلماء کافّة «کما عن التذکره» و النصوص به متواتره[1] .

(اجماع عموم مسلمین «همانگونه که در کتاب معتبر است» یا عموم علماء «همانگونه که در کتاب تذکره است» و نصوص درباره آن متواتر می باشد.)

نمونه ای از نصوص:

روایت زراره:

وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ كَانَ أَبُوجَعْفَرٍ(ع) يَقُولُ لَاتَكُونُ الْخُطْبَةُ وَ الْجُمُعَةُ وَ صَلَاةُ رَكْعَتَيْنِ عَلَي أَقَلَّ مِنْ خَمْسَةِ رَهْطٍ الْإِمَامِ وَ أَرْبَعَةٍ[2] .

(زراره گوید، امام باقر(ع) می فرمود خطبه و جمعه و دو رکعت نماز کمتر از پنج نفر نمی باشد، امام و چهار نفر.)

امّا در مورد وجوب جماعت نماز عیدین با اجتماع شرایط وجوب هم صاحب مستمسک العروة «مرحوم سید محسن حکیم» چنین بیان نموده اند:

بلاخلاف اَجِدُه فیه بل بالاجماع صَرَّحَ بَعْضُهم، کما فی الجواهر وَ یَدُلُّ عَلَیْه جُمْلَةٌ مِنَ النّصوص[3] .

(بدون خلافی که یافته باشم آن را بلکه به اجماع تصریح نموده اند بعضی آن را همانگونه که در کتاب جواهر است و تعدادی از نصوص بر آن دلالت دارند.)

نمونه ای از نصوص:

صحیحه زراره:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ مَنْ لَمْ يُصَلِّ مَعَ الْإِمَامِ فِي جَمَاعَةٍ يَوْمَ الْعِيدِ فَلَا صَلَاةَ لَهُ وَ لَا قَضَاءَ عَلَيْهِ[4] .

(زراره از امام باقر(ع) نقل کرده است که نماز نگذارد با امام در جماعت روز عید پس نماز بر او نیست و قضاء هم ندارد.)

متن:

و کذا إذا ضاقَ الْوَقْتُ عَنْ تَعَلُّمِ القراءَةِ ‌لِمَنْ‌ ‌لایُحْسِنُها مَعَ قُدْرَتِه عَلَی التَّعَلُّمِ وَ أمّا إذا کانَ عاجِزاً عَنْهُ أصْلاً فَلایَجِبُ ‌ ‌علیه حُضُورُ الْجَماعَةِ وَ إنْ کانَ أحْوَط.

(و همینطور واجب است حضور در جماعت وقتی که در تنگی وقت باشد از اینکه بیاموزد قرائت را کسی که خوب نمی داند در صورتیکه قدرت بر یادگیری داشته باشد و امّا چنانچه اساساً عاجز از یادگیری دارد واجب نیست حضور در جماعت هرچند احوط حضور است.)

شرح:

از اموری که بر مصلّی واجب است قرائت می باشد و اگر آن را به خوبی نمی داند واجب است آن را فرا گیرد زیرا که بدون آن امکان امتثال نمی باشد بلی البته چنانچه راهی دیگر برای اتیان مأمورٌبه باشد مانند حضور در جماعت و اقتداء به امام که تکلیف وی وجوب تخییری بین تعلّم قرائت یا حضور در جماعت می باشد.

امّا در فرضی که نسبت به تعلّم ضیق وقت باشد وجوب تعیینی حضور در جماعت می باشد.

در اینجا لازم است نسبت به صحیحه عبدالله بن سنان و ارتباط آن با مانحن فیه توضیحی داشته باشیم.

صحیحه عبدالله بن سنان:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ(ع) إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ مِنَ الصَّلَاةِ الرُّكُوعَ وَ السُّجُودَ أَ لَاتَرَي لَوْ أَنَّ رَجُلًا دَخَلَ فِي الْإِسْلَامِ لَايُحْسِنُ أَنْ يَقْرَأَ الْقُرْآنَ أَجْزَأَهُ أَنْ يُكَبِّرَ وَ يُسَبِّحَ وَ يُصَلِّيَ[5] .

(عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمود: خداوند واجب کرده است از نماز رکوع و سجود را آیا نمی بینی اگر فردی داخل اسلام شود و به خوبی نتواند قرآن را قرائت کند برای او مجزی است که تکبیر و تسبیح و صلوات بگوید.)

بایستی توجه داشت که امام(ع) در این صحیحه در مقام بیان آنچه مقوم صلوة است می باشند و قرائت که از مقوّمات است کأنّ در صورتی که خودش یا بدل آن را نیاورد نمازی وجود ندارد.

بنابراین امام در صورت بیان این موضوع که تکبیر و تسبیح و صلوات مجزی از قرائت است نمی باشند و اساساً صحیحه مزبور اطلاق ندارد که بتواند شامل مواردی هم که می تواند قرائت را فراگیرد یا به جماعت بخواند بشود.

بلی البته در صورتی که نفس قرائت یعنی تعلم آن میسّر نباشد مانند ضیق وقت و آنچه به منزله آن است یعنی جماعت هم ممکن نباشد در آن صورت بدل آن یعنی آنچه در صحیحه مذکور است مجزی خواهد بود.

و امّا نسبت به کسی که عجز از تعلّم دارد در حالی که غلط می خواند و بعض حروف را به حروف دیگر تبدیل می نماید و در هرحال از تلفظ عاجز است ائتمام واجب نیست به دلیل اصالة البرائه به جهت شک در اصل تکلیف.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo